سریال پایتخت و عبور از خطوط قرمز صداوسیما

قسمت اول سریال تنها در یک کانال‌ یوتیوب بیش از ۱ میلیون بیننده داشت

پایتخت، داستان خانواده‌ای است در شمال ایران در منطقه سوادکوه مازندران- عکس از مهدی حیدری قمی، Instagram/mehdiheidari_stillphotographer

سریال پایتخت شش، به رغم آن که مرزها و رکود بینندگان هر سریالی را شکست، فضایی را نیز برای انتقاد از سوی افراد مختلف ایجاد کرد.

سریال پایتخت در شبکه‌های مختلف تلویزیونی و نوبت‌های پخش تکراری، در بازه‌های زمانی متفاوت پخش شد.

پرمخاطب‌ترین سریال ایرانی

نخستین واکنش به تاثیرگذاری این سریال و پرمخاطب‌ بودن آن، از سوی وزیر ارتباطات (محمدجواد آذری جهرمی) صورت گرفت که بلافاصله بعد از پخش بخش نخست آن، ‌در توییتی ضمن اشاره به موفقیت سریال در جذب مخاطب، نوشت: «در هنگام پخش سریال، ترافیک شبکه کاهش می‌یابد. عکس‌العمل مردم به تبلیغات هم جالب است، بسیاری نمی‌بینند.»

این سریال در روزهایی پخش می‌شود که مردم ایران و حتی دو گروه از مردمان مهاجر ایرانی در خارج از ایران، به دلیل شیوع ویروس کرونا در حالت قرنطینه و نوعی حصر خانگی به سر می‌برند. به‌خصوص ایرانیانی در لس‌آنجلس و کالیفرنیا که تعدادشان به یک میلیون نفر می‌رسد، می‌توانند از جمله تماشاگران این سریال باشند. آنها و نیز ایرانیان داخل کشور، این روزها فرصت دید و بازدید‌های نوروزی ندارند و به ناچار به تلویزیون پناه می‌برند، و چه چیزی بهتر از سریال پایتخت که فصل‌های پیشین آن نیز اقبال مخاطبان ایرانی فرامرزی را در پی‌داشت.

در شبکه یوتیوب که در ایران هم فیلتر است، قسمت نخست سریال تنها از یکی از این کانال‌ها بیش از یک میلیون بیننده داشت که در مقایسه با سریال‌های دیگر ایرانی، یک رکورد در این مدت کوتاه محسوب می‌شود. بقیه بخش‌های سریال نیز بالای ۵۰۰ هزار بیننده را ثبت کرده‌اند.

منتقدان پایتخت چه می‌گویند

پایتخت، داستان خانواده‌ای است در شمال ایران در منطقه سوادکوه مازندران، که هر بار، سفری دستمایه ماجراهای جذاب و طنزآمیز آنها می‌شود. این بار سفر نقی معمولی (با بازی محسن تنابنده) به مکه، دستمایه طنز شده است. سفری که سبب شده است تا برخی انتقادات، نه تنها به دست‌اندرکاران سریال، که حتی به صدا و سیما وارد شود که چرا برخی خطوط قرمز را بی‌محابا شکسته است و مراسم حج را، که آیینی عبادی- مذهبی است، به سخره‌ گرفته‌اند.

از جمله این منتقدان، مسیح مهاجری، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی بود که با طرح مواردی چون «تمسخر خانه خدا» با تعبیر «منزل خدا»، جعل عنوان «خانه شیطان» برای جمرات، بازی سخیف با آب زمزم، بازگشت از حج اول با سر نتراشیده ولی زخم شده در اثر رمی جمرات و...» آن موارد را «آشکار ستیز با دین» در یکی از قسمت‌های این مجموعه تلویزیونی خوانده است که گویا «از طریق این سریال به جان دین و خانه خدا و حج هم افتاده و به بهانه طنزپردازی، عالی‌ترین جلوه‌های مناسک دینی را هم به تمسخر گرفته است.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

آقای مهاجری در پایان نوشته خود، صدا و سیما را به استفاده ابزاری از بودجه متهم می‌کند و این پرسش را مطرح می‌سازد که «واقعا قرار است ما با بودجه بیت‌المال، دین‌ستیزی را ترویج کنیم؟ این کار را که آن همه شبکه‌های ماهواره‌ای خارجی انجام می‌دهند. اگر دشمنان اسلام و نظام‌ جمهوری اسلامی صدها میلیارد تومان هزینه می‌کردند، می‌توانستند با استفاده از رسانه ملی ما چنین اهانت‌هایی را به مقدسات دینی بکنند؟»

محمد مهاجری، سردبیر خبرگزاری خبرآنلاین، ضمن تایید سخنان مسیح مهاجری، از زاویه‌ای دیگر به اعتراض او پاسخ گفت. او گفت که با توجه به درآمد هنگفتی که صدا و سیما از طریق پخش آگهی این برنامه به دست می‌آورد، عملا این سریال با بودجه صدا و سیما ساخته نشده است و آن را یک «بسته آگهی باید دانست» که «خارج از صدا و سیما تهیه شده و سازمان به محتوای آن و بهشت و جهنمش کاری ندارد و فقط به‌فرموده پخش می‌کند، و این موسسه هرچه بسازد بی‌نقص و مصداق این مصرع است: فحش از دهن تو طیبات است.» 

اما دیگرانی هم بودند که شکستن این مرزها را به فال نیک گرفتند؛ از جمله حسام‌الدین آشنا که مشاور رسانه‌ای دولت و رئیس مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام است.

آقای «آشنا» در توییتی، پایتخت را مجموعه‌ای دانست که در حال بازنمایی فرهنگ عامه‌پسند ایرانی در آخرین سال‌های قرن جاری است و اضافه کرد: «بی‌جهت نیست که این طنز تلخ خیابان‌های شهر‌ها و شاهراه‌های اینترنتی را خلوت می‌کند.»

او نوشت: «پایتخت از بسیاری از خطوط سبز و سفید و قرمز صداوسیما عبور کرده و بسیاری از آن‌ها را فرسنگ‌ها جابجا کرده است.»

این سخنان نیز بی‌پاسخ نماند و این بار، محسن تنابنده که علاوه بر بازیگری، نویسندگی متن‌های سریال را هم عهده‌دار است، با بازی با نام «آشنا» و اشاره به عمر ده ساله این سریال و همزمانی تولید و پخش آن با عمر دو دولت با دو جهان‌بینی متفاوت، در اینستاگرام خودنوشت: «پایتخت نه غریبه می‌شناسد نه آشنا. چون از افکار عمومی خلق شده و بخشی از حرف‌ها و درد و دل مردم است و در هر دوره حرف خودش، که همان حرف مردم بود، را زد».

بازتابی از سقوط اخلاقیات و وضعیت معیشتی ناگوار ایرانیان

 پایتخت اما جدا از انتقادات، می‌تواند بازتابی جامعه‌شناختی از رفتار شناسی مردم ایران باشد که نویسنده و کارگردان به خوبی در لابلای دیالوگ‌ها و صحنه‌های سریال گنجانده‌اند. بخشی از ویژگی‌های رفتاری شخصیت‌های سریال، به ماهیت طنز بودن آن باز می‌گردد. به این معنا که عموم شخصیت‌های سریال افرادی فرصت‌طلب، رند و ابن‌الوقتند که می‌خواهند تنها کلاه خود را از این نمد نصیب‌ ببرند. 

یک سریال طنز‌آمیز، قاعدتا باید شخصیت‌هایی با این ویژگی‌‌ها داشته باشد تا بتواند موقعیت‌های کمیک و طنز و گره‌افکنی در اثر ایجاد کند. وگرنه شخصیت‌های اخلاق‌گرایی مثل «نماینده مجلس» در آن سریال جذابیتی برای مخاطب ندارند. به همین دلیل، اغراق در اعمال و رفتار شخصیت‌های سریال به خوبی به چشم می‌آید، اما به دلیل آن که شخصیت‌های سریال در پنج فصل گذشته جا افتاده‌اند، لذا این گونه رفتارها نه تنها برای مخاطب برخورنده نیست، که در فرآیند و خط داستانی سریال جذابیت دارند.

از نظر مضمونی، بخش ششم سریال پایتخت را می‌توان نماد و نشانه بخشی از مردمانی دانست که در ایران امروز زیسته‌اند و در دل تحریم‌ها قرار دارند. آدمیانی که از نظر اقتصادی و معیشتی به شدت سقوط کرده‌‌اند و علاوه بر‌ آن، ارزش‌های اخلاقی نیز در آنها به نشیبی شگفت افتاده است. فساد به نهایت رسیده است و دزدی و کلاهبرداری به اوج، و دروغگویی تا بن استخوان آنها هم رسوخ کرده است. بیکاری و اعتیاد بیداد می‌کند و جوان‌ها مرز و حدی برای احترام به بزرگترها قائل نیستند.

نمونه بارز آن، بهتاش فریبا با بازی خوب و تاثیرگذار بهرام افشاری، و رحیم و رحمان (نوازندگان دوقلو) هستند که اولی حتی سر نماینده مجلس هم کلاه گذاشته و از او پول می‌تلکد، و دو تن دیگر هر از چندگاهی برادر بزرگتر خود را به باد کتک می‌گیرند.

ارسطو (با بازی احمد مهرانفر) که راننده کامیون بوده است و مغازه‌ لباس‌فروشی داشته است، به دلیل چک برگشتی به زندان افتاده است و پس از رهایی از زندان، برای تامین هزینه مجبور به موادفروشی شده است. 

نقی معمولی (با بازی محسن تنابنده) با فروش اعضای بدن پدرش به افراد (‌از جمله یک کلیه به نماینده مجلس، که سپس به همین دلیل رانندگی او را عهده‌دار می‌شود) در معرض اتهام کاسبی با اعضای اهدایی پدرش قرار دارد.

برادر نقی معمولی، به اعتیاد دچار است و به همین دلیل نمی‌تواند به عنوان فرزند بزرگتر، به جای پدر مرحومش به حج برود.

قاطی کردن آب در آب زمزم و خوراندن آن به مخاطبان نیز نمونه‌ای از این ریاکاری‌هاست که به خوبی در سریال جا افتاده است.

خوش‌ساخت، با بازی‌‌های جاافتاده

سریال اما در مجموع خوش‌ساخت است و لحظات کمیک بسیاری را در خود دارد. بازی‌ها صمیمی و جاافتاده‌اند و شخصیت‌ها نیز به دلیل سابقه ذهنی نزد تماشاگر، لحظات همذات‌پندارانه‌ای را برای آنان رقم می‌زنند.

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

#پایتخت۶ #درخانه_میمانیم. عکس از مهدی حیدری

A post shared by Nasrinnosrati (@nasrinnosrati_official) on

موسیقی متن اگر چه خط ویژه‌ای ندارد، اما به دلیل بهره‌گیری از همان ملودی‌ها و نغمه‌‌های سوگ و سرور منطقه شمال مازندران، همراه کننده خوبی برای تصاویر به شمار می‌رود.

حذف علیرضا خمسه (بازیگر نقش بابا پنجعلی) از بخش ششم سریال، از جمله حاشیه‌های جالب توجه این سریال به شمار می‌رود، همچنان که بازگشت مهران احمدی و شروع بازی او از میانه‌‌های سریال، می‌تواند بر جذابیت آن بیفزاید.

چه با این سریال موافق باشیم و چه نباشیم، سریال پایتخت برای لحظاتی هر چند اندک می‌تواند لبخندی را بر گوشه لبان افرادی بنشاند که در روزهای کرونایی گرفتار و محبوس در منزلند و به آینده‌‌ای تلخ‌تر از این روزها می‌اندیشند؛ آینده‌ای با اقتصادی ویران و زیر تحریم‌های نفس‌گیر.

بیشتر از فرهنگ و هنر