انتخابات اسرائیل برای فلسطینیان موید حقیقتی تلخ است

«چه می‌توان گفت وقتی هزاران نفر پای صندوق‌های رای می‌روند تا به نتانیاهو و حزب لیکود رای دهند»

علی‌رغم ترس از شیوع ویروس کرونا، مشارکت مردم در انتخابات اسرائیل این بار بیش از دفعات قبل بود- Emmanuel DUNAND / AFP

برای سومین بار در کمتر از یک‌سال، اسرائیلی‌ها پای صندوق‌های رای رفتند تا دولت آینده خود را انتخاب کنند. در هر سه انتخابات بنیامین نتانیاهو و حزب لیکود بیشترین آرا را به دست آورده ولی از کسب اکثریت کرسی‌های مجلس باز ماندند. گرچه کارشناسان در اسرائیل به بحث و مناظره درباره مناسبات دموکراسی نمایندگی، تفاوت میان نتانیاهو و رقیبش بنی‌گانتس، و هزینه انتخابات‌های ادامه‌دار می‌پردازند، فلسطینیان اما در گوشه‌ای در سکوت به نظاره نشسته‌اند.

تقریبا کنایه‌آمیز است که ائتلاف «فهرست مشترک» که پر از قانون‌گذاران فلسطینی عرب‌تبار است نقش مهمی در جلوگیری از حزب لیکود در کسب اکثریت کرسی‌های مجلس ایفا می‌کند. در واقع، این امر چیزی است که مرا ذوق‌زده می‌کند. من چاره‌ای جز تحت تاثیر قرار گرفتن و ستایش نمایندگانی نظیر ایمن عوده و سایرین در فهرست مشترک ندارم که خاری در چشم نتانیاهو و راست‌گرایان اسرائیل هستند. این بیش از آنکه حاکی از ادعای خود اسرائیلی‌ها درباره «ارزش‌های دموکراتیک» باشد که هر وقت ماجرای مشارکت شهروندان فلسطینی در انتخابات‌های اسرائیل مطرح شده در بوق و کرنا می‌کنند، حاکی از مقاومت فلسطینیان در برابر توهین و تحقیرهای نفرت‌انگیز است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

همه فلسطینیانی که تحت قانون و حکومت نظامی اسرائیل زندگی می‌کنند در انتخابات شرکت نکردند، در دید آنها انتخابات‌های اسرائیل دعوا میان زندان‌بانانی است که با وعده‌های انتخاباتی مبنی بر نحوه و شدت بیشتر به زندان افکندن فلسطینیان قصد بردن آرای بیشتری از رای‌دهندگان را دارند.

یک صهیونیست لیبرال معمولی ممکن است چیزی که من گفتم را افراطی در نظر گیرد. نتانیاهو مشکل دارد، آنها هم با این گفته موافقند ولی معتقدند رقبای میانه‌روی او کارهای خوب فراوانی برای فلسطینیان خواهند کرد. آنها مرا به یاد لیبرال‌های امریکا می‌اندازند که دونالد ترامپ را به عنوان انتهای نژادپرستی در نظر گرفته و نمی‌توانند درک کنند رقیب سیاسی او در دیگر طرف و با باورهای سیاسی متضاد نیز می‌تواند نژادپرست باشد. (برای مثال مایکل بلومبرگ)

فارغ از تفاوت‌های آنها درباره امور فلسطینیان و جزئیات سیاست‌ها، تمام سیاستمداران ارشد اسرائیل بسیار شبیه بی‌بی نتانیاهو «قصاب غزه» هستند که همچنین مغز متفکر و فرد اصلی پشت قانون دولت-ملت است.

برای مثال، بیایید نگاهی بیندازیم به بنی گانتس، رقیب اصلی نتانیاهو. بعد از اعلام «معامله قرن» توسط دولت ترامپ در ماه ژانویه، که بلافاصله از جانب فلسطینیان محکوم شد، گانتس چیزی از نتانیاهو در تمجید و تعریف از این طرح کم نیاورد.

حتی می‌توانیم به عقب‌تر برگردیم، ستاد انتخاباتی گانتس در اسرائیل از موقعیت سابق وی به عنوان سرلشکر نیروهای دفاعی اسرائیل دم می‌زند که چگونه غزه را به عصر حجر بازگرداند. 

آویگدور لیبرمن و آیلت شاکد در گذشته آشکارا نژادپرست بوده‌اند و ادعا کرده‌اند سر «دشمنان» باید با تبر از بدن‌شان جدا شود و این که «تمام مردم فلسطینی دشمن هستند» و این که آنها «مار می‌زایند.»

حتی یائیر لاپید که به عنوان فردی میانه‌رو و چپ‌گرا تلقی می‌شود نیز در انکار وحشتناک روز نکبت (خروج فلسطینیان در سال ۱۹۴۸) در حساب توییتری خود شرکت کرده و از دولت ترامپ برای قطع کمک‌های مالی به آژانس کاریابی و امدادرسانی  سازمان ملل تمجید و ستایش کرده است.

برای فسلطینی‌ها آشکار است که چرا انتخابا‌ت‌های اسرائیل تغییری در وضعیت آنها ایجاد نمی‌کند. تمام طبقه سیاسی این کشور نژادپرست و مصمم است تا فلسطینیان را در بند نگاه دارد، تفاوت فقط در میزان ابراز تحقیر و نفرت آنها از وجود ما است. درباره مسائلی مانند انضمام خاک، شهرک‌سازی، اورشلیم، وضعیت پناهندگان فلسطینی و محاصره غزه تمام احزابی که برنده اکثریت آرا در اسرائیل هستند در توافق کامل به سر می‌برند. احزاب اسرائیلی که بخواهند این موضوعات را به چالش کشیده و از حقوق انسانی فلسطینیان دفاع کنند، مانند حزب مرتز، نه تنها از جانب طبقه سیاسی بلکه از جانب عموم مردم در اسرائیل نیز به عنوان خائن در نظر گرفته و مورد حمله واقع می‌شوند.

اشاره این نکته مهم است که گرچه این بار سوم برگزاری انتخابات بود و علی‌رغم ترس از شیوع ویروس کرونا، مشارکت مردم در انتخابات این بار بیش از دفعات قبل بود. اسرائیلی‌ها به پای صندوق‌های رای رفتند. برای فلسطینیان این نشانگر واقعیت دیگری بود: این که عموم شهروندان اسرائیل به مقدار زیادی با حزب لیکود و راست‌گرایان این کشور هم عقیده هستند و این که شهروندان اسرائیلی به دنبال راه حلی هستند که کمترین اختلال را در زندگی آنها ایجاد کرده و کمترین بهای ممکن را به دغدغه‌های فلسطینیان بدهد.

چه می‌شود گفت وقتی هزاران نفر پای صندوق‌های رای رفته تا رای خود را برای بار سوم به نتانیاهو و حزب لیکود بدهند؟ صهیونیست‌ها مدام به جامعه فلسطینیان به عنوان جامعه‌ای حمله می‌کنند که سرشار از نفرت است، اما آیا اشتباه است که اشاره کرد که عموم شهروندان اسرائیل مایل به رای دادن و حمایت از نژادپرستی حزب لیکود و متحدان آن هستند؟ یا این هم تقصیر فلسطینیان است که به اندازه کافی «صلح‌جو» و «مهربان» نیستند تا قلب و نظر میلیون‌ها اسرائیلی را عوض کنند؟

تمام سال گذشته فلسطینیان ساکن غزه در راهپیمایی‌هایی صلح‌آمیز به سمت مرز کردند تا حق خود مبنی بر زندگی تحت آزادی و عزت نفس را طلب کنند. در حالی که دولت اسرائیل تلاش کرد به این راهپیمایی‌ها برچسب تروریستی بزند نمی‌توان از این نکته صرف نظر کرد که شهروندان معمولی اسرائیل هم در رسانه‌ها، فضای مجازی و اجتماعات خویش دقیقا چنین کاری کردند. آنها ادعا می‌کنند صدها تن از شهروندان معمولی غزه سپر انسانی و در نتیجه تروریست هستند، ادعا می‌کنند به آنها پول پرداخت شده و برای تامین خوراک خبری دوربین‌ رسانه‌های خارجی این کار را انجام می‌دهند.

حقیقت این است که فرهنگ تشویق جهل درباره فلسطینیان در اسرائیل باعث شده شهروندان اسرائیلی به شدت به تحقیر فلسطینیان دست برده و آنها را انسان نشمارند و منجر به آن شده که هر گونه اختلالی در حبابی که اسرائیلی‌ها که در آن زندگی می‌کنند به عنوان حمله دیده شود، هر گونه یادآوری که فلسطینیان نیز همین نزدیکی در حیاط مجاور زندگی می‌کنند توهین تلقی شده و هر گونه جریان سیاسی که وعده نابود کردن زندگی فلسطینیان را ندهد قابل اتکا در نظر گرفته نشود. 

برای فلسطینیان دور سوم انتخابات تنها موید حقیقتی است که از پیش می‌دانستیم: این که دولت اسرائیل نژادپرست است و امکان مذاکره با آن وجود ندارد.

برای اسرائیلی‌ها امیدوارم دور سوم انتخابات به عنوان آینه‌ و بازتابی از کل جامعه عمل کند: چقدر بر نهادینه‌سازی نفرت در جامعه، تسریع فساد در کشور، اهریمن انگاری فلسطینیان و کنار گذاشتن هر گونه راه حل سیاسی، چشم خود را خواهید بست؟

برای سایر جهانیان هم دور سوم این انتخابات موید نکته مورد اشاره من است: در تمام طول این مدت فلسطینیان بر حق بوده‌اند.

نوران حمدان فارغ التحصیل تازه دانشگاه نیوهمپشایر در رشته‌های اقتصاد و علوم سیاسی با تمرکز بر مطالعات خاورمیانه است.

این مقاله ترجمه صحیح و صادقانه از منبع اصلی است و نظرات ابراز شده لزوما نمایانگر نظرات ودیدگاه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.

© The Independent

بیشتر از دیدگاه