غروب روزنامه‌ها در عصر دیجیتال

نگاهی به کتاب «دمکراسی بدون روزنامه» از ویکتور پیکارد

ویکتور پیکارد و نسخه‌ای از کتاب‌اش-عکس از Annenberg School for Communication,University of Pennsylvania

تعطیلی روزنامه‌ها، کشتن و به حبس افکندن روزنامه‌نگاران، شاید فقط بخشی از مشکلات روزنامه‌نگاری در ایران باشد که تنها با حاکمیت دموکراسی و قانون حل شدنی است. حتا اگر این روزنامه‌ها مشکل گرانی و کمبود کاغذ را حل کنند، نمی‌توانند به سادگی از پس مشکلاتی چون مخاطب بی‌علاقه به روزنامه‌خوانی و کاهش آگهی تجارتی برآیند. شاید برخی دلیل این بی‌علاقگی را میزان پایین مطالعه در میان مردم یا کیفیت مطبوعات عنوان کنند، یا وضعیت خراب اقتصادی را عامل کاهش آگهی‌های تجاری در روزنامه‌ها بدانند. ولی این مشکل تنها مختص مطبوعات ایران نیست، بلکه به گفته ویکتور پیکارد، استاد ارتباطات و مطالعات رسانه در دانشگاه پنسیلوانیا، وضعیت مطبوعات در ایالات متحده هم دچار «بحران و فروپاشی» است. جامعه آمریکا، با قشر گسترده تحصیل‌کردگان و ثروتمندان آن، و با وجود نشر روزنامه‌های قدرتمندی چون نیویورک تایمز، نیز با بسته شدن روزنامه‌ها، بیکاری گسترده روزنامه‌نگاران، کاهش تعداد مشترکان، کاهش تیراژ و درآمد، دست و پنجه نرم می‌کند.

پیکارد در کتابش توضیح می‌دهد که روزنامه‌ها با کاهش میزان اشتراک و خرید از جانب مخاطبان، به شدت به چاپ آگهی‌های تجاری وابسته شده‌اند، اما «با دگرگونی‌های عصر دیجیتال، این الگوی درآمدزایی مطبوعات به سوی سقوط در حرکت است.» روزنامه‌ها آگهی بازرگانی کمتری به دست می‌آورند و به همین خاطر «از سطح اشتغال در مطبوعات به شدت کاسته شده است.» به عنوان مثال، به نقل از نیکولاس لیمن، استاد روزنامه‌نگاری در دانشگاه کلمبیا، میزان اشتغال در مطبوعات بین سال‌های ۲۰۰۸ الی ۲۰۱۷ چهل و پنج درصد کاهش یافته است. همچنین، تیراژ و عواید روزنامه‌های آمریکایی نیز به کمتر از نیم خود در مقایسه با سه دهه پیش رسیده است. از سال ۲۰۰۴، هزار و ۸۰۰ روزنامه در این کشور بسته شده است. در این حالت، نه رشد بازار و نه تحولات دیجیتالی، جلو نزول تدریجی مطبوعات را نگرفته است.

با گسترش اینترنت و محصولات تکنولوژیک، مانند کتابخوان‌های الکترونیک و گوشی‌های هوشمند، صاحبان روزنامه‌ها امیدوار بودند که با جلب مخاطب و اشتراک آنلاین، جلو از دست رفتن عواید و نیروی کار را بگیرند، اما به گفته پیکارد، «این خوش‌بینی جای خود را به‌تدریج، به این پیش‌بینی بدبینانه داده است که هیچ چیزی نمی‌ٔتواند جلو غروب روزنامه‌نگاری را بگیرد.» 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در عمل، فیس‌بوک و گوگل نه تنها بخش بزرگی از بازار آگهی‌های تجاری را به خود اختصاص داده‌اند، بلکه هزینه‌های تبلیغات را نیز برای شرکت‌های تجاری پایین آورده‌اند. به گزارش رویترز، ۶۰ درصد بازار تبلیغات در اختیار این دو غول تکنولوژیک است. از سوی دیگر، دان کنیدی، معاون پیشین صاحب‌امتیاز روزنامه لس‌آنجلس تایمز، می‌نویسد که اگر در گذشته چاپ یک آگهی تجاری تمام صفحه در یک روزنامه ۵۰ هزار دلار هزینه داشت، امروز گوگل هزینه انتشار آنلاین آن را در سایت‌های روزنامه‌های معتبری چون نیویورک تایمز به ۲۰ هزار دلار پایین آورده است. برای همین، گوگل چهار برابر کل روزنامه‌های آمریکایی در یکسال درآمد دارد.

در اینجا مشکل مخاطب «مفت‌پسند» را هم نباید نادیده گرفت. تنها ۲ درصد خوانندگان آنلاین روزنامه واشنگتن پست و ۴ درصد خوانندگان نیویورک تایمز، مشترک آن روزنامه‌ها شده‌اند، زیرا مخاطبان می‌توانند اطلاعات مورد نظر خود را از منابع غیرپولی نیز به دست آورند.

تسلط گوگل و فیس بوک بر بازار تبلیغات، به سایت‌های خبری پرطرفدار دیجیتال نیز آسیب رسانده است. به گفته پیکارد، «استارت‌آپ‌های دیجیتال رسانه‌ای [مانند بازفید(BuzzFeed) و وایس(Vice)]،  با وجود سرمایه‌گذاری شرکت‌ها و رسانه‌های بزرگ، حباب‌های مالی‌ای بیش نیستند که برخلاف پیش‌بینی‌های قبلی، نتوانستند انتظارات مالی سرمایه‌گذاران را برآورند و آینده اقتصادی‌شان با خطر رو‌به‌روست.»

پیکارد باور دارد که روزنامه‌ها با کاهش هزینه‌ها و اخراج خبرنگاران، نمی‌توانند خود را از ورشکستگی و بسته شدن نجات دهند. کاهش هزینه‌ها تاثیرات بلندمدتی دارد. به گفته او، «روزنامه‌ها برای کاهش هزینه‌ها از کیفیت خود کاسته‌اند و به اجبار، صفحات خود را با تبلیغات و مطالب سرگرم کننده و پیش پا افتاده پر می‌کنند... مشترکان وفادار هم متوجه این نکته شده‌اند و اشتراک‌های خود را لغو می‌کنند.» 

یک نظرسنجی موسسه «پیو» در سال ۲۰۱۳ نشان داد که ۳۱ درصد خوانندگان یک روزنامه، به دلیل افت کیفیت مطالب، دیگر آن را نمی‌خوانند. 

روزنامه‌ها و سامانه‌های خبری، برای نجات خود به سرمایه‌گذاران بزرگ چشم دوخته‌اند، اما پیکارد خاطر نشان می‌کند که روند انحصار مطبوعات و اولویت دادن سرمایه‌گذاران به سود به جای رعایت استاندارد‌های ژورنالیستی، به سانسور و جانبداری سیاسی در مطبوعات آمریکا دامن زده است. وی می‌گوید که روزنامه‌ها و سامانه‌های خبری، برخی اوقات جلو انتشار مطالب انتقادی علیه شرکت‌های سرمایه‌گذار را می‌گیرند. یک نمونه از چنین راهبردی، حذف یک مطلب انتقادی علیه شرکت «DOVE» در سامانه بازفید است، زیرا آن شرکت از جمله حامیان مالی این سامانه پرطرفدار خبری و سرگرمی بود.

پیکارد باور دارد که مطبوعات برای نجات خود نمی‌توانند به بازار و تکنولوژی‌های نو تکیه کنند، و «سقوط روزنامه‌نگاری متکی بر تبلیغات، ناگزیر رخ خواهد داد.» در حال حاضر، برخی از روزنامه‌ها برای افزایش درآمد به آزمایش الگوهای دیگر می‌پردازند. از جمله، روزنامه گاردین به سوی جلب اعانات و دریافت حق عضویت از مخاطبان روی آورده است. همچنین، برخی از روزنامه‌های دیگر نیز جویای جلب سرمایه‌گذارانی خیرخواهند که یک نمونه از چنین روشی، پی‌یر امیدوار، موسس سایت معروف ای‌بی (Ebay) است که سایت خبری افشاگر اینترسپت (Intercept ) را تاسیس کرده است. 

اما، پیکارد باور دارد که باید مطبوعات را از قید بازار و منابع ناپایدار مالی، مانند اعانات خوانندگان، رها کرد. جامعه و دولت باید به مطبوعات که در روشن ساختن اذهان عمومی و پاسخگویی قدرت سیاسی نقشی بس بزرگ را داشته است، به عنوان «خیر عمومی» بنگرند تا «کالای تجاری». از همین رو، وی طرفدار گزینه «کمک مالی به رسانه‌ها از بودجه عمومی» است. 

مشخصات کتاب:

ویکتور پیکارد/ دموکراسی بدون روزنامه/ انتشارات دانشگاه آکسفورد / نوامبر ۲۰۱۹/ ۲۶۱ ص.

بیشتر از کتاب