در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران زیر فشار بیسابقه سیاسی، اقتصادی و امنیتی قرار دارد، علیرضا زاکانی، شهردار تهران، سه مداح حکومتی را به مناصبی مهم در شهرداری پایتخت منصوب کرده است.
بر اساس اعلام رسانههای داخلی ایران، علی عشرتی به سمت رئیس اداره رشد و تعالی مرکز نوسازی و تحول اداری، جواد سوری بهعنوان رئیس امور اداری و رفاهی، و محسن مرادی در جایگاه مدیریت حوزه معاونت هماهنگی و پشتیبانی شهرداری تهران منصوب شدهاند. این سه نفر همگی از چهرههای نزدیک به هیئتهای مذهبی حکومتی و از مداحان فعال در مراسم رسمی نظام جمهوری اسلامی و بیت علی خامنهای محسوب میشوند.
البته این نخستین بار نیست که مداحان حکومتی در ساختار شهرداری تهران به مناصب مهم میرسند. پیش از این در دوران شهرداری محمدباقر قالیباف و سپس زاکانی، شماری از چهرههای وابسته به هیئتهای مذهبی و بسیج در ساختار اداری شهرداری جذب شدند؛ روندی که بهتدریج شهرداری پایتخت را از یک نهاد خدماتی و اجتماعی به یک پایگاه سیاسیــامنیتی تبدیل کرد.
مداحان در جمهوری اسلامی نه صرفا مجریان آیینهای مذهبی، بلکه بازوهای رسمی و غیررسمی حکومت به شمار میآیند که طی دو دهه گذشته، با بهرهمندی از امتیازهای مالی و سیاسی گسترده، به یکی از حلقههای اصلی زنجیره حفظ قدرت سیاسی تبدیل شدهاند.
خبرنگاران پرشماری در ایران گزارش دادهاند که درآمد ماهانه برخی مداحان مشهور به میلیارد میرسد و علاوه بر آن، بسیاری از آنان پستهای دولتی و حکومتی نیز دارند.
این افراد که خود را «خادم اهل بیت» و «بسیجی» مینامند، علاوه بر آنکه از امکانات رفاهی متعدد مانند باغها و ویلاهای مصادرهای در شمال ایران یا سفرهای خارجی با بودجه عمومی بهرهمند میشوند، در سالیان اخیر به رهبری مداحان پرنفوذتر مثل منصور ارضی، سعید حدادیان یا محمود کریمی، در سازماندهی تجمعهای حکومتی از جمله راهپیماییهای مناسبتی یا تشکیل یگانهای سرکوب برای کشتار و بازداشت معترضان در خیزشهای خیابانی هم نقش ویژهای عهدهدار شدهاند.
رهبر جمهوری اسلامی نیز در سالهای اخیر بارها بهصراحت از مداحان خواسته است تا «در برابر مخالفان نظام سینه سپر کنند» و با «تحریک احساسات مذهبی حامیان نظام» در دوام حکومت او نقش سیاسی و امنیتی ایفا کنند. در یک دستورالعمل رسمی در سال ۱۴۰۲ به هیئتهای مذهبی ابلاغ شد: «هرچه ما میگوییم بخوانید»؛ جملهای که بیانگر پیوند مستقیم این تشکیلات با دستگاههای قدرت است.
تجربه خیزش ۱۴۰۱
انتصاب مداحان در پستهای مدیریتی شهرداری تهران بیارتباط با سابقه پررنگ علیرضا زاکانی در سرکوب اعتراضهای مردمی و دانشجویی در دهههای ۱۳۷۰و ۱۳۸۰ نیست. در پاییز ۱۴۰۱ همزمان با خیزش سراسری پس از کشته شدن مهسا امینی نیز شهرداری تهران با مدیریت زاکانی، بهطور مستقیم در سرکوب معترضان نقش داشت.
در آن زمان، گزارشهای رسمی متعددی منتشر شد که نشان میداد نیروهای شهرداری با لباس شخصی و خودروهای مخصوص، به یگانهای سرکوب پیوستند و با همکاری بسیج و نیروهای امنیتی، در پراکنده کردن معترضان نقش فعال ایفا کردند. برخی از این نیروها از اعضای هیئتهای مذهبی بودند که بهصورت سازمانیافته به خیابانها اعزام میشدند. خود زاکانی در یک سخنرانی، با «فتنهگر» خواند معترضان، نقش شهرداری تهران را در کشتار و سرکوبهای پایتخت تایید کرد.
بودجه نجومی دفتر شهردار
همزمان با این انتصابها، بودجه دفتر شهردار تهران که به زاکانی اجازه میدهد بنا بر سلیقه خود و فراتر از الزامات قانونی، آن را هزینه کند، نیز جهشی چشمگیر داشته است.
علیرضا زاکانی بهمن ۱۴۰۳ اعلام کرد که بودجه دفتر او برای سال ۱۴۰۴ با رشد ۱۲۵ درصدی نسبت به سال گذشته، به دستکم هشت هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان رسیده؛ رقمی که بسیار فراتر از نیازهای معمول یک نهاد خدمات شهری است.
بخش مهمی از این بودجه به سازمان فاوا (فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران) اختصاص یافته است؛ سازمانی که پیشتر در رصد و شناسایی معترضان خیابانی از طریق دوربینهای شهری نقش مهمی ایفا کرده بود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این بودجه کلان در شرایطی تخصیص مییابد که وضعیت اقتصادی ایران بحرانیتر از همیشه است، سفرههای مردم در شرایط تورم افسارگسیخته هر روز کوچکتر میشود و شهرداری در اجرای ابتداییترین وظایف خدماتیاش مانند جمعآوری زباله یا توسعه حملونقل عمومی هم ناکام مانده است.
از ستایش تا سرکوب
از نگاه تحلیلگران، انتصاب مداحان در این مقطع زمانی نمیتواند تصادفی باشد. جمهوری اسلامی پس از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل، با بحران امنیتی بیسابقهای روبرو است. در حملات اخیر اسرائیل، بنا بر گزارشها، بیش از ۳۰۰ تن از فرماندهان نظامی ارشد کشته شدند. فعال شدن مکانیسم ماشه و بنبست کامل مذاکرات هستهای نیز فشارهای سیاسی و اقتصادی بر حکومت را تشدید کرده است.
در چنین شرایطی احتمال بروز ناآرامیهای خیابانی و اعتراضهای مردمی افزایش مییابد و حکومت نیز بهطور سنتی در لحظات بحرانی به سراغ نیروهای وفادار و سازمانیافته میرود؛ نیروهایی که برخلاف بدنه رسمی پلیس و ارتش، با علی خامنهای و ایدئولوژیهای موردنظر او پیوند عاطفی و عقیدتی عمیقتری دارند و مداحان حکومتی و اعضای هیئتهای مذهبی هم از ستونهای اصلی همین نیروها محسوب میشوند.
زاکانی با استقرار این چهرهها در ساختار شهرداری، عملا «یگان وفاداران» خود را سازماندهی میکند؛ شبکهای که هم در فضای تبلیغاتی حکومت و هم در میدان سرکوب خیابانی، میتواند فعال و بار دیگر به خیابانها فرستاده شود.
نهادهای خدماتی یا نظامی؟
تحول تدریجی شهرداری تهران از یک نهاد خدماتی به بازوی امنیتی، نمادی روشن از اولویتهای حاکمیت است. در حالی که بحران آب، آلودگی هوا، ترافیک سنگین، زیرساختهای فرسوده و فقر شهری، تهران را به یکی از بحرانیترین پایتختهای خاورمیانه تبدیل کرده است، بودجه و نیروی انسانی شهرداری نه برای خدماترسانی، بلکه برای تقویت نظارت و کنترل اجتماعی و امنیتی صرف میشود.
انتصاب مداحان در مناصب کلیدی، حلقهای دیگر از روند حکومتیسازی کامل نهادهای شهری خواهد بود. در سالهای گذشته، صداوسیما، آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات و بخشهایی از وزارتخانهها هم به دست نیروهای عقیدتی و امنیتی سپرده شدند و اکنون نوبت شهرداریها است تا نقش بازوی پشتیبانی نظام در روزهای بحرانی را ایفا کنند.
جمهوری اسلامی در آستانه درگیری نظامی احتمالی و افزایش نارضایتیهای داخلی، بهجای اصلاح سیاستهایش، بار دیگر مسیر سختگیری، سرکوب و کنترل را برگزیده است. انتصاب مداحان حکومتی در شهرداری تهران، پس از انتشار خبر بازگشت ونهای گشت ارشاد به خیابانها، میتواند پیامی روشن به جامعه ایران باشد: حکومت در حال آمادهسازی ماشین سرکوب خود برای دور جدید اعتراضهای احتمالی است.