برج شهیاد، نماد زیبای تهران از خیال یک معمار تا خاطره یک ملت

در آستانه پنجاه‌وچهارمین سال تاسیس برج شهیاد، دانشگاه استنفورد جایزه بین‌المللی «بیتا» را به حسین امانت، طراح این برج، اهدا کرد

نمایی از برج آزادی‌ــ عکس‌ها: کجارو و ویکی‌پدیا

تا پیش از انقلاب مشروطه، شهر تهران هنوز در ساختار سیاسی ایران جایگاه رسمی «پایتخت» را نداشت و در اسناد و نوشته‌های آن دوران، با املای «طهران» نوشته و با عنوان «دارالخلافه» شناخته می‌شد و مقر اصلی شاهان قاجار بود. به‌ طوری‌ که در دوران برخی شاهان قاجار تحت عنوان «دارالخلافه ناصری» و «دارالخلافه مظفری» از آن نام برده می‌شد.

در مردادماه سال ۱۲۸۵ خورشیدی، فرمان برپایی مشروطیت به امضای مظفرالدین‌شاه رسید و این رخداد مسیری تازه در تاریخ سیاسی ایران گشود و چندی بعد، در چهاردهم مهر همان سال، نخستین جلسه‌ مجلس شورای ملی در کاخ گلستان و با حضور ‌شاه قاجار برگزار شد.

در آن جلسه، قانون اساسی ایران تصویب و شهر طهران در مناسبات رسمی و اداری، به‌عنوان پایتخت رسمی کشور تعیین شد. به همین دلیل، سال‌ها بعد چهاردهم مهرماه در تقویم رسمی ایران به عنوان «روز تهران» نام‌گذاری شد. این گزارش هرچند به روز تهران نیز اشاره‌ای گذرا دارد، به نماد پایتخت ایران و طراح سازه آن یعنی حسین امانت می‌پردازد که به‌تازگی یکی از مهم‌ترین جایزه‌های بین‌المللی را از آن خود کرده است.

برج آزادی؛ نماد باشکوه تهران

حدود ۶۵ سال پس از تعیین رسمی شهر تهران به عنوان پایتخت ایران، در ۲۴ مهرماه ۱۳۵۰ خورشیدی، در میدان شهیاد، بنایی با طراحی حسین امانت، معمار جوان ایرانی، رونمایی شد؛ سازه‌ای که هدف از طراحی آن نمایش پیوستگی فرهنگی و تاریخی ایران، از دوران باستان تا عصر اسلامی بود. این بنا پس از انقلاب اسلامی به «برج آزادی» تغییر نام داد و اکنون نیز با گذشت بیش از نیم‌قرن از ساخت آن، همچنان نشانه‌ای ماندگار از هویت شهری تهران و میراث معماری معاصر ایران است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

پیشینه ساخت برج شهیاد به سال ۱۳۴۵ بازمی‌گردد که شورای مرکزی جشن‌های ۲۵۰۰ ساله‌ شاهنشاهی میان معماران ایرانی مسابقه‌ای برگزار کرد تا برای «نماد ملی ایران» یا «ساختمان شهیاد آریامهر» طرحی انتخاب شود. در پایان این رقابت، طرح حسین امانت، معمار ۲۴ ساله و دانش‌آموخته‌ دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران، به عنوان طرح برگزیده شناخته شد.

عملیات ساخت برج در یازدهم آبان ۱۳۴۸ آغاز شد و طی ۲۸ ماه کار مداوم، در بیست‌وچهارم مهرماه ۱۳۵۰ به پایان رسید.

در مراسم رسمی افتتاح، این بنا با نام «برج شهیاد» معرفی شد. در جشن گشایش، محمدرضا شاه پهلوی و شهبانو فرح به همراه سه‌ هزار مهمان داخلی و خارجی حضور داشتند. در میان حاضران، شماری از روسای کشورهای خارجی، سفرای مقیم تهران، روسای دانشگاه‌های کشور، مقام‌های بلندپایه‌ لشکری و کشوری و جمعی از خبرنگاران داخلی و بین‌المللی هم شرکت کرده بودند. در همین مراسم، برای نخستین بار از منشور حقوق بشر کوروش بزرگ هم رونمایی شد.

تصویر برج شهیاد آریامهر پس از آن به‌عنوان یکی از نمادهای رسمی ایران پشت اسکناس ۲۰۰ ریالی دوران محمدرضاشاه پهلوی چاپ شد، هرچند مدتی بعد تحت فشار روحانیون، طرح آن تغییر کرد. در تاریخ ۲۶ دی‌ماه ۱۳۵۰ نیز طی صورتجلسه‌ای رسمی و در چارچوب روند اداری، مدیریت برج شهیاد از شورای مرکزی جشن‌های ۲۵۰۰ ساله به وزارت فرهنگ و هنر واگذار شد.

معماری برج آزادی، آیینه میراث هنری ایران

برج آزادی نمونه‌ای شاخص از تلفیق معماری ایران در سه دوره‌ تاریخی است: هخامنشی، ساسانی و اسلامی. این سازه چهار طبقه دارد و با چهار آسانسور، دو راه‌پله و ۲۸۶ پله طراحی شده است. برای فضای زیر برج، مجموعه‌ای از کارکردهای فرهنگی و هنری در نظر گرفته شد، از جمله سالن نمایش، نگارخانه، کتابخانه و موزه که در سال‌های مختلف مورداستفاده قرار گرفتند. ارتفاع برج از سطح میدان ۴۵ متر و طول آن ۶۳ متر است. در ساخت آن حدود ۴۶ هزار قطعه سنگ به‌دقت بریده و پرداخت شد تا بر بدنه‌ بنا نصب شود.

حسین امانت، معمار برج، هدف خود را از طراحی چنین اثری پیوند دادن گذشته‌ درخشان ایران با زمان معاصر عنوان کرد. او می‌گوید که می‌خواست تصویری جامع از میراث فرهنگی، ادبی و هنری ایران ارائه دهد تا هر بیننده‌ای، چه ایرانی و چه خارجی، بتواند هویت تاریخی این سرزمین را در بنا بازشناسد.

در طراحی برج، پایه‌های کشیده و استوار از شیوه‌ معماری هخامنشی الهام گرفته‌اند، قوس میانی برگرفته از طاق کسری دوره‌ ساسانی است و قوس بالایی شکسته نشانه‌ای از نفوذ هنر اسلامی در معماری ایران دارد. فضای میان این قوس‌ها با رسمی‌بندی‌هایی پر شده‌اند که یادآور تکنیک‌های گنبدسازی ایرانی است؛ شیوه‌ای که در آن، معماران از قاعده‌ مربع به سوی گنبد دایره‌ای حرکت می‌کنند. هندسه‌ برج نیز بر همین منطق استوار است: از پایه مربع آغاز می‌شود، به ۱۶ ضلعی تبدیل می‌شود و در بالا به گنبدی بسته می‌انجامد که تنها از درون قابل‌مشاهده است.

در بخش فوقانی برج، گنبدی مخروطی‌شکل موسوم به گنبد رُک قرار دارد که از گنبدهای تاریخی ایران مانند شوش دانیال، آرامگاه خیام، بوعلی‌سینا، باباطاهر، گنبد سلطانیه و برج طغرل الهام گرفته است. سطح این گنبد با کاشی‌های فیروزه‌ای پوشانده شده و هنگام بارش باران، سطح آن به شکل طبیعی به آب‌نما تبدیل می‌شود. نوک گنبد مرتفع‌ترین نقطه‌ برج است و حدود ۴۵ متر از سطح میدان ارتفاع دارد؛ محدودیتی که به دلیل نزدیکی به فرودگاه مهرآباد تعیین شد.

در فضای داخلی، دو طبقه در بالا و پایین قوس اصلی قرار دارد که با آسانسور در دسترس است. گنبد بالایی از بتن سفید ساخته شده و مقرنس‌های آن با شیوه‌ای تازه اجرا شده است؛ استفاده از بتن سفید در زمان خود تجربه‌ای نو در معماری ایران به شمار می‌رفت. سنگ‌های بدنه‌ برج، به‌ویژه در بخش‌های پایین، هر یک بیش از سه متر طول دارند و با دقت دست‌تراش شده‌اند. این سنگ‌ها با بتن و آهن ضدزنگ در جای خود ثابت شده و درزهای میان آن‌ها با ماده‌ای انعطاف‌پذیر پر شده تا در برابر تغییرات دمایی مقاوم بمانند.

در ورودی برج، درهایی از جنس گرانیت نصب شده که هر لنگه حدود ۳.۵ وزن دارد. طراحی داخلی برج بر پایه‌ ترکیب سنت و مدرنیسم استوار است و سقف طبقه‌ دوم جلوه‌ بارزی از این رویکرد را نشان می‌دهد.

طراحی میدان پیرامون برج نیز بخشی از طرح کلی اثر بود. نقش و ترکیب باغچه‌ها و مسیرها از هندسه‌ گنبد مسجد شیخ لطف‌الله اصفهان الهام گرفته و از دایره به بیضی تبدیل شده است. طرح آب‌نما و فواره‌ها برگرفته از الگوی باغ ایرانی است. از آنجا که ارتفاع برج نمی‌توانست از ۴۵ متر فراتر رود، سطح میدان به‌گونه‌ای طراحی شد که بازدیدکننده هنگام نزدیک شدن به برج از مسیر سرازیری  بگذرد و با صعود تدریجی به سمت بنا، احساس ارتفاع و صعود را تجربه کند.

کارکرد برج آزادی پس از انقلاب اسلامی

پس از وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، نام برج «شهیاد آریامهر» به «برج آزادی» تغییر یافت. با تغییر ساختار سیاسی کشور، مدیریت این بنا نیز به نهادهای فرهنگی تازه‌تاسیس واگذار شد و به مرور، بخشی از فضاهای داخلی آن برای فعالیت‌های هنری، فرهنگی و نمایشگاهی استفاده شدند. در دهه‌های بعد، برج آزادی علاوه بر نقش نمادین خود، به مکانی برای برگزاری آیین‌های رسمی، نمایشگاه‌های هنری، همایش‌ها و تجمع‌های فرهنگی تبدیل شد و حکومت در مناسبت‌های مختلف از آن به عنوان مقری برای بهره‌برداری‌های سیاسی استفاده کرد.

با این حال، از آنجا که این سازه در دوران پهلوی به عنوان نماد تهران ساخته شده بود، در دهه‌های بعد حاکمیت و در راس آن محمدباقر قالیباف، شهردار وقت تهران، کوشید تا این برج را از جایگاه نمادین خود کنار بگذارد و سازه‌های تازه‌ای همچون «برج میلاد» را جایگزین آن کند، اما این تلاش‌ها هرگز به‌طور کامل موفق نشد. زیرا در سال‌های پایانی دهه‌ ۱۳۹۰، نتایج نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران نشان داد که بخش بزرگی از مردم تهران همچنان برج آزادی را نماد اصلی شهر می‌دانند.

امروز، پس از گذشت بیش از نیم‌قرن از ساخت برج آزادی، این بنا نه‌تنها یادگار یک دوره‌ تاریخی، بلکه نشانه‌ای از هویت شهری تهران و پیوند سنت و مدرنیته در معماری ایران است؛ نمادی که با وجود تغییر زمان و نظام سیاسی، جایگاهش را در حافظه‌ جمعی ایرانیان حفظ کرده است.

در دهه‌های اخیر، برج آزادی علاوه بر کارکرد فرهنگی و نمادین خود، به فضایی برای حضور و بیان جمعی مردم نیز تبدیل شده است. این میدان، به دلیل موقعیت مرکزی و معنای نمادینی که در ذهن ساکنان تهران دارد، همواره یکی از نقاط اصلی تجمع‌های مدنی و اعتراضی بوده است. در بزنگاه‌های سیاسی و اجتماعی، بسیاری از مردم تهران برای برگزاری تجمعات، اجرای پرفورمنس‌های اعتراضی و بیان مطالبات مدنی خود به سوی برج آزادی می‌روند؛ مکانی که حضور در آنجا، بیش از هر شعار یا نماد دیگری، یادآور خواست عمومی برای آزادی و تغییر است.

شاید به همین دلیل است که طی سال‌های پس از انقلاب اسلامی، بی‌توجهی به حفاظت و نگهداری از برج آزادی هم به‌شکل معناداری ادامه داشته، به‌ طوری‌ که بارها به موضوعی بحث‌برانگیز در رسانه‌ها و میان کارشناسان میراث فرهنگی تبدیل شده است. از جمله در ماه‌های اخیر که برخی فعالان به نصب سازه‌های شهرداری تهران در محوطه برج اعتراض کردند و هشدار دادند این اقدام‌ها موجب مخدوش شدن منظر و حریم بصری اثر شده است.

پیش‌تر در فروردین ۱۴۰۰، حسین امانت، طراح برج آزادی، با گلایه از وضعیت نگهداری اثر گفته بود که از این بنا برای تبلیغات و مقاصد گوناگون استفاده می‌شود، اما هیچ‌کس مسئولیت واقعی حفظ و نگهداری آن را بر عهده نمی‌گیرد.

جایزه بیتا به پاس یک عمر دستاورد هنری حسین امانت

روز دوازدهم مهرماه امسال، حسین امانت، معمار برج آزادی، در مراسمی در دانشگاه استنفورد ایالت کالیفرنیای آمریکا، به پاس یک عمر فعالیت هنری و معماری و تاثیر فرهنگی آثارش در عرصه معماری ایرانی، پانزدهمین «جایزه بیتا» را دریافت کرد. این جایزه که از سال ۲۰۰۸ بنیان‌گذاری شد، هر سال به یکی از چهره‌های برجسته در حوزه‌های ادبیات، موسیقی، معماری و هنرهای تجسمی ایرانی اهدا می‌شود و پیش‌تر نیز به هنرمندان نامداری در این عرصه تعلق گرفته بود.

در کارنامه‌ حسین امانت، علاوه بر طراحی برج آزادی، طرح‌های شاخصی چون ساختمان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، دانشگاه صنعتی آریامهر (شریف کنونی)، سفارت ایران در پکن‌ــ که از مهم‌ترین بناهای دیپلماتیک آن شهر به شمار می‌رودــ و شهرک ساحلی «دریاکنار» در کنار دریای خزر دیده می‌شود.

امانت متولد سال ۱۹۴۲ (۱۳۲۱) در ایران، از نخستین معمارانی است که توانست میان معماری مدرن و سنت ایرانی پیوندی خلاقانه برقرار کند. در دوره‌ای که جریان غالب معماری کشور تحت تاثیر سبک بین‌المللی و گرایش‌های غربی بود، او با بهره‌گیری از هندسه، تناسبات و روح زیبایی‌شناسی معماری ایرانی، رویکردی تازه در معماری معاصر ایران پایه‌گذاری کرد که بعدها الهام‌بخش نسل‌های بعدی شد.

پیش از این هم دانشگاه بریتیش کلمبیا (UBC) در سال ۲۰۲۴، در تقدیر از دستاوردهای هنری و فرهنگی حسین امانت، دکترای افتخاری ادبیات به او اعطا کرده بود.

بیشتر از فرهنگ و هنر