رژیم طالبان در آستانه بزرگداشت چهارمین سالگرد بازگشت به قدرت در ۱۵ اوت، فضای افغانستان را بهشدت تحت تاثیر سیاستهای سختگیرانه و محدودکننده علیه زنان و دختران قرار داده است، محدودیتی که نهتنها عرصه آموزش و اشتغال، که حضور اجتماعی و حق مشارکت در عرصه عمومی را نیز آشکارا در بر گرفته است. با گذشت چهار سال، همچنان هیچ چشمانداز روشنی برای کاهش این فشارها دیده نمیشود.
انتظارات زنان و دختران افغان برای اثرگذاری فشارهای جامعه جهانی بر رفتار طالبان نیز تاکنون بینتیجه مانده است. گروه طالبان به رهبری ملا هبتالله آخندزده، که به تفسیر «خشن و سختگیرانه» از شریعت اسلامی باور دارد، همچنان بر حذف ساختارمند زنان از حیات اجتماعی کشور پافشاری میکنند.
نوع سیاستگذاری طالبان درمورد زنان و دختران افغان در هیچیک از کشورهای اسلامی در قرن بیستویکم سابقه ندارد. در بسیاری از کشورهای مسلماننشین، با گذشت زمان، فضا برای مشارکت زنان در عرصههای مختلف بازتر و سیاستهای حمایتگرایانهتری اتخاذ شده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
برای نمونه، در عربستان سعودی، با اصلاحاتی که محمد بنسلمان، ولیعهد این کشور، در سالهای اخیر پیریزی کرده، مسیر توسعه اقتصادی و اجتماعی تازهای گشوده شده است. زنان سعودی امروز به حق رانندگی، حضور در ورزشگاهها و بهرهمندی از حمایتهای حکومتی دست یافتهاند. این اصلاحات در کشوری که خاستگاه تاریخی اسلام به شمار میرود، فصل تازهای از توانمندسازی زنان را رقم زده است؛ اما طالبان چنین تحولی را نهتنها نمیپذیرند، که آن را کاملا مردود میدانند.
اغلب رهبران و مقامهای ارشد طالبان فقط در مدارس دینی تحصیل کردهاند و درنتیجه دیدگاهی محدود و سنتی درمورد نقش زنان دارند، دیدگاهی که زنان را تنها در چارچوب خانواده، خانهداری و تربیت فرزندان تعریف میکند. این نگاه سنتی اما در عصر تکنولوژی و هوش مصنوعی نهتنها ناکارآمد است، که عقبمانده به نظر میرسد.
عملکرد طالبان در چهار سال گذشته بهوضوح نشان داده که این گروه در برابر مطالبات زنان و دختران در حوزه آموزش و اشتغال هیچ نرمشی از خود نشان نمیدهد. درنتیجه، امید به اصلاح رفتار این رژیم نزد زنان افغان تقریبا به صفر رسیده است.
درعوض، فشارها بر زنان روزبهروز شدیدتر میشود. وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان در این میان نقش اساسی در سرکوب زنان دارد. تنها در ماه گذشته، محتسبان (ماموران) این وزارت دهها زن و دختر را در مناطق مختلف شهر کابل، بهویژه در غرب پایتخت، به دلیل آنچه رعایت نکردن «حجاب مورد نظر» خواندهاند، بازداشت کردهاند. این «حجاب مورد نظر» شامل برقع و مانتوهای بلند و گشاد است.
بازداشت و برخورد با زنانی که این پوششها را رعایت نمیکنند، یادآور تجربه تلخ دور اول حاکمیت طالبان در نیمه دوم دهه ۹۰ میلادی است؛ دورانی که زنان به دلیل نداشتن برقع یا خارج شدن از خانه بدون محرم شرعی، در ملا عام شلاق زده میشدند.
طالبان در حالی خود را برای جشن گرفتن چهارمین سال سلطهشان بر افغانستان آماده میکنند که موفق شدهاند مناسبات سیاسیشان با برخی کشورهای منطقه را تقویت کنند. بهتازگی روسیه رژیم طالبان را به رسمیت شناخته است- اقدامی که برای این گروه جنبه نمادین دارد و مشروعیت سیاسی آنان را تقویت میکند.
در چنین شرایطی که نه گروه مخالفان منسجم و قدرتمندی علیه طالبان شکل گرفته و نه اجماعی میان همه گروههای سیاسی و نظامی مخالف این رژیم درخصوص نحوه مقابله با آن وجود دارد، طالبان بر این باورند که میتوانند با تداوم سیاست سرکوب و اختناق، همچنان بر افغانستان حاکم بمانند.
اما تجربه تاریخی پنج دهه گذشته افغانستان نشان میدهد که هیچ نظامی در این کشور پایدار نبوده و همگی در مقاطع مختلف دچار فروپاشی شدهاند. طالبان نیز از این قاعده مستثنی نیستند، هرچند در مقطع کنونی بهظاهر حاکم بلامنازع کشور به نظر میرسند.
بهرغم سرکوبگری شدید طالبان علیه زنان و دخترانی که به سیاستهای زنستیزانه این گروه اعتراض کردهاند، موج اعتراضات خاموش نشده است. زنان و دختران افغان چه در داخل کشور و چه در خارج، همچنان با شیوههای گوناگون به مخالفت با سیاستهای طالبان ادامه میدهند.
گرچه رژیم طالبان برگزاری راهپیمایی و تجمعات اعتراضی زنان را ممنوع کرده است، اما این محدودیتها مانع از ابتکار و خلاقیت زنان معترض نشده است. آنان هوشمندانه و با روشهایی تازه و نمادین صدایشان را به گوش جهانیان میرسانند و از مطالبه حقوق انسانیشان عقبنشینی نمیکنند.