در جامعه سنتی و محافظهکار افغانستان، آوازخوانی زنان همواره یک تابو بوده است. با این حال، دخترانی انگشتشمار چون زلاله هاشمی دل به دریا زدند و بیهراس از داوریهای اجتماعی پا به صحنه موسیقی گذاشتند. زلاله هاشمی، آوازخوان جوانی که بیشتر آهنگهای پشتو میخواند، در برنامه رقابتی «ستاره افغان» خوش درخشید و مقام دوم را به دست آورد، اما حالا بیش از سه هفته است که خبری از او نیست.
ناپدید شدن زلاله علاقهمندانش را بسیار نگران کرده است. هواداران او کارزاری را برای دادخواهی به راه انداختهاند و میکوشند تا صدای او باشند در زمانی که خودش ناپدید شده و کسی نمیداند کجاست و چه سرنوشتی در انتظار اوست.
زلاله وقتی در استان ننگرهار در شرق افغانستان دانشآموز صنف (کلاس) دهم بود وارد دنیای موسیقی شد؛ تصمیمی جسورانه در محیطی که همواره در برابر زنان هنرمند ایستادگی کرده است. اجراهای او در آن زمان با استقبال مردم همراه شد. اما با سقوط حکومت جمهوری، او در افغانستان ماند و در سکوتی ناخواسته شرایط ممنوعیت هنر موسیقی را پذیرفت. حالا اما دیگر حتی آن سکوت هم شنیده نمیشود. او ناپدید شده و کسی نمیداند کجاست.
محسن هاشمی، شوهر زلاله هاشمی، میگوید که همسرش برای خرید عید از خانه بیرون شد (رفت) و از آن زمان تا کنون هیچ اطلاعی از او ندارد. او از رژیم طالبان خواسته است که درباره ناپدید شدن همسرش تحقیق کنند.
او میگوید: «زلاله هاشمی همسر من گفته بود که برای خریداری عید به خانه یکی از قومهای خود میرود و سپس ناپدید شد و هرچه تلاش کردم او را پیدا نکردم.»
محسن هاشمی همچنین گفته است که آنها یک کودک چهار ساله دارند و این کودک در فراق مادرش بیتابی میکند و هر روز چشمبهراه بازگشت مادر است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اما در سوی دیگر، طالبان دیدگاهی متفاوت دارند. خالد زدران، سخنگوی پلیس طالبان در کابل، احتمال داده است که زلاله هاشمی به خواست خود خانه شوهرش را ترک کرده است. او گفته است: «تحقیقات ابتدایی درمورد شایعات پیرامون ناپدید شدن زلاله هاشمی، آوازخوان پیشین، آغاز شده است.»
با این حال، تا زمان نگارش این گزارش، طالبان هیچ اطلاعات تازهای درمورد تحقیقاتشان منتشر نکردهاند.
نحوه ناپدید شدن زلاله مشکوک است. هیچ منبع رسمی و مستقلی تا کنون نتوانسته روشن کند که چه بر سر او آمده است. طالبان تنها یک ویدیوی امنیتی از دوربین نظارتی در نزدیکی خانه زلاله منتشر کردهاند که نشان میدهد او از خانه بیرون میشود (میرود) و از آن لحظه دیگر هیچ ردپایی از او به جا نمانده است.
شماری از کاربران شبکههای اجتماعی، با نگرانی از سرنوشت زلاله هاشمی، کارزاری را برای دادخواهی او به راه انداختهاند. در این کارزار، بسیاری از کاربران میکوشند تا سکوت درمورد مفقود شدن یک زن هنرمند را بشکنند.
هدایت، یکی از کاربران شبکه اجتماعی اکس، نوشته است: «زلاله هاشمی چهرهای سیاسی یا فعال حقوق زنان نبود. او تنها یک آوازخوان جوان بود که با حضور در یک برنامه تلویزیونی هنری به شهرت رسید. اما در شرایط فعلی، زن بودن و دیده شدن در فضای عمومی خود بهتنهایی جرم تلقی میشود.»
ناپدید شدن زلاله یادآور سرنوشت مبهم برخی از زنان هنرمند در افغانستان است. لینا روزبه، خبرنگار و نویسنده، مفقود شدن زلاله را با سرنوشت بخت زمینه، یکی از زنان آوازخوان پشتو در زمان حکومت دکتر نجیبالله، مقایسه کرده است. بخت زمینه نیز پس از ضبط چند آهنگ بهگونهای مرموز ناپدید شد و سرنوشتش همچنان در پرده ابهام است.
لینا روزبه نوشته است: «ناپدید شدن زلاله، مرا به یاد بخت زمینه انداخت که او نیز روزی در هرج و مرج سیاسی در افغانستان ناپدید شد و کسی ندانست که به کجا رفت و چی بر او گذشت و کسی زحمتی هم به خود نداد تا ناپدید شدنش را بررسی کند. زلاله ناپدید شد و دیگران به نمایندگی از او و ناپدید شدنش صحبت میکنند، بخت زمینه ناپدید شد و دیگران قصهها برایش ساختند! هیچ کس صدای زلاله و بخت زمینه را که قصه خود را بگویند نشنید.»
خانم روزبه تاکید میکند که در جامعه سنتی افغانستان، آوازخوان یا هنرمند زن با بیمهری و تبعیض روبهرو است و جامعه ارزش واقعی برای آنها قائل نیست.
او میگوید: «بخت زمینه و زلالهها در این جامعه ارزش بالایی ندارند چون زن هنرمند، آوازخوان و هنرپیشه در این سرزمین سنتی و متحجر، هیچ وقت مهم نبوده و پاس نمیشود. این زنان وقتی هستند حرمت و احترامی نمیشوند و وقتی نیستند، جامعه فقدانی را در نبودشان حس نمیکند و بلکه این نبودشان را منحیث دستاوردی برای تطهیر جامعه زنستیز میستاید و تقدیر میکند.»
اسد بودا، نویسنده و جامعهشناس، نیز در شبکه اجتماعی اکس نوشت که زلاله هاشمی قربانی اسطوره «غیرت ناموس» شده است.
او نوشته است: «رباییدن او پرسشبرانگیز نیست و احساسی را جریحهدار نمیکند، ولی دادخواهی و حرفزدن از او اما شرم بزرگ است، ساختار آگاهی جامعه را لکهدار میکند و حیثیت قبیله را بر باد میدهد. شاید بتوان در ربایش زلاله، امارت طالبانی را مقصر دانست، ولی سکوت در برابر این ربایش، ربطی به توحش طالب ندارد. واپسزنی جمعی و انکار حقیقتی است که اگر درست بیان شود، کذب ادعای احترام به زن را برملا و انسجام روانی جامعه قبیلهگرا را تهدید میکند.»
او تاکید کرده است که «تا زمانی که دخترانی مانند زلاله بار شرم و حیثیت قبیله را بر دوش میکشند و حتی دادخواهی برای او شرم و ننگ تلقی میگردد، به برابری و عدالت نخواهیم رسید.»
در دوران حاکمیت طالبان، موسیقی به طور کامل ممنوع شده است. بسیاری از آوازخوانان و فعالان موسیقی یا بهاجبار از کشور خارج شدهاند یا به سکوت تن دادهاند. آنان که چون زلاله در افغانستان ماندند مجبور شدند از خواندن دست بکشند و منزوی شوند. زلاله یکی از همین چهرهها بود که بهرغم فشارها ماند، اما امروز دیگر نه صدایش شنیده میشود و نه خبری از حضورش هست.