نهتنها در گرمای سوزان تابستان و سرمای جانسوز زمستان، که حالا دیگر خاموش شدن ناگهانی وسایل خانگی از تلویزیون و یخچال گرفته تا لامپها و مهتابیها در بهار و پاییز هم به بخشی از زندگی روزمره مردم ایران تبدیل شده است. خاموشیهای پیاپی برق که از کار افتادن پمپ آبها و قطعی اینترنت را نیز در پی دارد، بحرانی است که آسایش و امنیت خانوادهها را تهدید میکند و معیشت و روان جمعی مردم را نیز تحت فشار فزاینده قرار داده است.
در شرایطی که مسئولان جمهوری اسلامی از جمله عباس علیآبادی، وزیر نیرو، چشمدرچشم مردم ادعا میکنند که وضعیت نیروگاههای ایران از بسیاری کشورهای دیگر بهتر است و مردم باید «نیمه پر لیوان را ببینند»، مردم ایران که زندگیهایشان در پی خاموشیهای پیاپی مختل شده و کسبوکارهایشان خسارت هنگفت دیده است، از هر فرصتی برای ابراز خشم و نارضایتی استفاده میکنند و ادعاهای مسئولان دولتی را بیپایه و اساس میدانند.
خسارت هنگفت خاموشیها به زندگی مردم
در دنیای امروز، برق داشتن درجهای از رفاه محسوب نمیشود، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر است. در خانههای معمولی، برق یعنی روشنایی شب، غذای سالم، وسایل سرمایشی یا گرمایشی مناسب، شارژ تلفن همراه و دسترسی به اینترنت. بنابراین قطع این منبع حیاتی حتی برای چند ساعت میتواند زنجیرهای از مشکلات را ایجاد کند.
در پی خاموشیهای پیاپی این روزها، بسیاری از کاربران در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی مشکلاتی را که با آنها مواجه شدهاند، بیان کردهاند. از جمله زنی در اهواز که در شبکه اجتماعی ایکس نوشته است، در گرمای ۵۰ درجه با هر بار قطعی برق، شیر دوقلوهایش داخل یخچال فاسد میشود و آنها از فرط گرما و گرسنگی ساعتها گریه میکنند و پدر و مادر مجبورند بچهها را با تکهای مقوا باد بزنند تا آرام شوند.
در مشهد، مردی که همسرش تحت شیمیدرمانی است، نوشت: «داروها باید در یخچال نگهداری شوند. هر بار که برق میرود، نگران خراب شدن داروها هستم. انگار داریم با جان همسرم قمار میکنیم.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
طی روزهای اخیر گزارشهای متناوبی از خسارت قطعی پیاپی برق به وسایل خانگی مردم منتشر شده است. بسیاری گفتهاند که یخچالها، تلویزیونها و دیگر وسایل برقیشان سوخته است و پول خرید وسیله جدید یا تعمیر وسیله قبلی را هم ندارند و این خسارتها در دولت جمهوری اسلامی هم حساب نمیشود.
در همین زمینه مرد میانسالی از تهران به خبرنگار ایندیپندنت فارسی گفت: «چند روز پیش رفتم خانه مادرم که در خیابان پیروزی ساکن است و تنها زندگی میکند، دیدم چشمهایش از شدت گریه ورم کردهاند، علت را جویا شدم، گفت که یخچالی که بهتازگی خریده، سوخته و این موضوع را از من هم پنهان کرده چون میدانسته است که وضعیت اقتصادی برای خرید یخچال جدید مساعد نیست.»
این شهروند که بهشدت از مسعود پزشکیان و دولتی که تشکیل داده، خشمگین است، گفت شرایطی به وجود آوردهاند که «مادر و پدرها شرمنده بچهها و بچهها شرمنده پدر و مادرهای پیر میشوند».
گزارشهای میدانی از ایران حاکی از آن است که بسیاری از مردم برای مدیریت شرایط به راهکارهایی چون استفاده از چراغقوه، شارژرهای قابلحمل یا حتی روشن کردن شمع روی آوردهاند. اما این راهکارها نهتنها موقتیاند، بلکه گاهی خطرناک نیز هستند؛ بهویژه در خانههایی با کودکان یا سالمندان.
یکی از خطرناکترین پیامدهای قطعی ناگهانی برق، گیر افتادن مردم در آسانسورها است.از شهرهایی مانند تهران، کرج و اصفهان گزارشهای متعددی وجود دارد که افراد از کودکان گرفته تا سالمندان برای چندین دقیقه یا حتی ساعت در آسانسورها حبس شدهاند. ترس، کمبود هوا و گاه بیماریهای قلبی یا تنفسی، میتواند این تجربه را به یک فاجعه تبدیل کند.
زن سالخوردهای که تجربه گیر کردن در آسانسور پس از قطعی برق را دارد، به ایندیپندنت فارسی گفت: «با نوهام بودیم. بچه هفت ساله بهشدت ترسیده بود، خودم هم خیلی ترسیدم، نفسم بالا نمیآمد. موبایل هم آنتن نداشت. تا آمدند و نجاتمان دادند، انگار برای من یک سال گذشت. از آن روز دیگر جرات ندارم سوار آسانسور شوم. پنج طبقه را از پله بالا و پایین میروم».
قطع برق همچنین باعث از کار افتادن پمپ آبها در ساختمانهای مسکونی میشود. بسیاری از آپارتمانها برای تامین فشار آب طبقات بالا، به پمپ برقی وابستهاند. بدون برق، ساکنان طبقات بالا به آب دسترسی ندارند. فردی ساکن نازیآباد تهران در همین زمینه گفت: «یک بار حواسم نبود و آب ذخیره نکردم. حتی برای دستشویی هم آب نداشتیم، امیدوار بودیم که دو ساعته برق وصل شود، اما حدود پنج ساعت برق و آب نداشتیم و در تاریکی مطلق بودیم.»
بر اساس گزارش شهروندان، همزمان با قطعی برق، اینترنتهای خانگی و موبایل هم مختل میشود و حتی از کار میافتد، حال آنکه در دنیای امروز، نبود اینترنت به معنای فلج شدن آموزش، توقف کسبوکار و قطع ارتباط است.
همه این موارد فقط بخش کوچکی از خسارتهاییاند که مردم ایران هر روز با آنها دستوپنجه نرم میکنند. خسارتهایی که نه ثبت میشوند، نه جبران. هیچ نهاد یا دستگاهی هم مسئولیت جبران خسارت وسایل سوخته، فرصتهای شغلی از دسترفته، آسیبهای جسمی و روانی، یا زمان هدررفته مردم را بر عهده نمیگیرد. در این میان، تنها کسانی که آسیب میبینند، مردم عادیاند؛ همانهایی که هر ماه باید هزینه برق را با تعرفههای نجومی پرداخت کنند، اما حق اعتراض به قطع شدنش را ندارند.
خسارت خاموشیها به کسبوکارهای مردم
قطعیهای پیاپی برق فقط زندگی شخصی مردم را مختل نمیکنند، بلکه بسیاری از کسبوکارها را نیز فلج کردهاند. در شرایطی که اقتصاد ایران با تورم بالا، کاهش قدرت خرید و رکود عمومی دستوپنجه نرم میکند. خاموشیهای ناگهانی و بیبرنامه ضربه مهلکی بر پیکر نحیف معیشت مردم وارد کرده است.
نانواییها از نخستین مشاغلیاند که با قطع برق، فعالیتشان متوقف میشود. در نانواییهای نیمهصنعتی که دستگاههای برقی دارند، با خاموشی برق، خمیرگیرها، دستگاههای برش، تنور برقی و حتی تهویه از کار میافتد. ویدیویی از یک نانوا از شیراز در شبکههای اجتماعی فراگیر شده است که میگوید: «خمیر آماده بود، برق رفت. تا برق بیاد، خمیر ترش شد و خراب. ضرر کردم، بدون اینکه کسی جوابگو باشه.»
نانوایان در روزهای اخیر در بسیاری از شهرهای ایران اعتصاب و اعتراض کردند. برخی نیز در اقدامی نمادین و اعتراضی، خمیرهای فاسد را مقابل سازمانهای دولتی ریختند.
دیگر کسبوکارهای خرد نیز در نتیجه خاموشیها بهشدت متضرر شدهاند. صاحب یک کارگاه تولیدی کوچک در جاجرود به ایندیپندنت فارسی گفت: «بعضی روزها از صبح تا شب برق نداریم، کاسبی بهشدت آسیب دیده و من حتی برای پرداخت اجاره خانه خودم هم گرفتار شدم. در این شرایط چارهای نداشتم جز اینکه عذر کارگرانم را بخواهم، هر دو زن و بچه داشتند.»
صاحب یک سوپرمارکت نیز گفت که در پی خاموشیهای پیاپی، تمام اجناس داخل یخچال از بستنی گرفته تا کره و خامه محلی فاسد شدهاند: «برای همه این جنسها چک دادهام و باید پول پرداخت کنم، در صورتی که ضرر کردم. نه بیمهای هست، نه جبرانی نه حمایتی، باید خسارت رو از جیب بدهی، صدایت هم در نیاید».
کارگاههای کوچک و مشاغل فنی هم دچار زیان جدی شدهاند. در کارگاههای جوشکاری، نجاری، تراشکاری یا حتی خیاطی، قطع برق یعنی توقف کامل کار.
کسبوکارهای اینترنتی و آنلاین هم از این وضعیت در امان نیستند. جوانی از تهران که فروشگاه آنلاین دارد، گفت: «با قطع برق، مودم خاموش میشود، لپتاپ هم شارژ ندارد. نه میتوانم سفارش ثبت کنم، نه پاسخ مشتری را بدهم. این یعنی از دست دادن درآمد و اعتبار.»
بیمارستانها در تاریکی
قطعی برق در ایران تنها یک مشکل خانگی یا شهری نیست؛ بلکه بهطور مستقیم جان انسانها را تهدید میکند. بهویژه زمانی که برق در بیمارستانها، مراکز درمانی و خانههای بهداشت قطع میشود.
هرچند بسیاری از بیمارستانها به ژنراتورهای اضطراری مجهزند، این ژنراتورها بیشتر فرسوده، ناکارآمد یا محدود به بخشهای خاصی از بیمارستاناند. گزارشهایی از شهرهای مختلف حاکی از آن است که در زمان قطعی برق، بخشهایی از بیمارستانها برای دقایق بحرانی کاملا خاموش میمانند. دقایقی که میتوانند مرگ یا زندگی بیماران را رقم بزنند. بهخصوص که در بسیاری از بیمارستانهای کوچک و مناطق کمبرخوردار ژنراتور یا وجود ندارد یا درست کار نمیکند.
خانه بهداشتها در روستاها نیز در معرض آسیب جدیاند. در برخی مناطق، حتی برای نگهداری ساده واکسنها و داروهای حساس به دما، هیچ منبع برق اضطراری وجود ندارد. یکی از کارکنان خانه بهداشت در استان لرستان در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «واکسنی که با زحمت به روستا رسیده، اگه تو یخچال فاسد بشود، دیگه نمیتوانیم دوباره تهیهاش کنیم. آیا کسی هست که به این چیزها توجه کند؟»
در این میان، هیچ نهاد مسئولی از تعداد بیمارانی که به دلیل قطعی برق آسیب دیدهاند یا فوت کردهاند، گزارشی منتشر نمیکند، شفافیتی وجود ندارد و مسئولیتی پذیرفته نمیشود.
طنزهای تلخ و کنایههای مردم به مسئولان
نقطه اشتراک همه روایتها از خاموشیها یک چیز است: ضرر مالی، بدون کوچکترین حمایت یا پاسخگویی کسانی که وعده دادهاند رفاه و آسایش عمومی را فراهم میکنند.
در نبود پاسخ روشن و برنامهریزی دقیق مسئولان، بسیاری از مردم در شبکههای اجتماعی یا فضاهای عمومی با طنز تلخ و کنایه به مسئولان، به این مسئله واکنش نشان دادهاند و با هشتگهایی مانند «زندگی در تاریخ»، «قدرت اول منطقه برق ندارد»، «بازگشت به دوران جنگ» به خاموشیها اعتراض میکنند.
در میان این فضای اعتراضی، مردم برای دوام آوردن در خاموشیهای پیاپی به روشهایی متوسل شدهاند که بیشتر در دوران جنگ ایران و عراق مرسوم بود. از جمله خرید چراغقوه و شمع. حتی گزارشهایی منتشر شده است که از افزایش شدید قیمت چراغ قوههای اضطراری و شارژرهای خورشیدی خبر میدهد.
برخی خانوادهها نیز از خودرو بهعنوان منبع برق و تهویه موقت استفاده میکنند. کاربری نیز به کنایه نوشت: «کمکم باید برگردیم به عصر شمع و فانوس. فقط اسب و درشکه کم داریم».
با وجود این وضعیت، وزیر نیرو در یکی از آخرین واکنشها به قطعی برق، بار دیگر نمک به زخم مردم پاشید و ادعا کرد که جمهوری اسلامی جزو کشورهای پیشتاز در حوزه برق در منطقه است. او همچنین وعده داد که «ناترازی انرژی در آینده نزدیک حل میشود».
مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردهم نیز که در کارزارهای انتخاباتیاش وعده داده بود اگر نتواند مشکل مردم را حل کند، از مسئولیت کنارهگیری میکند، روز پنجشنبه بیستوپنجم اردیبهشت در کرمانشاه، آب پاکی را روی دست مردم ریخت و گفت انتظار نداشته باشید مشکل برق ظرف دو ماه حل شود. «هرکسی مرد است»، میتواند جلو بیاید و مشکل برق را حل کند.