آیا جنگ دوباره میان جمهوری اسلامی و اسرائیل در راه است؟

در صورت وقوع جنگ دوم، اهداف اولیه اسرائیل احتمالا پرتابگرهای متحرک و ظرفیت موشکی جمهوری اسلامی است. برای ایجاد بحران سیاسی، ممکن است مراکز رهبری را نیز هدف قرار دهد و به سمت سناریویی مشابه عراق در فاصله سال‌های ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۳ برود

خامنه‌ای و نتانیاهو‌ــ با استفاده از خبرگزاری فرانسه

اگرچه آتش‌بسی که در ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵ برقرار شد به درگیری ۱۲روزه و شدید میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل پایان داد، هیچ تغییری در پویایی‌های ساختاری تنش‌های منطقه‌ای ایجاد نکرد. برعکس، در هفته‌های پس از آتش‌بس، هر دو طرف با چشم‌انداز درگیری مجدد، آمادگی‌های سیاسی و نظامی‌شان را بازسازی کردند. سخنان ژنرال ایال زامیر، رئیس ستاد ارتش اسرائیل، در ژوییه مبنی بر اینکه «جنگ با ایران هنوز تمام نشده است» نشان داد تل‌آویو هنوز به اهداف راهبردی‌اش دست پیدا نکرده است. در همین حال، افزایش ظرفیت تولید موشک ایران، گسترش زیرساخت‌ پرتابگرهای متحرک و تغییرات مشاهده‌شده در دکترین دفاعی‌ جمهوری اسلامی حاکی از آن است که در صورت وقوع دور دوم جنگ، تهران با آمادگی بیشتری وارد میدان خواهد شد.

با وجود این نشانه‌ها، هنوز روشن نیست احتمال جنگ دوم تا چه اندازه واقعی است و هر طرف در دور بعدی به دنبال چه اهدافی خواهد بود یا تا چه آستانه‌ای پیش خواهد رفت. در مرحله نخست عملیات، دامنه اهداف اسرائیل بسیار گسترده بود؛ نه تنها پایگاه‌های نظامی و سایت‌های موشکی، بلکه تاسیسات هسته‌ای، مراکز فرماندهی راهبردی و نهادهای نمادین حکومتی نیز هدف قرار گرفتند. 

این موج از حملات که با عملیات مخفی موساد هماهنگ بود، بیشتر سامانه‌های پدافند هوایی، پرتابگرهای موشک‌های بالستیک و کروز، مراکز غنی‌سازی اورانیوم، انبارهای نظامی و مراکز فرماندهی را هدف گرفت. این حملات همچنین با هدف ضربه مستقیم به رهبری، تضعیف مراکز تصمیم‌گیری حکومت و کاهش توان بازدارندگی جمهوری اسلامی انجام شد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

چالش‌های اسرائیل

احتمال بروز دور دوم درگیری به‌هیچ‌وجه دور از ذهن نیست. از دید اسرائیل، حتی اگر جمهوری اسلامی ظاهرا به‌دنبال کاهش تنش دیپلماتیک باشد، افزایش تولید موشک، تقویت سامانه‌های پدافند هوایی و سازمان‌دهی مجدد خطوط نیابتی منطقه‌ای، این کشور را به تهدیدی بزرگ‌تر در میان‌مدت و بلندمدت تبدیل کرده است. تا زمانی که هسته ایدئولوژیک انقلاب اسلامی پابرجاست، برچیدن کامل شبکه نیابتی جمهوری اسلامی ناممکن است. هرچند توان هسته‌ای ایران به‌طور موقت عقب رانده شده، قابلیت بازسازی آن حفظ شده و توان موشکی‌اش همچنان باقی است. در نتیجه، اسرائیل به بیشتر اهداف اعلام‌شده‌اش دست نیافته و احتمال حمله مجدد، از منظر نظامی و ضرورت راهبردی، همچنان بالا است.

با این حال، اسرائیل اکنون با چالش‌های بزرگی مواجه است. عنصر غافلگیری، که برای کشوری کوچک در برابر حریفی بزرگ حیاتی است، از بین رفته است. جمهوری اسلامی اکنون تقریبا انتظار دور دوم حمله را دارد.

از سوی دیگر باتوجه به شرایط اسرائیل شاید توجیه جنگ جدید با جمهوری اسلامی از نظر دیپلماتیک دشوارتر شده است. هرچند رهبران اسرائیل بر دستاوردهای نظامی کوتاه‌مدت متمرکزند، فرسایش حمایت بین‌المللی و افزایش انتقادها در خود آمریکا، هزینه سیاسی درگیری دوم را افزایش داده است.

نه به آتش‌بس و پایان صبر راهبردی

در جمهوری اسلامی، برداشت غالب این است که اعلام آتش‌بس یک‌جانبه از سوی واشینگتن بیشتر برای حفاظت از اسرائیل بوده است. تصور ناتوانی اسرائیل در تداوم جنگ طولانی، جناح‌هایی را در تهران جسور کرده است که از دکترین «بدون آتش‌بس» حمایت می‌کنند، که بر ادامه حملات، بدون تمایز میان اهداف نظامی و غیرنظامی، تاکید دارد.

از نظر راهبردی، این تحولی مهم است. مانند بسیاری از کشورهای خاورمیانه، قفقاز و بالکان، جمهوری اسلامی آستانه تحمل بالایی در برابر تلفات دارد. این محاسبه نامتقارن بدین معنا است که از نظر تهران، جامعه اسرائیل در برابر تلفات داخلی و فشار روانی آسیب‌پذیرتر است. در چنین شرایطی، شعار «بدون آتش‌بس» میان شخصیت‌های سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی محبوبیت پیدا کرده و نشانگر پایان دوره موسوم به «صبر راهبردی» است.

عاملی که می‌تواند این معادله را تغییر دهد، مداخله نظامی گسترده‌ به رهبری آمریکا و با حمایت ائتلافی از کشورها است. با این حال، چنین سناریویی با مخالفت قدرت‌های منطقه‌ای، به‌ویژه ترکیه، روبه‌رو خواهد شد زیرا امنیت و ثبات خاورمیانه را به خطر می‌اندازد. از سوی دیگر، اگر جمهوری اسلامی، تمام زیرساخت‌های حیاتی‌اش را از دست بدهد و شبکه‌های انرژی و ارتباطی‌اش فلج شود، مشخص نیست پیش از عقب‌نشینی تا چه اندازه مقاومت خواهد کرد.

در صورت وقوع جنگ دوم، اهداف اولیه اسرائیل احتمالا پرتابگرهای متحرک و ظرفیت موشکی جمهوری اسلامی خواهد بود. برای ایجاد بحران سیاسی، ممکن است مراکز رهبری را نیز هدف قرار دهد. در سناریویی مشابه عراق در فاصله سال‌های ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۳‌، اسرائیل احتمالا زیرساخت‌های حیاتی از جمله شبکه برق را هدف می‌گیرد. با این حال، نظم بین‌المللی امروز دیگر مشابه دهه ۱۹۹۰ نیست. 

ترجمه و خلاصه شده از دیلی صباح

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه