از «عطاری» تا اعتیاد؛ تجارت پرسود شبکه توزیع مواد مخدر زیر سایه طب اسلامی

پلیس پیشگیری از مواد مخدر تهران از کشف سه هزار قرص روان‌گردان و سه کیلوگرم مواد مخدر در پنج عطاری پایتخت خبر داد

عکس تزیینی‌ــ یک واحد صنفی عطاری در مشهد‌ــ شهرآرانیوز

در روزگاری که هنوز علم پزشکی پیشرفت چندانی نکرده بود و امکانات بیمارستانی و درمانی به گستردگی امروز نبود، در هر شهر و روستا افرادی یافت می‌شدند که با تکیه بر دانش و تجربه‌ موروثی به طبابت می‌پرداختند. این دانش اغلب از پدرانشان به ارث می‌رسید و نسل به نسل منتقل می‌شد. آن‌ها گاه توانایی تشخیص بیماری‌ها را داشتند و گاهی نیز دچار خطا می‌شدند، اما نسخه‌هایشان عمدتا ترکیبی از گیاهان دارویی بود.

با پیشرفت علم، توسعه امکانات آزمایشگاهی و اثربخشی داروهای تخصصی، طب سنتی کم‌کم جایش را به پزشکی مدرن داد و اطبای قدیمی نیز یکی پس از دیگری از میان رفتند. هرچند ممکن است همچنان عطاری‌هایی هم با حفظ میراث خانوادگی و تجربه سالیان متمادی باقی مانده باشند اما در گوشه‌و‌کنار شهرها عطاری‌هایی جدیدی سر برآوردند که مدعی بودند به دانش پزشکی سنتی و تجربی مسلط‌ند و می‌توانند بیماری‌ها را تشخیص دهند و درمان کنند. 

در سال‌های اخیر، رشد بی‌رویه عطاری‌ها و مدعیان طب سنتی یا اسلامی هم‌زمان با پیشرفت‌های چشمگیر علم پزشکی، بارها با اعتراض متخصصان، فعالان حوزه درمان اعتیاد و حتی برخی مسئولان وزارت بهداشت مواجه شده است. آنان هشدار داده‌اند که مداخله عطاری‌ها در امور پزشکی به تهدیدی جدی برای سلامت عمومی تبدیل شده است. با این‌ حال، نفوذ و قدرت جریان‌های مدعی طب اسلامی به حدی است که هرگونه جلوگیری از رشد قارچ‌گونه عطاری‌ها غیرممکن است و به‌تناوب خبرهایی منتشر می‌شود مبنی بر اینکه این مغازه‌های به ظاهر ساده به محلی برای توزیع مواد مخدر در پوشش داروهای لاغری، روان‌گردان و تقویت قوای جنسی تبدیل شده‌اند. موضوعی که گزارش‌های پلیس نیز آن را تایید می‌کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در همین روزهای اخیر پلیس پیشگیری از مواد مخدر تهران از کشف سه هزار قرص روان‌گردان و سه کیلوگرم مواد مخدر فقط در پنج عطاری پایتخت خبر داد. طبق گزارش نیروی انتظامی، این میزان قرص روان‌گردان و مواد مخدر در بازرسی از ۴۷ عطاری کشف شدند. در این بازرسی، علاوه بر پنج مغازه‌ای که مواد مخدر و قرص روان‌گردان می‌فروختند، چهار واحد صنفی نیز در حوزه کاری‌شان تخلف کرده بودند.

کمی پیش‌تر نیز خبرگزاری ایسنا گزارش داد که نیروی انتظامی فقط از یک مغازه عطاری در کوهسار دو هزار و ۲۰۰ قرص غیرمجاز کشف کرده است. حمیدرضا کریمی، دادستان کرمانشاه نیز افزایش فروش خشخاش و مواد مخدر در عطاری‌های این شهر را تایید کرد و گفت در صورت مشاهده، با فروشندگان برخورد خواهد شد.

این‌ها فقط برخی خبرهای جدید درباره فروش مواد مخدر در عطاری‌ها هستند. حال‌آنکه با جستجو در اخبار به موارد متعددی از کشف قرص‌های روان‌گردان و انواع مخدرها در عطاری‌ها مواجه می‌شویم.

فعالان حوزه اعتیاد و متخصصان بارها هشدار داده‌اند که بسیاری از عطاری‌ها بدون داشتن مجوزهای رسمی و تحصیلات تخصصی، آزادانه به فروش داروها، پودرها، قرص‌ها و کپسول‌هایی که ترکیب، منشا و عوارض آن‌ها برای مصرف‌کنندگان مشخص نیست، اقدام می‌کنند. نبود نظارت کافی زمینه را برای تخلف‌های گسترده فراهم کرده و باعث شده است عطاری‌ها به جایگاهی برای عرضه انواع ترکیبات خطرناک و غیرقانونی تبدیل شوند.

به‌تازگی روزنامه شرق، در گزارشی میدانی از افرادی که قرص‌های لاغری عطاری‌ها را مصرف کرده بودند، نوشت: «فقط یک قرص بود که قرار بود چند کیلو اضافه وزن را آب کند، اما برای خیلی‌ها تبدیل شد به کابوس شبانه، بستری در بیمارستان، اضطراب‌های بی‌پایان و حتی مرز جنون». بر اساس این گزارش، پشت‌پرده این قرص‌ها به مواد مخدر و ماده‌ای به نام «آمفتامین» گره خورده بود.

این قرص‌ها که به نام لاغری و چربی‌سوزی در عطاری‌ها فروخته می‌شوند، از وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو مجوز ندارند و عوارض جبران‌ناپذیری به جا می‌گذارند.

آمفتامین بعد از حشیش و شیشه، پرمصرف‌ترین مخدر محرک به‌خصوص در میان جوانان است که می‌تواند به‌شدت روی سلامت جسم و روان افراد تاثیر بگذارد و وابستگی شدید ایجاد کند؛ این ماده مخدر به انواع مختلف و غیرقانونی با قیمتی ارزان و به‌آسانی در دسترس است و در اختیار جوانان قرار می‌گیرد.

اما ماجرای عطاری‌هایی که تحت عنوان «طب سنتی اسلامی» فعالیت می‌کنند به همین‌جا ختم نمی‌شود، زیرا گزارش‌های فعالان حوزه اعتیاد آشکار می‌کند که تعداد زیادی از این واحدهای صنفی به شبکه‌ گسترده توزیع مواد مخدر سنتی و قرص‌هایی مانند متادون و ترامادول متصل‌ و از حاشیه امن صاحبان قدرت برخوردارند؛ صاحبان قدرت که سفت و سخت پشت مقوله طب اسلامی یا طب سنتی ایستاده‌اند و نفوذشان در دستگاه‌های دولتی آنقدر زیاد است که در وزارت بهداشت معاونت جداگانه‌ای دارند و از بودجه عمومی ارتزاق می‌کنند و نام فعالیتشان را نیز «طب سنتی ایرانی‌ــ‌اسلامی» گذاشته‌اند.

طب سنتی؛ ایرانی یا اسلامی؟

اصطلاح «طب سنتی ایرانی‌ــ‌اسلامی» که مقام‌های جمهوری اسلامی بر آن اصرار دارند، در ظاهر ترکیبی از دو سنت فکری است، اما در واقع، ترکیبی تحمیلی، ناسازگار و ایدئولوژیک است.

طب سنتی ایرانی ریشه در تاریخ غنی پزشکی ایران دارد که از دوران باستان شروع می‌شود و با دانشمندان نامداری همچون زکریای رازی و بوعلی سینا به اوج می‌رسد. دانشمندانی که بر پایه تجربه، مشاهده و منطق علمی زمان خود، نظریه‌هایی را تدوین کردند و آثارشان قرن‌ها در دانشگاه‌های جهان تدریس شد. اما آنچه امروز با عنوان «طب اسلامی» مطرح می‌شود، عمدتا مجموعه‌ای از روایت‌های پراکنده و غیرمستند است که بیشتر به توصیه‌های غذایی یا بهداشتی در متون دینی برمی‌گردد، نه به دانشی نظام‌مند یا تجربی. ترکیب این دو بیش از آنکه به نفع سلامت عمومی باشد، تلاشی است برای القای یک هویت خاص ایدئولوژیک که در آن دین و سنت به‌عنوان بدیلی برای علم مدرن معرفی می‌شوند. مقام‌های جمهوری اسلامی نیز اتفاقا بر این نوع از طب سنتی اصرار دارند.

سال ۱۴۰۰ که ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهوری منصوب علی خامنه‌ای، به قدرت رسید و در حال چینش وزرای دولت سیزدهم بود، علیرضا پناهیان، سخنران مذهبی نزدیک به علی خامنه‌ای، به نمایندگان مجلس توصیه کرد اگر وزیر بهداشت پیشنهادی به طب اسلامی اعتقادی ندارد، او را رد صلاحیت کنند.

در دوران همه‌گیری کرونا، مدعیان طب اسلامی در روند درمان بیماران اختلال و مزاحمت‌ها و دردسرهایی برای تیم‌های پزشکی ایجاد کردند اما به‌ لطف حاشیه امن حکومت، بابت این مزاحمت‌ها بازخواست نشدند.

پروژه اسلامی‌سازی علوم در اسناد بالادستی

در جمهوری اسلامی، طب اسلامی به‌طور خاص بخشی از پروژه بزرگ‌تر «اسلامی‌سازی علوم» سرچشمه می‌گیرد. پروژه‌ای که نه‌فقط در حوزه پزشکی، بلکه در شاخه‌های علوم انسانی مثل مدیریت، اقتصاد و دیگر رشته‌ها نیز دنبال شده است. حمایت نظام از این نوع طب، نه به دلیل اثربخشی یا اعتبار علمی آن، بلکه به‌ علت کارکرد نمادین و سیاسی آن است؛ بنابراین طب اسلامی نیز به‌عنوان سنگری در برابر آنچه «غربزدگی» تلقی می‌شود، مورد تاکید قرار می‌گیرد و نوعی مقاومت فرهنگی در برابر دانش پزشکی مدرن است که برخلاف ادعای استقلال، در عمل مردم را از درمان علمی و موثر محروم می‌کند.

به عبارت دیگر، جان و سلامت مردم برای پیشبرد اهداف سیاسی حاکمیت گروگان گرفته می‌شود و در حالی که علم پزشکی مدرن بر اساس آزمایش، مطالعات بالینی، استانداردهای جهانی و داده‌های تجربی پیش می‌رود، مروجان طب اسلامی‌ــ‌سنتی از تجربیات شخصی، نسخه‌های شفاهی، و روایت‌های غیرقابل‌راستی‌آزمایی تغذیه می‌کند.

این شیوه‌ درمان، نه‌تنها بیماران را از روند درمان موثر دور می‌کند، بلکه در موارد متعددی باعث مرگ، آسیب‌ جدی یا پیشرفت بیماری شده است. هشدارهای پیاپی پزشکان، کارشناسان بهداشت و حتی برخی مسئولان درباره خطرات این شیوه، اغلب بی‌پاسخ مانده، چرا که نفوذ سیاسی و اجتماعی مدافعان طب اسلامی آنچنان گسترده است که برخورد جدی با آن‌ها ممکن نیست. به‌خصوص که آن‌ها ابزارهای تبلیغاتی زیادی نیز در اختیار دارند؛ از صداوسیما گرفته تا فضاهای عمومی.

صنعت پرسود طب ایرانی‌ــ‌اسلامی

جمهوری اسلامی نه‌تنها از گسترش طب سنتی اسلامی منفعت سیاسی می‌برد که از بعد اقتصادی این ماجرا نیز نفع می‌برد. طب سنتی در دنیای امروز دیگر اتاقک محقری طبیب پیری در روستا یا محله‌ای قدیمی با کمترین تجهیزات و ابزار نیست، بلکه به صنعتی سودآور تبدیل شده است که طیف گسترده‌ای از افراد و نهادها از آن نفع می‌برند: از عطاری‌هایی که بی‌هیچ نظارتی به نسخه‌پیچی مشغول‌اند تا شبکه‌هایی در صداوسیما که داروهای گیاهی و معجون‌های معجزه‌آسا تبلیغ می‌کنند.

تولیدکنندگان داروهای به‌اصطلاح گیاهی و مکمل، فروشندگان مواد شبه‌درمانی و واسطه‌هایی که در سایه حمایت سیاسی فعالیت می‌کنند، از جمله بازیگران این بازار بی‌نظارت‌اند. به این جمع باید شبکه توزیع‌کنندگان مواد مخدر را نیز افزود که حالا با دردسر کمتری مخدرها را در اختیار خرده‌فروشان قرار می‌دهند. نتیجه‌ این فرایند بازار سیاهی است که تباهی، مرگ و بیماری در پی دارد اما مشروع جلوه داده می‌شود.