هرات زلزله‌زده؛ نگین فرهنگ و تاریخ خراسان بزرگ

هرات به سبب پیشینه ارزشمند تاریخی‌ نگین افغانستان و خراسان بزرگ و جان پاره‌ای است که در قلب فرهنگ ایرانی جای دارد.

زلزله هرات- عکس فرارو

زلزله‌ها و پس‌لرزه‌های پی‌درپی در ولایت هرات طی روزهای اخیر امکان اعلام آمارهای قطعی خسارت وارد شده به این شهر تاریخی را ناممکن کرده است.

اما مدفون شدن قریه‌های مختلف و تصاویر منتشر‌شده از آوارگان، روشنگر میزان ویرانی‌ها است و این حقیقت را روشن می‌کند که تعداد کشته‌ها و آسیب‌دیدگان به‌مراتب بیش از آمار نزدیک به سه هزارنفری اعلام شده است.

هرات به سبب پیشینه ارزشمند تاریخی‌، نگین افغانستان و خراسان بزرگ و جان پاره‌ای است که در قلب فرهنگ ایرانی جای دارد.

هرات از منظر فرهنگی، ادبی، موسیقی و معماری، بافتی مشابه شهرهای تاریخی ایران دارد. در حوزه معماری تشابه میان سازه‌های هرات با بخش‌هایی از معماری تاریخی شهرهای مشهد، شیراز، اصفهان و به‌ویژه یزد و میبد، بر همگان آشکار است.

همین تشابه انکارنشدنی است که سبب شده در ایران رنج مردم هرات پس از زلزله موردتوجه شهروندان باشد و با اشاره به پیشینه تاریخی، نگرانی‌ها از به خطر افتادن هویت فرهنگی و اجتماعی این بخش از کشور افغانستان افزایش یابد.

هرات روزگاری در دوران صفویان، مرکز خراسان بزرگ محسوب می‌شد و شاه‌عباس یکم نیز در این شهر به دنیا آمد و تا پیش از بر تخت سلطنت نشستن، در این شهر سکونت داشت.

این شهر از زمان مرگ نادرشاه افشار تحت اشغال حکمرانانی غیر از دولت مرکزی ایران بود و شاهان قاجار نیز رویای بزرگشان، فتح مجدد و بازپس‌گیری این شهر بوده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در دوره‌ای هم عباس میرزا، ولیعهد فتحعلی‌شاه، عزم بازپس‌گیری هرات را داشت، اما مرگ ناگهانی او در میانه راه، رویای شاه قاجار را ناکام گذاشت. ناصرالدین‌شاه نیز از بدو نشستن بر تخت سلطنت برنامه بزرگ خود را بازپس‌گیری هرات اعلام کرد. رویایی که اگرچه در سال ۱۲۳۶ خورشیدی تحت فرماندهی حسام‌السلطنه با محاصره این شهر محقق شد، اما در‌پی تهاجم بریتانیا به بخش‌های جنوبی ایران، شاه قاجار سرانجام در معاهده پاریس پذیرفت هرات به افغانستان الصاق شود.

اما این جدایی مرزی هرگز نتوانست نزدیکی فرهنگی میان مردم هرات و خراسان بزرگ را دچار خلل کند و گفته شده همین موضوع است که سبب می‌شود طالبان نگاهی تبعیض‌آمیز به هرات و شهروندانش داشته باشد.

چهار شهر بزرگ خراسان، بلخ، نیشابور، هرات و مرو شناخته شده و در سیاحت‌نامه‌های مختلف وصف زیبایی آنها ثبت شده است. هرات شهری است که تا پیش از اولین دوره حاکمیت طالبان، به دلیل معماری مدهوش‌کننده، از مقاصد گردشگری افغانستان شناخته می‌شد و حالا با وجود ویرانی‌های پی‌درپی، هنوز هم شیفتگان تمدن و فرهنگ جغرافیای پهناور خراسان نمی‌توانند بدون دیدن زیبایی‌های هرات این خطه را به‌درستی درک کنند.

هرات شهری است که تنوعی قومی در آن از تاجیک، هزاره، پشتون، ترکمن تا حتی بلوچ و عرب شیبانی را در بر‌می‌گیرد. تاریخ‌پژوهان بر این باورند هرات در طول تاریخ، مرکزی برای ارتباط بین تمدن‌های شرق و غرب بوده است و ازاین‌رو یکی از سرشاخه‌های تمدن پربار خراسان بزرگ شناخته می‌شود. شهری به‌غایت آباد و از مراکز بزرگ تجارت منطقه که به گفته حمدالله مستوفی در کتاب نُزهةالقلوب، «هوایی به‌غایت نیکویی و درستی دارد و پیوسته در تابستان شمال وزد.»

هرات روزهای داغ دیدن کم نداشته است. حمله مغول‌ها به هرات با قتل‌عام نیمی از مردم این شهر و ویرانی کامل آن همراه شد. اما ققنوس هرات همواره به پشتوانه فرهنگ و تمدن غنی از آتش حوادث بیرون‌ آمده است. همان‌طور که پس از حمله مغول، با فتح هرات به دست تیمورلنگ در سال ۷۸۴ هجری قمری، بار دیگر دوران شکوه این شهر آغاز شد. دورانی که سکونت هنرمندان سرشناس در آن سبب شد مجموعه آثار و بناهای ساخته شده به گفته سیاحان، این شهر را به فلورانس شرق مشهور سازد.

خواجه عبدالله انصاری معروف به پیر هرات، عبدالرحمن جامی شاعر سده نهم هجری، کمال‌الدین بهزاد نقاش و مینیاتوریست، امام فخر رازی شاعر سده ششم، امیرعلی شیر نوایی دانشمند و شاعر عصر تیموریان، میرعلی هروی خوشنویس، گوهرشاد بیگم همسر سلطان شاهرخ تیموری، مولانا حسین واعظ کاشفی، واعظ مشهور عصر تیموری، تنها تعدادی از مشاهیری‌اند که به سبب اقامت و زیستن در هرات، این شهر را به ستون محکم فرهنگ بدل ساخته‌اند. حضوری که به‌خوبی اثر آن در معماری این شهر جلوه‌گر است و می‌توان با تماشای بناهایی همچون پل مالان، قلعه اختیارالدین (ارگ هرات)، مسجد جامع بزرگ هرات، مصلای به‌جای‌مانده از دوران تیموریان و مسجد جامع خرقه مبارکه، به این شکوه پی برد. بناهایی که امروز نگرانی تخریب آن‌ها در زلزله بزرگ هرات دل علاقه‌مندان را به درد آورده است.

خبرگزاری صدای افغان اعلام کرده است در اثر زلزله اخیر بخش‌هایی از مناره‌های قلعه اختیارالدین که به روایتی بازمانده از دوران اسکندر در هرات بوده ویران شده است. موضوعی که نگرانی از شرایط باقی آثار تاریخی را نیز افزایش داده است.

تصاویر فروریختن قسمتی از کاشی کاری گلدسته‌های مسجد جامع بزرگ هرات نیز طی روزهای اخیر مورد توجه پژوشگران آثار تاریخی قرار گرفته است که معتقدند با تفکر طالبانی نمی‌توان به محافظت یا مرمت این آثار که ارزش جهانی دارند، امید داشت.

بناهای تاریخی که یونسکو قرار بود سال ۱۴۰۰ در طرح ثبت شهر هرات در فهرست بناهای فرهنگی جهان گنجانده شوند، حالا در آستانه ویرانی‌اند. هرچند به گفته پژوهشگران آثار باستانی، از سال ۲۰۰۸ با تسلط طالبان بر افغانستان بسیاری از بناهای تاریخی ارزشمند هرات ویران شدند، اما همین بناهای برجای‌مانده نیز ارزش و اعتباری فراوان دارند.

ایرج افشار، ایران‌شناس برجسته، در سفرنامه خود به افغانستان که در سال ۱۳۳۸ انجام شده، این شهر را پاره تن ایران نامیده و معتقد است: «آنجا دیار دوستان و آشنایان و هم‌زبانان و هم‌کیشان من است. زادبوم شاعران و سخنوران و ادیبان بزرگ فارسی‌زبان است. گوشه‌ای از زبان فارسی امروزی و جایگاه برومند شدن همین زبان در طی قرن‌ها و دوره‌ها است.»

هرات همان‌طور که ایرج افشار تاکید کرده است، جایگاهی ویژه در ادبیات فارسی دارد. مکتب هرات به‌عنوان یکی از مکاتب ادبیات زبان فارسی با چهره‌های بزرگ یاد می‌شود که در عصر تیموری میان دو مکتب بزرگ عراقی و هندی قرار می‌گیرد. هرات شهری است که در اشعار و آثار منثور زبان فارسی، بارها از آن یاد شده است.

همچنین مکتب هرات در هنر نقاشی نیز یکی از شاخص‌ترین دوره‌ها به شمار می‌رود و از آن به‌عنوان «پیش مکتب‌های تبریز و اصفهان» یاد می‌شود که تاثیر خود را حتی در میان نقاشان دربار هند نیز گسترش داده بود.

اما امروز هرات زیبا با کوهی از آوار بر تن مردمان مهربانش نشسته است. مردمانی که رنج هولناک حاکم بر آن‌ها اگرچه ظاهرا از چشم جامعه جهانی دورمانده، اما حتی تسلط طالبان سبب نشده است مردم ایران از این خطه و ساکنان آن حمایت نکنند.

طی روزهای اخیر زلزله هرات بار دیگر پیوند دیرین باستانی این ولایت با خراسان بزرگ و مردم ایران را یادآوری کرد. پیوندی که ریشه در تاریخ و فرهنگی مشترک دارد.