امیر خان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان، از دو روز پیش طی یک سفر رسمی در چین حضور دارد. او به دعوت وزارت خارجه چین برای شرکت در نشست ترانس هیمالیا به چین سفر کرده است. کشورهای حوزه هیمالیا در این نشست بینالمللی درباره روابط اقتصادی، ارتباطات منطقهای و تغییرات اقلیمی این منطقه گفتوگو میکنند.
رسانههای چینی سفر متقی را به صورت گسترده پوشش دادهاند. وانگ یی، از دیپلماتهای ارشد چین و وزیر خارجه سابق این کشور، در دیدار با متقی گفت از آنجایی که چین و افغانستان هر دو در منطقه فراهیمالیا قرار دارند، از نظر جغرافیایی به هم مرتبطاند و از نظر تاریخی نیز پیشینه مشترک دارند، میتوانند ازطریق این مجمع برای کار مشترک حفاظت از محیطزیست و توسعه پایدار و معیشت مردم همکاری کنند.
وانگ یی همچنین تاکید کرد که چین همواره برای توسعه روابط خود با افغانستان، برای استقلال، حاکمیت و تمامیت ارضی و انتخابهای مستقل مردم این کشور اهمیت و احترام زیادی قائل بوده و هرگز در امور داخلی افغانستان مداخله نکرده است. امیر خان متقی نیز در این دیدار گفت که افغانها برای مبارزه با تروریسم کارهای زیادی انجام دادهاند. او گفت تهدید امنیتی چین را یک چالش برای خود میداند و اجازه نخواهد داد هیچ فعالیتی که امنیت و ثبات چین را در افغانستان تضعیف کند، صورت گیرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با اینکه حضور متقی در نشست ترنس هیمالیا، برای بررسی راهکارهای همکاری منطقهای عنوان شده است، اما به نظر میرسد اهداف چین از دعوت طالبان به این نشست بینالمللی، گستردهتر از حوزه هیمالیا باشد.
چین منتظراقدامات جدی طالبان برای مبارزه قاطعانه با تروریسم در داخل خاک افغانستان است و از این گروه میخواهد تا جنبش اسلامی ترکستان شرقی، یک سازمان تروریستی مستقر در شمال افغانستان و نزدیک به مرزهای چین را کاملا از بین ببرد. همچنین تا حد امکان اویغورهای ناراضی از دولت چین را از مرزهای دو کشور دور نگاه دارد و آنان را منفعل کند.
از لحاظ جهانبینی هیچ سنخیتی میان طالبان و دولت چین وجود ندارد و چینیها حتی از جریانهای مذهبی متعادل نیز متنفرند، اما حالا رابطه بسیار صمیمانهای با یکی از تندروترین و افراطیترین گروههای جهادی در جهان برقرار کردهاند.
چین به دلیل رقابت کلان با ایالات متحده آمریکا، جزو معدود کشورهای جهان است که رویکرد مثبتی به قدرت گرفتن طالبان در افغانستان دارد. این کشور قدرت گرفتن طالبان را عاملی برای تضعیف نقش و نفوذ ایالات متحده آمریکا در منطقه میداند و آن را بستر مناسبی برای اجرای ابتکار جاده ابریشم و درنتیجه پیروزی در موازنه نرم حضور آمریکا در منطقه ارزیابی میکند.
از سوی دیگر، جنبش ترکستان شرقی -متعلق به اویغورهای مخالف دولت چین- رابطه محکمی با طالبان دارند. بنابراین تحت کنترل داشتن طالبان، به معنای این است که چین اویغورهای جداییطلب را نیز تحت کنترل دارد. گفته میشود طالبان به چین تعهد دادهاند که هیچگاه به اویغورها اجازه نمیدهند از خاک افغانستان علیه این کشور استفاده کنند و این مسئله را با فرماندهان اویغورها هم در میان گذاشتهاند. هرچند به دولت چین هم گفتهاند که ما مشکلی با پذیرفتن جنگجویان اویغور در صفوف خود نداریم. همین مسئله چین را وادار کرده است تا بر وضعیت طالبان و اویغورها نظارت دائمی داشته باشد.
از سوی دیگر، افغانستان معادن ارزشمندی دارد و چین بهشدت به این معادن نیاز دارد. سه عنصر مهمی که در حال حاضر نیاز اساسی چین به حساب میآید، یعنی آهن، مس و لیتیوم در افغانستان به وفور وجود دارد. چین توانسته است قرارداد استخراج مس از معدن بزرگ عینک در جنوب شرق کابل و در استان لوگر را به دست بیاورد. شرکتهای چینی میزان و امکانات استخراج لیتیوم افغانستان را بررسی میکنند و نیم نگاهی هم به معادن بزرگ آهن بهویژه معدن حاجی گک در استان بامیان دارند.
با این حال، برای چین جنبه سیاسی روابط با طالبان از جنبه اقتصادی آن قدرتمندتر است. چین باید برای همیشه از نگرانی طغیان اویغورهای جداییطلب آسوده شود و این راحتی زمانی میسر میشود که طالبان تضمینهای لازم را دراینباره به دولت چین بدهند. طالبان هم با توجه به اینکه وابستگی سیاسی و اقتصادی عمیقی به چین دارند، تلاش میکنند که خاطر چین از این بابت آسوده شود.
برخی از صاحبنظران بر این باورند که چین آنگونه که در رسانهها گفته میشود نگران حرکتهای اویغورها نیست و طرح جاهطلبانه نفوذ در کشورهای منطقه، چین را به طالبان و افغانستان نزدیک کرده است. همچنین پرکردن خلا یک قدرت بزرگ در افغانستان نیز باعث شده است که چین درپی تقویت نفوذش در این کشور باشد. مهار اویغورها برای چین شاید در تصویر بزرگ کار سختی نباشد.
هماکنون بیش از یک میلیون مسلمان در سین کیانگ تحت شستوشوی مغزی قرار دارند و در مکانهایی شبیه زندان زندگی میکنند. با این حال، ازنظر چین اویغورها همیشه میتوانند ایجاد مزاحمت کنند، بهویژه اگر یک پشتیبان نزدیک نیز داشته باشند.