بحث مذاکره با طالبان وارد مرحله اجرایی خود میشود. طالبان پس از سالها امتناع از مذاکرات مستقیم، حالا به مذاکرات مستقیم با دولت افغانستان رضایت داده. هرچند طالبان تلاش دارد این مذاکرات را میان خود و احزاب و جناحهای سیاسی و مردم جلوه بدهد، واقعیت این است که آنها به خوبی میداند طرف اصلی جنگ با آنها کیست و طرف مذاکره نیز چه کسی خواهد بود. دولت افغانستان نیز با درک این موضوع در صدد است مذاکره را میان دولت و طالبان شکل بدهد. امرالله صالح، معاون اول تیم دولت ساز به رهبری اشرف غنی، در تازه ترین سخنانش پیرامون مذاکره با طالبان گفته است نشست میان افغانی برای حل مشکل جنگ در افغانستان مناسب نیست، زیرا در نشست میان افغانی تنشهای سیاسی بیش از حد وجود دارد. به باور آقای صالح، برای نهادینه شدن آتشبس و ایجاد یک راه حل درست، باید یک طرف طالبان و طرف دیگر دولت نشسته باشد؛ حکومت نیز این دیدگاه را تایید میکند. سخنگویان ریاست جمهوری به رسانهها گفتهاند یک هیئت پانزده نفره برای مذاکره با طالبان تعیین شده است. به گفته سخنگویان ریاست جمهوری ترکیب این هیئت، شامل اعضای دولت، فعالین سیاسی و مدنی و قربانیان جنگ است.
با این حال تعدادی از احزاب سیاسی - با این که ترکیب هیئت هنوز مشخص نشده، میگویند تیم تشکیلشده برای گفتگو با طالبان همه شمول نیست. آنان بر این عقیده هستند که طالبان بیشتر از این که دولت را قبول داشته باشد، جریانهایی را قبول دارد که در گذشته با آنان در جنگ بودهاند. بخش مجریه حکومت هم بر این عقیده است که اگر گفتگوهای صلح، در صورتی که به یک توافق منجر شود، با هر مکانیسمی قابل قبول است -حتی اگر این دولتمحور نباشد.
اما چرا طالبان با گفتگوی مستقیم با دولت مشکل دارد؟
تجربه تاریخی نشان داده است که مذاکره شورشیان با دولتها همیشه به هضم شورشیان در میان دولت ختم شده است. شورشیان پس از برقراری آتشبس، وارد گفتگو با دولت شده و پس از توافق سلاح را به زمین گذاشته و وارد بدنه دولت شدهاند. گستره دولت نیز چنان بزرگ است که در اولین فرصت همه شورشیان را بلعیده و دچار دگردیسی کرده و بیرون داده است. در این موقعیت، آنان به جز این که بخشی از دولت شوند، توان این را که به تنهایی دولت تشکیل بدهند نداشتهاند. طالبان که از همان آغاز جنگ خیال حکمروایی دوباره را در سر میپروراند، به چیزی جز تشکیل حکومت خود فکر نمیکند. به عقیده طالبان در صورتی که حکومت به عنوان یک بخش از مذاکرات مطرح شود، نمی تواند اکثریت را با خود داشته باشد و کوچک کردن حکومت باعث میشود امتیاز بیشتری به طالبان اختصاص یابد. از سوی دیگر طالبان همچنان در پی تغییر نظام نیز هست، و این مسئله در صورتی که طرف مذاکره یک دولت باشد، قابل اِعمال نیست. زیرا دولت مشروعیت خود را از مردم گرفته است و مردم نیز بالاتر از احزاب و جریانها قرار دارند. اما مذاکره با تعدادی از جریانها و احزاب این مشکل را ندارد و هر کدام فقط یک امتیاز دارند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در چنین وضعیتی حق به جانب حکومت افغانستان خواهد بود. حکومت مدافع خواسته عام مردم افغانستان است و در کنار آن از حقوق تمام اقشار مردم حمایت و دفاع میکند. در حالی برای جریانهای سیاسی بیشتر منافع صنفی و جناحی مطرح است.
مهم ترین مسئلهای که دولت را برای مذاکره محق میکند، این است که در حال حاضر تنها دولت است که با طالبان میجنگد. یعنی به طور کل دولت و طالبان در مقابل یکدیگر قرار گرفتهاند. بنابراین به جز دولت هیچ نهاد دیگری حق گفتوگو و مذاکره با طالبان ندارد.
تلاش طالبان بیشتر بر این است که با چند شاخه کردن جریانها و احزاب سیاسی، زمینه اجماع عمومی آنان را بر هم بزند. اکرنه برای طالبان فرقی نمیکند که طرف گفتگویش دولت است یا گروههای پراکنده احزاب سیاسی، که در حال حاضر کاملا در حالت ایستایی به سر میبرند.