جنگ ۱۲ روزه، کاستی‌های روابط صرفا معاملاتی روسیه با جمهوری اسلامی را آشکار کرد

جمهوری اسلامی به‌رغم روابط با کشورهایی مانند روسیه و همچنین شبکه نیابتی‌ محور مقاومت در منطقه، تنها ماند

ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه، در دیدار با علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی‌ــ khamenei.ir

در حالی که آژیرهای حملات هوایی خاموش شده‌اند، اسرائیل و جمهوری اسلامی در پی ترمیم خسارت‌هایی‌اند که طی جنگ ۱۲ روزه در ژوئن وارد شد. فعلا آتش‌بس میان دو طرف برقرار است. حمایت غرب نقش کلیدی در موفقیت اسرائیل داشت؛ در مقابل، جمهوری اسلامی ایران از شرکایش مانند روسیه یا چین حمایتی دریافت نکرد، امری که کاستی‌های این روابط صرفا معاملاتی را آشکار کرد. هرچند درگیری کوتاه بود، این جنگ نشان داد اتحاد میان دولت‌های اقتدارگرا تا چه حد محدود است.

حمایت غرب از اسرائیل، به‌ویژه از سوی آمریکا، بر کسی پوشیده نیست. فریدریش مرتس، صدراعظم آلمان، حتی پا را فراتر گذاشت و پس از این عملیات اخیر، اسرائیل را تحسین کرد که تقبل کرده است تا به‌جای دیگر کشورها «کارهای کثیف» را انجام دهد.

در مقابل، جمهوری اسلامی به‌رغم روابط با کشورهایی مانند روسیه و همچنین شبکه نیابتی‌ محور مقاومت در منطقه، تنها ماند. پیش از جنگ، توانمندی‌های حزب‌الله، حماس و حوثی‌ها به‌شدت تضعیف شده بود، که هم‌زمان با سرنگونی بشار اسد در سوریه اتفاق افتاد. اسرائیل حتی آشکارا اعلام کرد که فروپاشی محور مقاومت یکی از عوامل کلیدی تصمیمش برای آغاز حمله بود. 

علاوه بر این، شرکای بین‌المللی جمهوری اسلامی مانند روسیه حمایت چندانی نکردند، با وجود اینکه اخیرا پیمان شراکت راهبردی با تهران امضا کرده بود. مسکو به‌صراحت اعلام کرد که «این معاهده به‌معنای تشکیل اتحاد نظامی با ایران یا کمک متقابل نظامی نیست». واکنش چین نیز به محکوم‌سازی اقدام اسرائیل و درخواست برقراری صلح محدود بود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

همکاری میان دولت‌های اقتدارگرا بی‌تردید در حال گسترش است، اما این روند عمدتا در راستای منافع شخصی و برای حفظ بقا است. برای نمونه، جمهوری اسلامی و چین به روسیه کمک می‌کنند تحریم‌های اقتصادی را دور بزند، نه از روی وفاداری، بلکه برای کسب منافع و پشتیبانی از رژیمی هم‌نظر که غرب را دشمن می‌داند. 

چنین روابط معامله‌محوری موجب می‌شود رهبران اقتدارگرا هنگام بروز بحران، تمایل چندانی به حمایت واقعی از متحدانشان نداشته باشند. در ژوئن، اسرائیل می‌توانست روی حمایت آمریکا حساب کند، اما جمهوری اسلامی ناچار شد به‌تنهایی با اوضاع کنار بیاید و همین تهران را در موقعیت ضعف قرار داد.

انزوای جمهوری اسلامی هنگام جنگ یادآور این حقیقت است که اتحاد و همبستگی کلید بازدارندگی و دفاع موفق در برابر دشمنان است. این موضوع تازه‌ای نیست؛ پژوهش اندیشکده رند هم‌زمان با هفتاد‌و‌پنجمین سالگرد تاسیس ناتو نشان داد حفظ انسجام سیاسی و وحدت هدف از عناصر کلیدی در مواجهه با چالش‌های راهبردی ناتو است. بسیاری از کشورهای غربی این موضوع را به‌خوبی می‌دانند.

فرانسه، آلمان، لهستان و بریتانیا به‌تازگی بر حمایتشان از کی‌یف تاکید کردند و با موافقت متحدان ناتو به افزایش هزینه‌های دفاعی به ۵ درصد تولید ناخالص داخلی، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، تعهدش به ماده ۵ پیمان ناتو را تایید کرد. با این حال، شکاف‌ها و اختلاف‌نظرها همچنان باقی است؛ اسلواکی و مجارستان نمونه بارز این موضوع‌اند که برای کسب امتیاز، وتوی تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه روسیه را آغاز کردند. همچنین، تجربه نشان داده است که سیاست ملی ممکن است در پی انتخابات به‌طور ناگهانی و اساسی تغییر کند. برای مثال، فرانسه در حال حاضر از همکاری در سطح اروپایی حتی در موضوع بازدارندگی هسته‌ای حمایت می‌کند، اما این سیاست ممکن است با پیروزی حزب اجتماع ملی در انتخابات آینده کاملا تغییر کند.

بنابراین، احزاب طرفدار اتحادیه اروپا و طرفدار ناتو می‌کوشند موقعیتشان را در داخل تقویت کنند؛ با مخالفان ارتباط برقرار کنند و شهروندان را از اهمیت مسئله آگاه کنند. لهستان، کشورهای منطقه بالتیک و اسکاندیناوی همگی اجماع گسترده حزبی درباره عضویت در ناتو دارند و روسیه را به‌روشنی تهدیدی امنیتی می‌دانند. سایر دولت‌های اروپایی نیز باید به همین سطح از درک برسند و مزایای عضویت در ناتو و اتحادیه اروپا را به‌روشنی برای مردم توضیح دهند. جنگ اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران به‌منزله تذکری به آن‌ها است که در صورت انتخاب خلاف این مسیر، امنیت و بازدارندگی‌شان به‌شدت آسیب خواهد دید.

این مطلب در وب‌سایت اندیشکده رند منتشر شده است

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه