نشست سران کشورهای عربی در جده و چالش‌های پیش‌ رو

نشست نخست در سال ۱۹۶۴ در قاهره و نشست دوم در ۱۹۶۵ در اسکندریه برگزار شدند

تحولات منطقه‌ای هنوز در آغاز راه قرار دارند و تا رسیدن به نتایج مطلوب، راه درازی در پیش است - Twitter / POTUS

نشست‌‌های سالانه سران کشورهای عربی با اهداف معینی آغاز شد ولی به‌تدریج به اهداف دیگری رسید. در آغاز مسئله فلسطین در صدر دستور کار این نشست‌ها قرار داشت؛ نشست نخست در سال ۱۹۶۴ در قاهره و نشست دوم در ۱۹۶۵ در اسکندریه برگزار شدند. مهم‌ترین مصوبه نشست‌های یادشده تلاش برای منع اسرائیل از تغییر دادن مسیر رود اردن بود، اما بعدا تصمیم بر این شد که مسیر سرشاخه‌های رود اردن در کشورهای عربی را تغییر دهند. برای رسیدگی به این کار یک فرماندهی واحد عربی نیز تشکیل شد، ولی متاسفانه همه تلاش‌ها به شکست انجامید.

پس از شکست اعراب در برابر اسرائیل در ۱۹۶۷، سازمان آزادی‌بخش فلسطین تاسیس شد و کشورهای عربی آن را به عنوان یگانه نماینده مردم فلسطین به رسمیت شناختند. در همین سال، نشست سران عرب در خارطوم برگزار شد که به نشست «نه‌های سه‌گانه» (نه به صلح با اسرائیل، نه به مذاکره با آن، نه به رسمیت شناختن آن) شهرت یافت. در این نشست، درباره تشکیل یک جبهه متحد عربی از جولان تا عقبه بحث صورت گرفت و برای کمک به کشورهای خط مقدم جنگ دو میلیارد دلار تخصیص داده شد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

اما با توجه به پیامدهای جنگ اکتبر ۱۹۷۳ و قرارداد ۱۹۷۹ کمپ دیوید و سایر تحولاتی که در منطقه اتفاق افتاد، مسائل موردبحث در نشست‌های سران عرب نیز دگرگون و مختلف شدند. پس از آن هرگاه که وزرای خارجه عرب قبل از برگزاری این نوع نشست‌ها، دستور کار آن‌ها را تهیه می‌کردند، خواسته‌های جداگانه و متفاوت هر کشوری را در آن می‌گنجاندند. از این رو زمانی‌ که سران در نشست‌ها شرکت می‌کردند، چون دستور کارشان متعدد، متفاوت و پر شاخ‌وبرگ بود، همه وقتشان در بحث و گفت‌وگو می‌گذشت و به نتیجه‌ای نمی‌رسیدند و تنها به تایید لفظی موارد مطرح‌شده و موکول کردن آن به نشست‌های آینده اکتفا می‌کردند.

در واقع این نشست‌ها جز آشتی دادن بعضی سران قهرکرده و ایجاد برخی تفاهم‌های دوجانبه، دستاورد دیگری نداشتند. از همین رو با گذشت زمان اهمیت و نقش خود را از دست دادند؛ برخلاف نشست‌های سران اروپا که برحسب ضرورت و درباره یک موضوع مشخص برگزار می‌شوند و تا رسیدن به نتیجه، در آن بحث و کنکاش صورت می‌گیرد و اگر به نتیجه‌ای دست‌ نیافتند، نشست را ترک و نتیجه‌گیری را به نشست‌های بعدی موکول می‌کنند.

اکنون سی‌ودومین نشست عادی سران عرب در جده در حالی برگزار شده که تحولات بزرگی در منطقه و جهان رخ داده و کشورهای عربی را با مسائل و چالش‌های گوناگونی روبرو کرده است. در سطح بین‌المللی، می‌توان به جنگ اوکراین و نزاع ژئوپلیتیک میان آمریکا، چین و روسیه اشاره کرد. اما از تحولاتی‌ که در سطح منطقه صورت گرفته است، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: پیمان ابراهیم میان اسرائیل، امارات متحده عربی، بحرین، مراکش و سودان، توافق عربستان‌‌ سعودی‌ــایران با نظارت چین، باز شدن آغوش اعراب به روی سوریه و بازگشت دمشق به اتحادیه عرب، نزدیکی سوریه و ترکیه با پادرمیانی روسیه و ایران، نزدیکی مصر و ترکیه، ائتلاف سوریه و ایران، نزدیکی عربستان سعودی و ترکیه و سرانجام نزدیکی امارات متحده عربی و ترکیه.

البته فراموش نشود که تحولات منطقه‌ای که از آن‌ها یاد کردیم، هنوز در آغاز راه قرار دارند و تا رسیدن به نتایج مطلوب، راه درازی در پیش است. زیرا یک نظام امنیتی در سطح کشورهای عربی وجود ندارد که بتواند از مسائل اعراب با قدرت دفاع کند، یا برای پایان دادن به جنگ‌ها و حل بحران‌ها در یمن، سوریه، لبنان، لیبی، سودان و تونس مداخله کند. نظام امنیتی منطقه‌ای هم وجود ندارد که اعراب در آن نقش اساسی ایفا کنند و یکی از بازیگران عرصه‌ای باشند که ایران، ترکیه و اسرائیل در آن بازی می‌کنند. از سوی دیگر، گرچه جهان تک‌قطبی به رهبری آمریکا پایان یافته، در عمل تا به حال یک نظام امنیتی جهانی چندقطبی شکل نگرفته است.

تحول تازه‌ای که به آن نیز باید اشاره شود، انتقال نیرو و ثروت از اقیانوس و دریای مدیترانه به خلیج فارس است که به دلیل تمرکز بر توسعه پایدار، بهبود کیفیت نظام آموزش و بهره‌برداری از فناوری هم‌زمان با توسعه آن، صورت گرفته است. تمرکز رهبری عربستان سعودی بر موارد یادشده و نقش آن در جهان عرب و اسلام نیز در این تحول نقش برجسته‌ای دارد.

به هر ترتیب اکنون که نشست‌ سران عرب در جده برگزار شد، ناگزیر است به‌خاطر خشنودی همه کشورهای شرکت‌کننده، همان دستور کار سنتی را بپذیرد. اما مهم این است که به روش نشست‌های آغازین بازگردد. به این معنی که روی هر موضوع به طور جداگانه و موردی تمرکز و برای دستیابی به راه‌حل مناسب جدوجهد شود. وگرنه رهبران عرب در نوسان میان زمان و مکان مشغول خواهند شد و دستورکارشان در نشست‌ها روی کاغذ باقی خواهد ماند و هیچ‌گاه در زمین واقعیت اجرا نخواهد شد.

چیزی دیگری که در فرجام می‌خواهم به آن اشاره کنم، این است که دیگر زمان پافشاری مداوم بر اصول و ارزش‌های ثابت و تغییرناپذیر سپری شده است و واقعیت‌های موجود ایجاب می‌کند که برای دستیابی به اهداف موردنظر، در مواردی باید کوتاه آمد.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

© IndependentArabia

بیشتر از دیدگاه