کشتن مردم کوتاه ترین راه برای رسیدن به بهشت

در اعتراضات اخیر، رژیم ایران آسیب‌های جبران ناپذیری را متحمل شده است

روحانی در جریان جلسه کابینه در تهران، چهارشنبه 29 آبان ماه 1398. عکس از: رویترز (اندیپندنت عربی)

رژیم ایران با تظاهرات و اعتراضات گسترده مردمی که به‌خاطر گران شدن ناگهانی بهای بنزین و گسترش فساد و مشکلات اقتصادی به راه افتاده بود، برخورد امنیتی کرده و جنبش مردمی را به توطئه دشمنان خارجی نسبت داد.

چنان‌چه آیت الله خامنه‌ای رهبر ایران، دو روز پس از آغاز اعتراضات، در اظهارات خود میان معترضانی‌که خواسته‌های مشروع خود را ابراز می‌دارند و میان تبهکارانی که دارایی‌های عامه را تخریب می‌کنند، فرق قایل شده، دسته دوم را اشرار و وابسته به دشمنان بیرونی خواند. رهبر ایران به طور مشخص از خاندان پهلوی و سازمان مجاهدین خلق نام برده و آن‌ها را متهم کرد که به تحریک سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل، آشوب بر پا کرده و نظام جمهوری اسلامی را هدف قرار داده اند.

خامنه‌ای با این ترفند، برخورد خشونت آمیز نهادهای امنیتی را توجیه شرعی و انقلابی کرده و دست سپاه، پلیس و نیروهای بسیج را برای سرکوبی و به خاک و خون کشیدن مردم که از تنگدستی، بیکاری و فساد به ستوه آمده اند، باز گذاشت.

از همین‌جا بود که نهادهای امنیتی به شکل بی‌رحمانه و با استفاده از سلاح گرم، معترضان را سرکوب کرده و طبق گزارش سازمان عفو بین الملل تا کنون بیش از ۱۰۶ نفر در این تظاهرات جان باختند، در حالی که دبیر کل سازمان ملل متحد، شمار کشته شدگان را بیش از 200 نفر اعلام کرده است.

البته رژیم ایران به این همه ستم و کشتار بسنده نکرده بلکه قاتلان مردم بی گناه را سزوار بهشت دانسته و کشته شد‌گان را به عنوان اشرار که در خدمت شیطان قرار گرفته و در صدد بر اندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی هستند، معرفی می کند.

این در حالی است که حسن روحانی، رئیس جمهور ایران در سخنان خود از مردم ایران دعوت کرد که خواسته‌های مشروع خود را در چارچوب قانون مطرح کنند.  وی میان کسانی که برای تأمین عدالت اجتماعی و اقتصادی اعتراض دارند، با گروه‌های تخریب‌کار که قصد دارند از نابسامانی های کنونی برای آسیب رساندن به نظام جمهوری اسلامی، بهره برداری کنند، تفکیک کرده است.

روحانی با اشاره به اهمیت عدالت اجتماعی و اقتصادی، سعی داشت، ناخوشنودی خود را در برابر سیاست افزایش بهای بنزین به ملت نشان دهد و البته یک هفته پیش از آغاز اعتراضات، روحانی خاطرنشان کرده بود که قوه مجریه و مقننه هر دو به این نتیجه رسیده اند که بهای بنزین نباید در شرایط کنونی افزایش نیابد.

 اظهارات روحانی، بیان‌گر این است که میان او و رهبر نظام تفاوت دیدگاه وجود دارد. سخنان اخیر رهبر هم این تفاوت را بیشتر از پیش نمایان‌ کرد. آیت الله خامنه‌ای، پس از سرکوب اعتراضات، شخصا پیش‌قدم شده و در غیاب روحانی و دولت، از تسلط نهادهای امنیتی بر اوضاع و خاموش شدن اعتراضات سخن گفت و از طرفدران نظام خواست تا در تأیید از نظام جمهوری اسلامی و محکوم کردن آشوب‌گران، دست به راه‌ پیمایی بزنند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

آنچه در بالا آمد، نشان می‌دهد که اکنون ایران از نگاه امنیتی در دشوار ترین حالت قرار گرفته و اوضاع کشور چنان آشفته و شکننده شده است که دیگر حکومت قادر به کنترل آن نیست؛ از همین جهت است که نهادهای امنیتی مدیریت بحران را به دست گرفته به دستور مستقیم آیت الله خامنه‌ای عمل می‌کند.

خامنه‌ای که نگاهش به اوضاع، همواره امنیتی می باشد، اکنون هم خواستار حل مشکلات از راه‌های امنیتی است. وی چند هفته پیش در سخنرانی که در دانشگاه افسری داشت، اعتراضات و نا آرامی‌های لبنان و عراق را نیز دسیسه دشمنان خارجی تلقی کرده و بر راه حل امنیتی تأکید ورزید.

اما چرا رهبر جمهوری اسلامی ایران، به جای استفاده از منطق گفت‌و‌گو و جستجوی راه‌حل‌های اجتماعی و اقتصادی، بر گزینه امنیتی پافشاری می‌کند؟ چرا وی گوش‌های خود را در برابر خواسته‌های برحق طبقات متوسط و فقیر جامعه که در اثر تحریم‌های آمریکا، با سخت ترین مشکلات اقتصادی و معیشتی دست و گریبان اند، بسته است؟

پاسخ این سؤال در سازوکارها و نحوه نگاه رژیم ایران به رویدادها، نهفته است. این رژیم عادت کرده است که همه امور را از دریچه ایدئولوژیک و از زاویه امنیتی، ببیند و هر صدای مخالف را دسیسه شیطانی و تهدیدی برای بقای خود بداند و از راه‌های امنیتی به خفه کردن آن بپردازد.

با توجه به همین ویژگی، نظام ایران، حتی اقدامات اصلاح‌گرانه سید محمد خاتمی رئیس جمهور سابق را نپذیرفت و خاتمی را که از فرزندان انقلاب و از ستون‌های اصلی نظام بود، به عنوان «رأس فتنه» خانه نشین کرده و اصلاح طلبان را که نقش برازنده در انقلاب داشتند، در زندان انداخت.

به همین ترتیب، سرکوب خونین جنبش صلح آمیز دانشجویی در سال ۱۹۹۸ توسط رژیم، ماهیت خشن و سرکوب‌گرانه این نظام را نمایان کرد و نشان داد که جز خشونت و ارعاب روش دیگری را برای حل معضلات اجتماعی سراغ ندارد.

این حقیقت در اعلامیه اخیر سپاه پاسداران به خوبی روشن است. سپاه پس از سرکوب معترضان گرانی بنزین، در اعلامیه‌ای اظهار داشت که برنامه‌ها و دسیسه‌های اشرار و مزدوران استکبار جهانی را خنثی و فتنه را با قدرت تمام خاموش کرده و در آینده نیز برای مقابله با هر اقدامی که امنیت و ثبات ملی را بر هم زند، آمادگی کامل دارد.

 اما هرچه باشد، رویدادهای اخیر نشان داد که رژیم ایران به آسیب‌های سخت و عمیقی گرفتار شده که جبران آن ها در آینده نزدیک کاملا دشوار به نظر می‌آید.

اکنون مهم‌ترین نگرانی رژیم، شاید این باشد که زیر نام «حفاظت از نظام و انقلاب» زمینه را برای انتقال رژیم به یک رهبری جدید، فراهم سازد، صرف‌نظر از این که ایران بایستی چه هزینه های هنگفتی را برای این اقدام متحمل شود.

https://www.independentarabia.com

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

© IndependentArabia

بیشتر از دیدگاه