هوا را از من بگیر، خنده‌ات را نه!

امیدی به اقدام‌های موثر نظام برای بهبود کیفیت هوا نیست. همدلی و همراهی شهروندان شاید اندکی از نفس‌گیر بودن این هوای آلوده بکاهد

درمورد وضعیت آلودگی هوا، متهم ردیف اول وزارت نفت است که سوخت‌های بی‌کیفیت و آلاینده تولید می‌کند- Majid Asgaripour/WANA via REUTERS

آلودگی هوا در تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران از فرط تکرار و تداوم به موضوعی ملال‌آور بدل شده است. وضعیت این روزها اما بیش و پیش از گذشته، خارج از توان و تحمل شهروندان است. مسئولان درباره دلایل ایجاد آلودگی هوا -که حتی با بارندگی‌های اخیر هم کاهش چشمگیری نداشت- توضیحی قابل قبول ارائه نمی‌کنند. به نظر هم نمی‌رسد برای آن راه حلی داشته باشند. در این یادداشت به سه سوال پاسخ داده می‌شود. نخست، چرا آلودگی هوا به شرایطی فراتر از تاب‌آوری شهروندان رسیده است؟ دیگر، آیا راه حلی وجود دارد؟ و آخر، شهروندان چه روش‌هایی به‌کار گیرند تا آسیب کمتری ببینند؟

روشنی ازدست‌رفته

آسمان در بخش وسیعی از ایران تقریبا در تمام سال آلوده است؛ در فصل گرم، ریزگردها نفس‌ها را در سینه حبس می‌کند؛ در فصل سرد، آلاینده‌های ناشی از سوخت‌های فسیلی شهرهای بزرگ را به تاریکی و تیرگی می‌کشاند. 

سه هفته از زمستان گذشته است. انگار آسمان شهرها زودتر از سال‌های قبل تاریک می‌شود. حتی با وجود بارندگی آخر هفته گذشته در تهران و کرج، شاخص‌های آلودگی‌ هوا همچنان وضعیت ناسالم را نشان می‌دادند. بارندگی هم گویی قادر نیست این حجم از آلودگی را بشوید و ببرد. شماری از آلاینده‌های هوا در آب حل نمی‌شوند. آنچه از حجم و میزان آن‌ها به‌شدت می‌کاهد، بیش از باران، باد است. 

 

حدود ۲.۵درصد تولید ناخالص ملی ایران، برابر با ۳۴هزار میلیارد تومان (بنابر آمار سال ۱۳۹۶)، صرف مقابله با اثرات مستقیم و غیرمستقیم آلودگی هوا می‌شود. و ای کاش ضررها همیشه مالی بود. براساس اعلام مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران، ۴۰هزار نفر به‌دلیل مواجهه با ذرات معلق ۱.۵ میکرون دچار مرگ زودرس می‌شوند. 

چرا شهرهای پرجمعیت به چنین وضعیتی از آلودگی هوا رسیده‌اند؟ مردم به این سوال چه در رسانه‌های اجتماعی و چه در گزارش‌های رسانه‌ها پاسخ‌هایی درخور و دقیق داده‌اند. متهم ردیف اول، وزارت نفت است که سوخت‌های بی‌کیفیت و آلاینده تولید می‌کند. سوخت بی‌کیفیت چه در تولید برق در نیروگاه‌ها، چه در صنایع و کارخانه‌ها و چه در خودروهای بی‌کیفیت و غیراستاندارد، باید سوزانده شود. بسیاری از نیروگاه‌ها و صنایع به‌دلیل استفاده از فناوری‌های از رده خارج، امکان مجهزشدن به سیستم‌های تصفیه هوا و نصب فیلتر روی دودکش‌ها را ندارند. خودروهای ساخت داخل غیراستاندارد و آلاینده‌اند و بازار را قبضه کرده‌اند. البته وزارت نفت تنها متهم مرگ خاموش شهروندان و ضرر اقتصادی به کشور نیست. این وزارتخانه شریک جرم هم دارد: مافیای خودرو که اجازه ورود خودروهای باکیفیت را نمی‌دهد و در یک بازار غیررقابتی، بنجل‌های ساخت ایران و چین را به مصرف‌کننده ناگزیر، تحمیل می‌کند. در عین حال، معاینه فنی همین خودروهای آلاینده که براساس قانون هوای پاک الزامی است، به‌درستی اجرا نمی‌شود. 

به طور خلاصه، اگر قانون هوای پاک (مصوب ۱۳۹۶) تمام و کمال اجرا می‌شد، وضعیت آلودگی هوای سکونتگاه‌های پرتراکم و پرجمعیت در سراسر ایران به این وضعیت اسفبار نمی‌رسید. در پایتخت، کسانی انگشت اتهام را به‌سمت شهردار گرفته و کم‌کاری‌های او را دلیل اصلی آلودگی تهران دانسته‌‌اند. علیرضا زاکانی در پاسخ گفت که در حوزه آلودگی هوا، ۲۳ دستگاه، متولی و مسئول‌اند، یک فرار رو به جلو برای کاستن از سنگینی بار مسئولیت و شریک جرم تراشیدن برای خود!

در قانون هوای پاک و آیین‌نامه اجرایی آن، وظیفه تک‌تک وزارتخانه‌ها و نهادها برای بهبود کیفیت هوا مشخص شده است (از آن جمله می‌توان به سازمان‌های محیط‌زیست، برنامه و بودجه، صداوسیما، استاندارد، هواشناسی و انرژی اتمی و همچنین وزارتخانه‌های کشور، دادگستری، نیرو، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، صنعت، معدن و تجارت، نفت،‌ راه‌ و شهرسازی، ارتباطات و فناوری و امور اقتصادی و دارایی و نیروی انتظامی، شهرداری‌ها و شوراهای شهر اشاره کرد). با بررسی عملکرد سازمان‌ها و وزارتخانه‌های ذی‌مدخل در آلودگی هوا مشخص می‌شود کدام‌یک بیش از بقیه در انجام امور، اهمال کرده‌اند. شاید وزارتخانه‌های نفت و صنعت به‌دلیل مسئولیتی که در تولید سوخت و تولید خودرو دارند، بیش از بقیه مقصر باشند. 

این روزها رسانه‌ها مازوت را به‌عنوان یکی از عوامل اصلی آلودگی هوا معرفی می‌کنند. وزارت نفت روزانه ۹۰۰هزار بشکه (حدود ۱۴۵میلیون‌ لیتر) مازوت بی‌کیفیت تولید می‌کند. پیش‌تر حدود ۴۰درصد آن به هند، ژاپن، چین و کره جنوبی صادر می‌شد که مدتی است دیگر مشتری ندارد. چرا کسی خریدار مازوت تولید ایران نیست؟ بهانه مسئولان طبق معمول، تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی است؛ اما واقعیت این است که میزان گوگرد آن به‌قدری بالا و آلاینده است که خریداران سابق، پا پس کشیده‌اند. به‌علاوه، امکان ذخیره‌سازی مازوت تولیدی، محدود است؛ پس راهی نمی‌ماند جز مصرف آن در ایران.

امید به آینده؟

آیا باورپذیر است که یک دزد با مال دزدی، برای مال‌باخته به سود او و بدون کوچک‌ترین چشمداشتی، سرمایه‌گذاری کند؟ 

بله، پاسختان درست است. چنین کاری اصلا باورکردنی نیست. بنابراین چگونه می‌توان از مدیران جمهوری اسلامی بهبود شرایط محیط‌زیست و کیفیت هوا را انتظار داشت. مدیریت کلان کشور طی چهار دهه گذشته کوچک‌ترین اهمیتی برای محیط‌زیست و سلامتی شهروندان قائل نبوده است، که اگر بود، وضعیت آب، خاک، هوا و تنوع‌ زیستی ایران به این روز سیاه نمی‌افتاد. طی این چهل‌وچهار سال بی‌شک تعدادی مدیر پاک‌دست و مبرز نیز فعالیت‌هایی داشته‌اند که در نظامی تا عمق و ریشه فاسد، نتوانسته‌اند اقدام موثری انجام دهند. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در حوزه محیط‌زیست، شاید قوانین و ضوابط مناسب و متناسب با شرایط روز نظام و جامعه تدوین و تصویب شده باشد (مثل قانون هوای پاک) اما فساد نهادینه و مدیران ولایت‌مدار، مانع اجرایشان بوده‌اند. اگر تعارف را کنار بگذاریم، پاسخ به این پرسش که آیا امیدی به بهبود وضعیت آلودگی هوا وجود دارد، بی‌شک، منفی خواهد بود. مدیرانی که خود باعث بروز چنین شرایطی شده‌اند نه می‌توانند و نه می‌خواهند که قدمی در راه بهبود اوضاع بردارند. پس چاره چیست؟ باید به امید باد و باران نشست؟ حالا که جمهوری اسلامی گامی اساسی برای بهتر شدن کیفیت هوا برنمی‌دارد، به‌نظر می‌رسد چاره‌ای نیست جز اینکه شهروندان، خود نکاتی را رعایت کنند تا شاید اندکی (و فقط اندکی) بتوان این روزها و شب‌های غبارآلود و نفس‌گیر را تحمل کرد.

افروختن شمعی در دل تاریکی

روش‌ها و اقدام‌های پیشنهادی که در ادامه می‌آیند،‌ همچون افروختن شمعی است در دل سیاه شب. چاره‌ای نیست جز مشارکت جمعی همه آنان که از این شرایط پرملال با چشمانی سرخ، نفس‌های‌ حبس‌شده در سینه و سردردهای مدام، در رنجی روزافزون‌اند. 

اقدام‌های پیشنهادی: 

- پرهیز از سفرهای درون‌شهری غیرضروری 

- استفاده از سیستم حمل‌ونقل شهری درصورت نیاز مبرم به جابه‌جایی در شهر 

- استفاده از خودرو شخصی به‌صورت اشتراکی برای مسیرهای مشترک

- برنامه‌ریزی برای خرید و کارهای ضروری خارج از منزل

- روشن‌کردن خودرو و بلافاصله راه افتادن (به‌جای درجا گرم‌کردن موتور)

- تنظیم باد لاستیک‌ها (وقتی باد تایرها تنظیم نباشد، سوخت بیشتری مصرف می‌شود)

- تنظیم موتور خودروها و موتورسیکلت‌ها

- دقت در سوخت‌گیری و سرریز نکردن بنزین و گازوئیل 

- تنظیم دمای خانه و پوشیدن لباس مناسب در محیط‌های داخلی

- عایق‌بندی درها و پنجره‌ها

- صرفه‌جویی در مصرف برق، گاز و گازوئیل در خانه و محل کار

- پرهیز از روشن‌کردن شومینه‌ هیزمی

-  پرهیز از آتش‌زدن چوب و برگ خشک و هیزم در فضای باز

- آمادگی برای قطعی برق طولانی

در شرایطی که جمهوری اسلامی، هوا، روشنی، نان و بهار را از همه مردمان ایران گرفته است، چاره‌ای نمی‌ماند جز آنکه با همدلی و همراهی یکدیگر بتوان این روزهای تیره را به امید روزی روشن، پشت سرگذاشت.

 

پی‌نوشت: عنوان این مقاله شعری است از پابلو نرودا، شاعر شیلیایی، از کتاب هوا را از من بگیر، خنده‌ات را نه، ترجمه احمد پوری، که چنین آغاز می‌شود:

«هوا را از من بگیر خنده‌ات را نه!/نان را از من بگیر، اگر می‌خواهی/هوا را از من بگیر، اما/ خنده‌ات را نه!» 

نرودا شعرش را این گونه به پایان می‌برد: «نان را، هوا را/ روشنی را، بهار را/ از من بگیر/ اما خنده‌ات را هرگز!/ تا چشم از دنیا نبندم.»

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه