شهید گمنام و جنگ مقدس؛ ابزار تبلیغی نظام برای گروگان‌گیری عاطفی از مردم

نخستین‌بار سال ۷۴ جمهوری اسلامی بعد از پایان جنگ، مراسمی با عنوان تشییع پیکر شهدای گمنام اجرا کرد

جنگ همان‌طور که روح‌الله خمینی در زمان وقوع آن به‌درستی تشخیص داد، نعمتی برای جمهوری اسلامی بود که مبدل به بزرگ‌ترین مکمل و ابزار تبلیغاتی نظام به اشکال مختلف شده است.

برنامه‌های «دشمن‌تراشی»، «تئوری توطئه»، «مقدس‌نمایی» و سوءاستفاده از جنگ و نتایج آن، به‌خصوص عبارت‌های «شهید»، «رزمنده مفقودالاثر» و «شهید گمنام»، تشکیل‌دهنده مهم‌ترین طرح‌های تبلیغی حکومت اسلامی و پایه و اساس ترویجی جمهوری اسلامی زیر نظر علی خامنه‌ای در ۳۰ سال گذشته‌اند.

عبارت «شهید گمنام» در ادبیات سیاسی نظام قدمتی به‌موازات آغاز جنگ ایران و عراق دارد، جنگی که حاصل آن برای ایران طبق اطلاعات منتشرشده در «دایره‌المعارف تاریخ جنگ ایران و عراق» کشته‌شدن ۱۹۶ هزار و ۸۳۷ نفر بوده که متوسط سنی ۳۱ درصد آن‌ها ۱۵ تا ۱۹ سال و متوسط سنی ۴۱ درصد ۲۰ تا ۲۳ سال است.

از روزهای آغاز جنگ، رزمندگانی که هویت آن‌ها به هر دلیل تایید نمی‌شد، در ایران به نام «شهدای گمنام» دفن شدند. نبود امکان آزمایش دقیق تشخیص هویت در سال‌های نخست آغاز جنگ و سپس نبود اراده برای انجام این کار سبب شد تعداد این افراد چنان باشد که نه‌تنها قطعه‌های مخصوص به خود را در آرامستان شهرهای بزرگ پیدا کنند که حکومت برای استفاده از احساسات عمومی و مقدس‌نمایی تبلیغاتی، آن‌ها را در ورزشگاه‌ها، پارک، کوهستان، دانشگاه و فرهنگسراها نیز به خاک بسپارد.

سال ۱۳۸۹ نمایندگی کمیته بین‌المللی صلیب سرخ در ایران آمار مفقودان ایرانی جنگ ایران و عراق را ۱۱ هزار و ۶۹۷ نفر اعلام کرد. این آمار هرگز به‌عنوان عدد رسمی ثبت نشده است، چرا که نیروهای ایرانی در جنگ، تنها به نیروهای نظامی رسمی محدود نبودند. بسیج مردمی سبب شده است هیچگاه آمار دقیقی از رزمندگان حاضر در جنگ، کشته‌شدگان و به‌تبع آن رزمندگان مفقود به دست نیاید.

از سوی دیگر، وضعیت نامشخص اسیرشدگان نیز، باعث شده است با گذشت بیش از ۳۰ سال از پایان جنگ، هنوز خانواده‌های مفقودان امید به زنده‌بودن فرزندانشان داشته باشند.

اما از زمان پایان جنگ تا امروز، جمهوری اسلامی تحت عنوان تبلیغاتی «تفحص پیکر شهدا» در مقاطع خاص سیاسی، پیکرهایی را با عنوان تفحص‌شدگان گمنام یا همان «شهدای گمنام» در شهرهای مختلف تشیع کرده و به خاک سپرده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

اگرچه توسعه فناوری آزمایش احراز هویت سبب شده است بخشی از این پیکرها شناسایی شوند، اما بیشتر پیکرهای بازگردانده‌شده همچنان تحت عنوان شهید گمنام تشییع و دفن می‌شوند و با وجود درخواست خانواده‌ها کار تشخیص هویت در مورد آن‌ها به‌عنوان یک قاعده برنامه‌ریزی نشده است.

نخستین‌بار سال ۷۴ جمهوری اسلامی بعد از پایان جنگ، مراسمی با عنوان تشییع پیکر شهدای گمنام اجرا کرد و تعدادی از پیکرهای یافت شده را در جزیره ابوموسی به خاک سپرد.

محل سازمان صداوسیما، مجتمع «یوسی‌اف» (UCF) اصفهان، مرکز پلیس راهنمایی‌ورانندگی کشور، رآکتور آب سنگین اراک، بازار تهران، تپه نورالشهدای کلک‌چال، باغ‌موزه دفاع مقدس، دانشگاه تهران، دانشگاه امیرکبیر، دانشگاه الزهرا (س)، دانشگاه شهید بهشتی، فرهنگسراها، بوستان‌ها، پادگان‌ها و ارگان‌های نظامی کشور و امامزاده‌ها تنها بخشی از اماکنی‌اند که خارج از محوطه آرامستان‌ها برای خاک‌سپاری این جان‌باختگان گمنام انتخاب شده‌اند.

جمهوری اسلامی سال ۹۷ به طور رسمی آمار دقیقی از تعداد شهدای گمنام تشییع‌شده پس از پایان جنگ را ارائه داد که بر اساس آن آمار، از سال ۶۸ تا پایان سال ۹۶ پیکر ۹۲۱۰ شهید گمنام در ۱۹۱۴ نقطه ایران تشییع و به خاک سپرده شده‌اند. آماری که به‌دلیل تداوم تشییع‌های مشابه در ۵ سال گذشته افزایش‌یافته است.

از سال ۹۷ مسئولیت تشییع و جانمایی محل دفن کشته‌شدگان گمنام جنگ به درخواست مجموعه بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس به کمیته‌ای متشکل از میراث‌فرهنگی، بنیاد شهید، تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح، وزارت کشور و نمایندگان برخی دیگر از نهادها واگذار شده است.

کمیته تعیین محل دفن اهداف اصلی در انتخاب مکان را ایجاد وفاق ملی با هدف در دیدرس بودن محیطی، ایجاد نقاط کانونی برای تجمع و بستری برای بروز معماری اسلامی اعلام کرده است.

به این ترتیب، بیشترین محل دفن شهدای گمنام را باید بر مبنای زیردسته بندی کرد: ۹۱۸ نقطه متشکل از بوستان‌ها، شهرک‌ها و اماکن درون‌شهری، ۳۵۴ نقطه در امامزاده‌ها و اماکن متبرکه، ۲۷۹ نقطه در مراکز نظامی و امنیتی، ۲۹۳ نقطه در محیط‌های دانشگاهی و آموزشی، ۲۹۳ نقطه در محیط‌های دانشگاهی و آموزشی، ۳۱ نقطه در حوزه‌های علمیه، ۱۶ نقطه در مراکز پژوهشی و تحقیقاتی، ۴ نقطه در مراکز ورزشی. باید در نظر داشت تنها در بهشت زهرای تهران، ۴۰۰۰ کشته گمنام جنگ به خاک سپرده شده‌اند که بیشترین تعداد را میان شهرها دارد.

بالاترین تعداد تشییع شهدای گمنام در سال‌های ۹۶ با ۲۹۱ مورد، ۹۴ با ۲۰۵ مورد، ۹۳ با ۱۸۳ مورد انجام شده است و سال ۸۶ با ۲۳ مورد، ۸۸ با ۳۰ مورد و ۸۵ با ۳۱ مورد کمترین میزان شهدای گمنام تشییع شده را در بازه زمانی سال‌های ۸۳ تا ۹۶ در اختیار دارند. هرچند، از زمان پایان جنگ تا امروز، تشییع نزدیک به هزار شهید گمنام در ۱۱ اسفند ۷۵ بالاترین میزان در یک تشییع به شمار می‌رود.

از مرداد سال ۸۰ تا امروز، در اکثر سال‌ها دست‌کم‌ یک مورد برگزاری مراسم تشییع «شهدای گمنام» در ایران صورت‌ گرفته یا به بهانه دیدار علی خامنه‌ای از مقبره شهدای گمنام موضوع این شهدا بازتاب رسانه‌ای داشته است. رهبر جمهوری اسلامی از سال ۸۰ تا امروز، به‌طور معمول هرسال به یک بهانه پیامی در مورد ارزش‌ها و اهمیت زیارت قبور شهدای گمنام صادر کرده است.

خامنه‌ای شهریور ۹۲، در دیدار با مسئولان نظام در مورد ضرورت حضور مقام‌ها در تشییع شهدا گفته بود: «جامعه ما تا مدت‌های مدید نیاز دارد یاد شهیدان را زنده نگه دارد.»

مهم‌ترین شبهه در مورد این مناسک مهم در جمهوری اسلامی بحث نامشخص بودن چرایی بی‌پایانی کشف پیکرهای تازه است. اکثر مناطق درگیر در جنگ تا امروز، به طور کامل تفحص شدند و مشخص نیست این پیکرهای تازه چرا طی سال‌های گذشته پیدا نشده بودند. روایت غیررسمی دیگری نیز وجود دارد که این پیکرها در همان تفحص‌های پیشین کشف شده‌اند، اما برای بهره‌برداری تبلیغاتی تشییع در روزها و سال‌های موردنیاز بعدی نگهداری شده‌اند.

منتقدان بر این باورند جمهوری اسلامی از مفهوم قابل‌ احترام «شهدای جنگ» در میان مردم برای بزنگاه‌های خاص سوءاستفاده کرده و هرگاه نیاز به ایجاد حس همدلی دارد تابوت‌هایی تحت این عنوان تشییع می‌کند، تابوت‌هایی که به گفته برخی از رزمندگان سابق که در تفحص‌ها شرکت داشتند گاه تنها یک‌تکه استخوان یا حتی یک‌تکه‌ پارچه یا پوتین در خود دارند.

درحالی‌که هنوز خانواده‌های بسیاری چشم‌به‌راه فرزندان مفقود‌شده خود در جریان جنگ ایران و عراق‌اند، اینکه چرا این پیکرهای تازه کشف‌شده با احراز هویت به خانواده‌ها تحویل داده نمی‌شوند از معماهای مناسک تشییع شهدای گمنام است؛ چرا که به گفته مسئولان بنیاد شهید از تمامی خانواده‌های مفقودان جنگ نمونه‌های دی‌ان‌ای دریافت شده است و حتی بر اساس تکه استخوانی کشف‌شده، می‌توان دست‌کم برخی از خانواده‌ها را از چشم‌به‌راهی رها کرد.