کارتر و خمینی؛ دو گروگان‌گیری و دو نامه

درخواست کارتر برای آزادی گروگان‌های آمریکایی در ایران و لبنان

 چهل سال پس از انقلاب اسلامی یک جوان ایرانی با ماکت آیت‌الله خمینی عکس یادگاری می‌اندازد. ATTA KENARE / AFP

زندگی سیاسی جیمی کارتر، سی‌ونهمین رییس‌جمهور آمریکا، از زمستان ۱۳۵۷با ایران و آیت‌الله خمینی گره خورده است. اوج‌گیری تظاهرات‌ها در ایران و سست شدن پایه‌های حکومت شاه سبب شد تا کارتر فرمان برقراری نخستین تماس‌ها با مهم‌ترین چهره ناراضیان ایرانی را که در «نوفل‌لوشاتو» به سر می‌برد صادر کند.

ابراهیم یزدی، مشاور آیت‌الله خمینی و ژیسکاردستن، رییس‌جمهور وقت فرانسه کانال ارتباطی محرمانه‌ای میان رییس‌جمهور آمریکا و رهبر انقلابیون برقرار کردند. مجموعه این تماس‌ها از دی‌ماه ۵۷ و با انتقال پیام محرمانه کارتر از طریق ژیسکاردستن آغاز شد و تا ۱۲ بهمن ادامه یافت. اکنون مشخص شده است که از طریق این کانال، دست‌کم پنج پیام میان آیت‌الله خمینی و کارتر در این مدت کوتاه رد‌وبدل شده بود.

عمده این پیام‌ها، آنچنان که ابراهیم یزدی در کتاب خاطراتش به تفصیل شرح‌داده، پافشاری برای خروج شاه از ایران، وساطت آمریکا برای پیوستن ارتش به انقلابیون، تضمین حفاظت از منافع اقتصادی و سیاسی آمریکا، عدم تمایل برای نزدیکی به حکومت کمونیستی شوروی و تداوم فروش نفت ایران به آمریکا بوده است.

از ۱۲ بهمن ۵۷ که آیت‌الله خمینی به ایران بازمی‌گردد، کانال ابراهیم یزدی برای رد وبدل شدن پیام‌ها به تنها یک مورد محدود می‌شود. در مهرماه سال ۱۳۵۸، جورج کیو، که پیش از انقلاب ایران و در دهه ۵۰ شمسی مسئول پایگاه سازمان سیا در ایران بود، در سفر به تهران و دیدار با ابراهیم یزدی، اطلاعاتی درباره آمادگی ارتش عراق برای آغاز جنگ با ایران در اختیار وی قرار می‌دهد. گفته می‌شود که سفر جورج کیو به دستور جیمی کارتر انجام شده و اقدامی در جهت نشان دادن حسن‌نیت دولت آمریکا به آیت‌الله‌ها بوده است. با توجه به اینکه در آن زمان، عراق و حزب بعث روابط بسیار نزدیکی با اتحاد جماهیر شوروی داشتند، این سفر می‌تواند نشان‌دهنده نگرانی آمریکا از حمله متحدِ شوروی به کشوری باشد که تا نه ماه پیش بزرگ‌ترین متحد آمریکا در خاورمیانه بود. 

نخستین گروگان‌گیری و دو نامه

اطلاعات باارزشی که «کیو» در اختیار مقامات ایران قرار می‌دهد، به چشم حاکمان تازه‌کارِ تهران، فریب و خدعه آمریکایی‌ها تعبیر می‌شود و آن را جدی نمی‌گیرند. یک ماه پس از سفر «جورج کیو»، گروهی از دانشجویان پیرو خط امام با حمله به سفارت آمریکا در تهران، این سفارت‌خانه را اشغال می‌کنند و ۶۶ کارمند، دیپلمات و محافظ آمریکایی سفارت را به گروگان می‌گیرند. ۱۴ نفر از این گروگان‌ها در آبان و دی ۵۸ آزاد می‌شوند اما ۵۲ نفر دیگر به مدت ۴۴۴ روز در اختیار دانشجویان باقی می‌مانند. این گروگان‌گیری، بزرگترین بحران دیپلماتیک و سیاسی میان ایران و آمریکا را ایجاد می‌کند که سایه آن هنوز بر تحولات ایران و منطقه سایه افکنده است.

در روز ۱۵ آبان ۱۳۵۸ و تنها ۲ روز پس از حمله به سفارت، جیمی کارتر نامه‌ای خطاب به آیت‌الله خمینی می‌نویسد. کارتر در آن اعلام می‌کند که در «پاسخ به درخواست شورای انقلاب»، رمزی کلارک(دادستان کل اسبق آمریکا) و ویلیام میلر (دیپلمات ارشد بازنشسته) را برای مذاکره با مقامات ایرانی به تهران فرستاده است.

انتخاب رمزی کلارک برای انجام این ماموریت از آن جهت بود که او یک ماه قبل از سقوط حکومت شاه به همراه ۲ آمریکایی دیگر با آیت‌الله خمینی در نوفل لوشاتو دیدار کرده بود. کلارک در آن دیدار راه حل آیت‌الله خمینی مبنی بر خروج شاه از ایران را تایید کرده بود. شاید به همین دلیل بود که ابراهیم یزدی، صادق قطب‌زاده و ابوالحسن بنی‌صدر که هر ۳ عضو شورای انقلاب بودند به شکل غیررسمی به او پیغام داده بودند تا برای حل مناقشه پا پیش بگذارد.

طبق متن نامه، این دو نفر از طرف رییس‌جمهور آمریکا این اختیار را داشته‌اند تا به جز موضوع حمله به سفارت، درباره طیف گسترده‌ای از مسائل با مقامات ایرانی صحبت کنند و نتایج صحبت را به طور مستقیم به کارتر انتقال دهند.

کارتر همچنین در این نامه از آیت‌الله خمینی می‌خواهد که با در نظر گرفتن مسائل انسانی و قوانین بین‌المللی، هر چه سریع‌تر گروگان‌های آمریکایی را آزاد کند. رییس‌جمهور آمریکا در انتهای این نامه می‌نویسد که مردم کشورش خواهان روابطی دوستانه، مبتنی بر برابری و احترام متقابل با ایران هستند.

میلر و کلارک هنوز در میانه راه و در ترکیه بودند که رهبر ایران در روز ۱۶ آبان، در اقدامی غیرمتعارف، پاسخ نامه محرمانه کارتر را با یک نامه عتاب‌آمیز داد. آیت‌الله خمینی در آن نامه ضمن رد امکان ملاقات فرستاده‌های کارتر با او، اعضای شورای انقلاب و دیگر مسئولان را هم از دیدار با آن‌ها منع کرد: «از قرار اطلاع نمایندگان ویژه کارتر در راه ایران هستند و تصمیم دارند به قم آمده و با این جانب ملاقات نمایند...آن طور که گفته شده است سفارت آمریکا در ایران محل جاسوسى دشمنان ما علیه نهضت مقدس اسلامى است، لذا ملاقات با من به هیچ وجه براى نمایندگان ویژه ممکن نیست».

رهبر جمهوری اسلامی در این نامه مذاکره با فرستادگان رییس‌جمهور آمریکا را منوط به تحویل شاه به انقلابیون و توقف فعالیت‌های جاسوسی از «نهضت» می‌کند.

دو فرستاده کارتر تا یک هفته پس از این واکنش خمینی به امید گشوده ‌شدن دروازه‌ای به تهران در ترکیه می‌مانند ولی تلاش‌ها به نتیجه نمی‌رسد و ۲۴ آبان ۵۸ به آمریکا بازمی‌گردند.

پس از این رویداد، بحران حمله به سفارت آمریکا وارد فاز جدیدی می‌شود و انقلابیون که می‌توانستند با بستن سفارت و آزادی آمریکایی‌ها به خواسته‌های حداقلی خود برسند، بزرگترین و ناممکن‌ترین خواسته یعنی استرداد شاه را با سرنوشت گروگان‌های آمریکایی پیوند زدند.

در فروردین ۱۳۵۹، رسانه‌های رسمی ایران در خبری مدعی شدند که جیمی کارتر نامه محرمانه دیگری خطاب به آیت‌الله خمینی نوشته و در آن ضمن پذیرش اشتباهاتی که دولت‌های پیشین در رابطه با ایران داشته‌اند از رهبر انقلاب ایران «استدعا» کرده است تا با آزادی گروگان‌های آمریکایی موافقت کند.

در متن خبر گفته شد که آیت‌الله خمینی دستور داده تا این نامه محرمانه برای مردم ایران منتشر شود. سخنگوی کاخ سفید بلافاصله به این خبر واکنش نشان داد و اعلام کرد که کارتر نامه‌ای خطاب به رهبر جمهوری اسلامی ننوشته است.

احمد خمینی، فرزند آیت‌الله خمینی در پاسخ به تکذیب دولت آمریکا در مصاحبه‌ای گفت که این نامه از طریق کاردار سفارت سوییس به صادق قطب‌زاده، وزیر امورخارجه دولت موقت تحویل داده شده است تا به دست آیت‌الله خمینی برسد.

تصویر از این نامه وجود ندارد و تنها اطلاعات پیرامون آن مصاحبه احمد خمینی و ترجمه‌ای است که از این نامه ادعایی در رسانه‌های رسمی ایران منتشر شده است. در فقدان متن اصلی، لحن غیرمتعارف و محتوای غیردیپلماتیک این نامه یا به دلیل نادقیق بودن ترجمه‌ است یا جعلی بودن آن. توقف مانور تبلیغی درباره این نامه چند روز پس از تکذیب مقامات رسمی آمریکایی، امکان جعلی بودن آن را تقویت می‌کند.

به هر روی، بحران گروگان‌گیری تا آخرین لحظه حضور کارتر در کاخ سفید حل ‌نشده باقی می‌ماند و گروگان‌ها زمانی آزاد می‌شوند و پا به آمریکا می‌گذارند که رونالد ریگان جمهوری‌خواه جای کارتر را در صندلی ریاست‌جمهوری گرفته است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

نامه سوم، گروگان‌گیری دوم

در دهه ۶۰ و با افروخته شدن جنگ داخلی در لبنان و همچنین درگیری گروه تازه متولد شده حزب‌الله با جنبش امل، مجموعه‌ای از گروگان‌گیری‌ها در این کشور اتفاق افتاد. این گروگان‌گیری‌ها قریب به یک دهه لبنان را در مرکز توجه چندین کشور عمدتا غربی قرار داد. گفته می‌شود گروهی کوچک و منسجم در درون حزب‌الله لبنان به رهبری عماد مغنیه این ربودن‌ها و گروگان‌گیری‌ها را برنامه‌ریزی و عملیاتی می‌کرده‌اند.

شهروندانی از آمریکا، آلمان، فرانسه و انگلیس در میان این گروگان‌ها بودند. بیشترین تعداد افراد ربوده شده ملیت آمریکایی داشتند. بی‌میلی گروه گروگان‌گیر به مذاکره با نمایندگان سیاسی کشورهای غربی، احتمال نیابتی بودن آن را برجسته می‌ساخت. با توجه به نفوذ ایران در لبنان و تشکیل سازمان حزب‌الله، کشورهای غربی تلاش کردند تا از رهگذر مذاکرات محرمانه با مقامات ایرانی، اتباع کشورهای خود را آزاد کنند. دولت ریگان نیز از طریق مک‌فارلین و با پیشنهاد دادن سلاح، دری پشتی برای حل این موضوع باز کرد که البته با افشای آن توسط گروه‌های رقیب در درون نظام سیاسی ایران به بن‌بست رسید.

در این میان جیمی کارتر رییس‌جمهور سابق آمریکا نیز مجددا دست به قلم برد و در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۶۷ نامه‌ای محرمانه به آیت‌الله خمینی نوشت. محتوای این نامه کوتاه، درخواست آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان بود. کارتر ابهام در مورد سرنوشت این گروگان‌ها را یکی از موانع برای عادی شدن روابط دو کشور اعلام می‌کند. او در پی‌نوشت نامه، درخواست مجزایی هم برای آزادی «دیوید ربهان»، تبعه آمریکایی می‌کند که در آن زمان ۸ سال از زندانی‌شدنش می‌گذشت. دیوید ربهان، سرمایه‌دار آمریکایی و حامی کارتر پیش از ریاست‌جمهوری و از زمانی بود که او منصب فرماندار ایالت جورجیا را به عهده داشت.

پاسخ آیت‌الله خمینی به این نامه محرمانه هم انتشار آن در رسانه‌های رسمی بود. در روز ۲۸ آبان ۱۳۶۷، احمد خمینی به نقل از پدرش در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که: «به اطلاع عموم می‌رساند امروز شنبه (دیروز) نامه‌ای منسوب به آقای کارتر رئیس‌جمهور اسبق آمریکا خطاب به حضرت امام مدظله‌العالی رسیده است که کارشناسان ما خط جیمی کارتر را تایید کردند و حضرت امام فرمودند: «برای جلوگیری از هرگونه سوءاستفاده این نامه به اطلاع عموم برسد.» لحن نامه بصورتی است که گویی ایران مایل است با آمریکا ارتباط برقرار کند ولی گروگان‌های آمریکایی در لبنان مانع این امر می‌باشند که حضرت امام ضمن تکذیب هرگونه ارتباط ایران با گروگان‌گیری فرمودند: «همان گونه که بارها گفته‌ام رابطه ایران و آمریکا، رابطه گرگ و میش است و بین این دو آشتی نیست».

جیمی کارتر نیز خود در مصاحبه‌ای فرستادن این نامه را تایید و اعلام کرد که محتوای کامل آن را منتشر نخواهد کرد.

این آخرین نامه‌ای بود که جیمی کارتر خطاب به آیت‌الله خمینی نوشت. ۷ماه پس از این نامه، جمهوری اسلامی رهبری جدید یافت که به سنت رهبر اول رابطه با آمریکا را رابطه گرگ و میش می‌داند. البته آیت‌الله خامنه‌ای بر خلاف سلفش نامه‌های محرمانه‌ای که از دست‌کم یک رییس‌جمهور آمریکا دریافت کرده است را منتشر نمی‌کند.

دیوید ربهان، ۲ سال بعد و در مرداد ۱۳۶۹ از زندان اوین آزاد شد و به آمریکا بازگشت. او در سال ۱۳۸۳، خاطرات خود را از ۱۰ سال زندان در ایران منتشر کرد.       

بیشتر از