با استعفای محمدعلی نجفی، آخرین رئیس هیاتمدیره خانه سینما پس از استعفای منوچهر شاهسواری، مدیرعامل خانه سینما، ویرانی این خانه از پایبند به خوبی عیان شد، اما هنوز عدهای به قول سعدی «در بند نقش ایوان»اند.
پس از شهریور خونین ۱۳۶۷ که حکومت جمهوری اسلامی ایران زندانها را با قتلعامی، که هنوز دامنشان را رها نکرده است، تصفیه کرد و تصمیم داشت کشور را «عادیسازی» کند و به جامعه جهانی بپیوندد، در عرصههای مختلف شروع به انجام «اصلاحات» کردند؛ به این شکل که «خانه سینما» تشکیل شد و اساسنامه آن نوشته و تصویب شد و اعضای نخستین هیاتمدیره آن منصوب شدند تا این افراد برای بنا کردن «خانه سینما» اقدام کنند. منوچهر عسگرینسب، عبدالله اسفندیاری، محمدمهدی دادگو، مهدی مسعودشاهی، و محسن مخملباف، اعضای هیاتمدیره انتصابی بودند و در عمل چهار سال بر سر کار بودند. در این مدت ۱۹ صنف سینمایی دیگر هم به آن اضافه شد و نخستین مجمع عمومی برای انتخاب هیاتمدیره در اسفند ۱۳۷۱ انجام شد که به نتیجه نرسید، و در تاریخ اول اردیبهشت ۱۳۷۲ انتخابات دیگری برگزار شد و اعضای هیاتمدیره انتخاب شدند که عبارت بودند از عباس گنجوی، تورج منصوری، علیرضا داودنژاد، عبداله اسکندری، و غلامرضا موسوی، و محمد آقاجانی هم در جایگاه نخستین مدیرعامل «خانه سینما» منصوب شد.
«خانه سینما» یکی از صدها نهادها «شترگاوپلنگ» است که پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران شکل گرفتند و یکی از مهمترین و جنالبرانگیزترین نهادها از این دست است. طی سالها، از اولین هیاتمدیره انتخابی با ۱۹ صنف تا اکنون که پانزدهمین هیاتمدیره با ۳۲ صنف سینمایی در این نهاد شکل گرفته است، این «خانه» محل و نمود جدال جناحهای حکومتی و بعضا تکوتوک افراد و جریانها مستقل بوده است، اما عملا هرگز کاری جدی و علنی علیه سانسور و دستگیری هنرمندانی که حتی عضو «خانه سینما» بودند، نکرده است. هر وقت جنگ جناحها بالا گرفته است، دعوا در «خانه سینما» جدیتر شده است؛ حتی در دورهای کار به «طلاق» کشید و با دو «خانه سینما» روبهرو شدیم، و نیروهای اندک مستقل هم کاملا ناامید شدند و عطای «خانه» را به لقای آن بخشیدند.
اکنون، با حذف جناح اصلاحطلب و بخش سنتی جناح اصولگرا در تمام قوای سهگانه و با روی کار آمدن دولت رئیسی و یکپارچه شدن قوای سهگانه زیر نظر علی خامنهای، رهبر نظام، و دخالت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تمام ارکان کشور و ورود آن در سالهای گذشته به عرصه سینما و تلویزیون، «خانه سینما» آخرین نفسهایش را میکشد و اصلاحطلبان دارند آخرین سنگر خود را از دست میدهند و «جنگ پدر- فرزندی» بین «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» و فرزند آن، «خانه سینما»، روز به روز بیشتر بالا میگیرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اعضای هیاتمدیره فعلی خانه سینما که پانزدهمین هیاتمدیره این نهاد است، در مجمع عمومی بیست مرداد ۱۳۹۹ انتخاب شدند و قرار بود در دوم مرداد ۱۴۰۱، سال جاری، مجمع عمومی تشکیل شود و اعضای هیاتمدیره جدید انتخاب شوند. اما وزارت ارشاد دولت رئیسی دخالت کرد و مانند «شورای نگهبان»، صلاحیت برخی از نامزدها را رد کرد. هر چند بهطور رسمی چیزی اعلام نشد، مجید برزگر و سپس فرهاد توحیدی و چند تن دیگر، از نامزدی برای انتخاب شدن در هیاتمدیره، استعفا دادند و راه برای برگزاری مجمع عمومی باز شد.
قرار بود مجمع عمومی در ۹ شهریور تشکیل شود و شانزدهمین هیاتمدیره «خانه سینما» انتخاب شود، و اکنون با استعفای شهسواری و نجفی در آستانه برگزاری مجمع عمومی، بحران تازهای در این خانه نمودار شد.
محمدعلی نجفی که از سادهلوحترین اصلاحطلبان است و در ماجرای ۸۸، پیش از انتخابات آن سال، دوست قدیمی خود، میرحسین موسوی، را در برنامه زنده تلویزیونی دعوت به حضور در انتخابات کرد و جنجالهایی آفریده شد، نیز دیگر تاب و تحملش را از دست داده است. او که پس از استعفای منوچهر شهسواری کوشید آن استعفا پذیرفته نشود، حالا خودش از ریاست هیاتمدیره خانه سینما استعفا داده است و در بیانیه نسبتا تندی، دلیل استعفای خود را نوشته است:
«هیاتمدیره محترم خانه سینما
با احترام،
با توجه به دوگانگی و تشتت مستمر در تصمیم گیریهای خبر و همچنین شائبه دخالتهای فراقانونی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، که منجر به جمود و سکون و دفع انجام وظایف محوله صنفی هیاتمدیره و بالاخره استعفای مدیرعامل محترم خانه سینما گردیده است، اینجانب به عنوان رئیس و مسئول هیاتمدیره نیز، استعفای خود را از عضویت در این هیات اعلام می کنم؛ تا مشخص شود که نماینده کانون کارگردانان و منتخب مجمع عمومی محترم خانه سینما نمیتواند کارشکنی اقلیت جریانهای متاثر از دخالتهای خارج از صنف و مخالف موجودیت فراگیر خانه سینما را همراهی کند.»
موضوع ساده است؛ جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفته است در تمام زمینهها یکدست شود و حضور حتی یک نفر از جناحی دیگر را در هسته سخت قدرت تاب نمیآورند. تمام دیکتاتوریها زمانی که به سوی یکدستی کامل پیش میروند، هنگام سقوطشان فرا میرسد. کسانی که اندکی شم سیاسی داشته باشند، میدانند که الان وقت زدن زیر میز نیست؛ وقت بلند شدن از سر میز است. اگر به ندای وجدان خود توجه نمیکنید، بهتر است فرصتطلبانه از این «خانه» استعفا دهید. حتی در حکم عضو عادی هم عضو نشوید و حساب خود را کاملا از حکومت جدا کنید.
برخی خواهند گفت که این همان چیزی است که «هسته سخت قدرت» میخواهد، که در پاسخ باید گفت، آنها نمیدانند شما چقدر برای دوام و بقای حکومتشان اهمیت دارید و ظاهرا خودتان هم نمیدانید. بگذارید کارشان به جایی بکشد که حضور شما را التماس کنند و از شما خواهش کنند. کمی عزتنفس داشته باشید.
اکنون تعدادی از سینماگران ایران یا در زنداناند یا با وثیقه آزاد شدهاند، و جرم همه آنها «فیلمسازی» یا مسایل مرتبط با سینما و تلویزیون است. جعفر پناهی و محمد رسولاف که بالاترین جوایز سینمایی را برای ایران به ارمغان آوردهاند، در زنداناند و مصطفی آلاحمد بهتازگی با وثیقه آزاد شده است. اگر به حرمت خون به زمین ریخته شده هنرمند نوجوان، نیکتا اسفندانی که در ۱۴ سالگی در آبان ۹۸ با گلوله مستقیم به قتل رسید، استعفا ندادید، در دفاع صنفی از همصنفهای خود استعفا دهید. این خانه از آغاز خانه نبود؛ اکنون که دیگر ویرانهای بیش نیست.
با سعدی سخن خود را آغاز کردیم، بهتر است با سعدی تمام کنیم:
چون مخبط شد اعتدال مزاج
نه عزیمت اثر کند نه علاج