بازگشت ماموت‌ها به زمین با مهندسی ژنتیک؛ آیا می‌توانیم آنها را بخوریم؟

«ماموت پشمالو نگهبان یک سیاره سالم‌ بود»

اجداد انسان از استخوان‌ ماموت ساختمان می‌ساختند-Handout / Beth Zaiken/Centre for Palaeogenetics. / AFP

حالا نوبت کدام جانور پشمالو رسیده است که گذرش به یک آزمایشگاه بیفتد تا به دنیا آید؟

آخرین ماموت پشمالوی شناخته‌شده، حدود ۳۹۰۰ سال پیش در سرزمین اصلی سیبری، واپسین نفس خود را کشید. از آن زمان، انسان‌ها ماموت‌ها را فقط از طریق بقایای آن‌ها می‌شناسند: استخوان‌های پراکنده، تعداد کمی لاشه یخ‌زده، همراه با بقایای نازک خز و کرک که زمانی روی تن پشمالوی آن‌ها بود. این بقایا در طی قرن‌ها کنجکاوی ما را برانگیخته است – کنجکاوی ما که البته ممکن است روزی برطرف شود. «کولوسال بایوساینس» (Colossal Biosciences) شرکتی «نوپا» (start-up) مستقر در تگزاس، با بهره‌گیری از مهندسی ژنتیک، می‌کوشد این گونه را به حیات بازگرداند.

«کولوسال بایوساینس» می‌گوید: «ماموت پشمالو نگهبان یک سیاره سالم‌تر بود.» این شرکت با استفاده از «ذخیره‌ساز اطلاعات ژنتیکی» (DNA) بازمانده از ماموت، قادر خواهد بود فیل‌های آسیایی، نزدیک‌ترین پسرعموی موجود این گونه را، از لحاظ ژنتیکی ویرایش و دستکاری کند. اگر طرح‌های این شرکت موفقیت‌آمیز باشد، شش سال بعد یک ماموت پشمالو – یا نزدیک‌‌ترین نمونه ممکن بازآفرینی‌شده آن– را تولید خواهد کرد. این شرکت امسال ۷۵ میلیون دلار بودجه از سرمایه‌گذاران جذب کرده است.

بنابراین، حدود ۳۹۰۶ سال پس از اینکه ماموت پشمالو پنداشت آخرین بار ما را دیده است، ممکن است دوباره با انسان‌ها آشنا شود - گونه‌ای که هیچ‌­گاه پستاندار بزرگی را ندیده است که سودای خوردن آن را در سر نداشته باشد. [البته] تمام مسئولیت انقراض آن‌ها بر دوش ما نبود - پایان عصر یخبندان به طرز گسترده‌ای حجم زیستگاه بالقوه آن‌ها را کاهش داد – اما همان‌گونه که برخی دیرینه‌شناسان استدلال می‌کنند، دوران ماقبل تاریخ پر از اجساد جانوران عظیم‌الجثه است که ما آنقدر آن‌ها را خورده‌ایم تا منقرض شوند. تنبل‌های غول‌پیکر (Giant sloths)، آرمادیلوهای غول‌پیکر، گرگ‌های وحشت...؛ هر جانوری که در آن روزها روی سیاره زمین پرسه می‌زد، باید حواس‌جمع و گوش به زنگ می‌بود.

با توجه به پیشرفت ظاهری در زمینه احیای ماموت، چه بسا باید به این پرسش بدیهی نیز پاسخ دهیم: آیا آن‌ها را بخوریم؟ کولوسال هیچ اشاره‌ای به این چشم‌انداز احتمالی نکرده است، در عوض بر مزایای زیست‌محیطی احیای ماموت تمرکز کرده است: گام‌های سنگین حیوان موجب ضخیم شدن یخ‌های دائمی یا لایه یخ‌زده دائمی خاک، شن، و ماسه در زیر سطح زمین می‌شود که از ذوب شدن آن و انتشار گازهای گلخانه‌ای جلوگیری می‌کند. این شرکت می‌گوید: «اگر اکوسیستم علفزارهای ماموت احیا شود، می‌تواند به معکوس شدن گرمایش سریع اقلیمی و مهم‌تر از آن، حفاظت از یخ‌بندان دائمی شمالگان– یکی از بزرگ‌ترین مخازن کربن در جهان، کمک کند.»

با این حال، می‌توان به این فکر فرو رفت که آیا انسان­‌ها وسوسه نخواهند شد که درست مانند اجدادشان، طعم ماموت­‌ها را بچشند. در مقطعی، مجبور خواهیم بود تصمیم بگیریم که آیا ما نیز می‌خواهیم ماموت پشمالو - و درواقع، هر گونه دیگری را که برای احیا برگزینیم- بخوریم [یا خیر]. آیا شما آن‌ها را خواهید خورد؟

هالی وایتلاو، مدیر «غذا و کشاورزی بازتولیدی» (Regenerative Food and Farming)، می‌گوید که او برای این کار آماده است. او می‌گوید: «من هر حیوانی را که به طرز وسیع به چرا رفته باشد، می‌خورم.» او می‌گوید که چریدن حیوانات، برای سلامت خاک مفیدند. آن‌ها دانه‌ها و میکروب‌ها را در حین چرا پخش می‌کنند. هرچه خاک قطب شمالگان سالم‌تر باشد، میزبان علفزارهای بیشتری خواهد بود و کربن بیشتری از جو خارج می‌شود. وایتلاو می‌گوید: «مانند بازگرداندن گرگ‌ها است. کاری می‌­کنید که تمام سطوح سیستم دوباره بهتر کار کند.»

فاجعه بزرگی خواهد بود اگر ما این موجودات باشکوه را به دوران زندگی خود بازگردانیم؛ فقط برای بهره‌برداری و استفاده از آن‌ها به نفع خود.

ویکتوریا هریج، دیرینه‌شناس موزه تاریخ طبیعی و متخصص ماموت‌های پشمالو، خواستار اقدام احتیاطی در این زمینه شده است. دکتر هریج در خصوص انجام این نوع پروژه‌­های زیست‌محیطی، در گفت‌وگو با «تلگراف» گفت: «دارید یک آزمایش مهندسی زیستی را پیش می‌برید که اگر به هدف­تان [برسید]، تغییری در مقیاس جهانی ایجاد خواهد کرد. این پرسشی پیش می­‌آورد: چه کسی صلاحیت دارد که سیستم اقلیمی سیاره زمین را دستکاری کند؟»

دکتر هریج در مصاحبه با ایندیپندنت، نگرانی‌های بیشتری در مورد منشا این ماموت‌ها بیان کرد. او می‌گوید: «من با هر چیزی که با مادر اجاره‌ای انجام ‌شود، مشکل دارم. ترکیب مخلوطی از ماموت اصلاح‌شده ژنتیکی در [رحم] فیل‌های آسیایی بار‌گذاری می‌شود که مخاطرات پزشکی و خطر دردی جانکاه رابرای آن‌ها به همراه خواهد داشت.»

این‌ها اعتراض‌­هایی به خود پروژه است، نه به ایده خوردن گوشت ماموت در پایان آن. دکتر هریج این وضعیت احتمالی را بعید می‌داند، اما یک وضعیت احتمالی فرضی را مطرح می‌کند که در آن، خوردن گوشت ماموت را نیز در نظر می‌گیرد. فرض کنید با سرعت زیادی ۱۰۰ سال در زمان به جلو رفته‌ایم. تصور کنید که سیبری پوشیده از گل و لای نیست، بلکه جایی مناسب برای پرسه زدن فیل‌های پشمالو است. آن‌ها در باتلاق­‌های پر از پشه پرسه نمی‌زنند. فرض کنید دانشمندان موفق شده‌اند ۲۰ هزار فیل پشمالو را در این مرحله پرورش دهند. آن‌ها تا منطقه بانف (Banff) به چرا برده شده‌اند و ویرانی‌­هایی به بار آورده‌اند. حال برای حفظ این جمعیت، باید کشتار سالانه‌ای برقرار باشد. آیا انجام چنین کاری را رد می­‌کنم؟ نه. اما هشدارهای زیادی در این خصوص در بین است.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

وایتلاو می‌گوید که ماموت پرورش‌یافته در مرتع، حاوی میزان خوبی از نسبت چربی‌های امگا۳ به امگا۶ خواهد داشت که آن را به یک گزینه غذایی مناسب تبدیل می‌کند. با در نظر گرفتن این موضوع، به راحتی می­‌توان تصور کرد که علاقه‌مندان دیرینه­‌شناسی، بخش مربوط به «تقاضای بازار» را به خوبی تامین خواهند کرد. با این حال، دکتر هریج باز هم بدبین است. او می‌گوید: «این ایده که می‌توان رژیم غذایی‌ای داشت که به این روش باستانی بازگردد، واقعا مشکل‌ساز است. این تصوری ساده‌لوحانه است که یک بهشت گمشده وجود دارد. دیدگاه ما نسبت به آن هیچ مبنایی ندارد جز آرزوها و کلیشه‌ها.»

به این پرسش می­‌توان از زوایای دیگری نیز نگریست. متفکرانی مانند برایان توماسیک، نویسنده وبلاگ «مقالاتی درباره کاهش رنج» (Essays on Reducing Suffering) استدلال می‌کنند که اگر می‌خواهید گوشت حیوانات را بخورید، «در مجموع بهتر است حیوانات بزرگ‌تر را بخورید تا در ازای هر یک زندگی وحشتناک و مرگ دردناک، میزان گوشت بیشتری دریافت کنید. بر فرض، هر گاو بیش از ۱۰۰ برابر یک مرغ گوشت تولید می­‌کند، بنابراین تغییر رژیم غذایی از حالتی که در آن صرفا گوشت مرغ خورده می‌­شود به حالتی که در آن تماما گوشت گاو مصرف می‌‌شود، تعداد حیوانات پرورشی را تا بیش از ۹۹ درصد کاهش می دهد.

توماسیک با اشاره به پرسشی درباره خوردن گوشت ماموت‌های پشمالو، می‌گوید: «وزن یک ماموت پشمالو تقریبا ۱۰ برابر یک گاو گوشتی است، بنابراین خوردن ماموت به جای حیوانات کوچک‌تر، شمار مرگ حیوانات [برای خورده شدن] را بسیار کاهش می‌دهد.»

ما همچنین باید نحوه مرگ ماموت را در نظر بگیریم. توماسیک می‌گوید: «اینکه مرگ بر اثر شکار شدن بهتر یا بدتر از مرگ طبیعی در طبیعت است، بستگی به این دارد که چقدر طول می‌کشد تا ماموت پس از شلیک گلوله بمیرد و زخم گلوله [از زمان تیر خوردن] تا فرا رسیدن مرگ، چه حد دردناک بوده باشد.» او می‌گوید که ۳۰ تا ۶۰ دقیقه طول می‌کشد که گوزن وحشی پس از اصابت گلوله به ریه یا قلب، بمیرد، [زیرا] مغز آن‌ها هدف بسیار کوچکی در نظر گرفته می‌شود؛ هرچند، ممکن است این قضیه در مورد ماموت‌ها متفاوت باشد.

ملاحظات رقیب بسیاری وجود دارد. اگرچه احتمالا احیای علفزارهای شمالگان برای اقلیم زمین مفید خواهد بود، اما ممکن است افزایش تعداد حیوانات وحشی را نیز در پی داشته باشد. توماسیک این را یک خبر بد می‌داند. «تقریبا همه حیوانات وحشی، بی‌مهرگان یا مهره‌دارانی کوچکند که فرزندان زیادی می‌آورند، اما بیشتر آن‌ها مدت کوتاهی پس از تولد به‌طرز دردناکی می‌میرند.»

فکر می کنم کمی شبیه گوشت خوک باشد

مخالفت شدیدتر با این ایده از سوی الیزا آلن، معاون برنامه‌های بنیاد مردمی رعایت اصول اخلاقی در برابر جانوران (PETA) مطرح شده است. استدلال آلن این است که ما باید به جای احیای گونه‌هایی که زیست‌گاه‌های آن‌ها از بین رفته‌ است، بر حفاظت از گونه‌های موجود تمرکز کنیم؛ گونه‌­هایی که زیست‌گاه‌هاشان به سرعت در حال نابود شدن است. او می‌گوید: «اگر چیزی انسان‌ را در قلمرو حیوانات از بقیه متمایز کند، میل خودخواهانه او به خوردن اعضای دیگر قلمرو است؛ حتی زمانی که مجبور نیستیم.» آلن می‌گوید که «آینده صنعت گوشت در تولید گوشت­‌های آزمایشگاهی یا پرینت سه‌بعدی نهفته است.»

جیسی ریس آنتیس، از بنیانگذاران موسسه «سنتیینس» (Sentience)، استفاده از این فناوری برای ماموت‌های پشمالو را از نظر اخلاقی بر شکار آن‌ها ارجح می‌داند. او می‌گوید: «یکی از مهم‌ترین چالش‌های بشر در قرن بیست و یکم، پایان دادن به صنعت غیراخلاقی و ناپایدار پرورش دام کارخانه‌ای است. گوشت پرورشی یکی از امیدوارکننده‌ترین جایگزین‌ها است. بنابراین، اگر گوشت ماموت چیزی است که مردم را در این مورد به هیجان می‌آورد، پس من هم هیجان‌زده‌ام. زمانی که می‌توان بافت گوشتی را در رآکتورهای زیستی به طرز پایدار رشد داد، پرورش و فراوری ماموت‌های زنده اتلاف منابع خواهد بود.»

این امر باعث اجتناب از چیزی خواهد شد که آنتیس از آن همچون خلافی موروثی و نهادینه‌شده نام می­برد؛ امر ناروای کشتن موجودی که می‌تواند فکر و احساس کند، اما صرفا برای لذت خودمان [و بر اساس رفتار ناروایی که به ما به ارث رسیده است، آن را می‌کشیم]. او می‌گوید که کاملا طرفدار فناوری است، اما در عین حال تاکید می‌کند که: «حفظ مرزهای احترام و یکپارچگی بدنی برای تمام موجودات ذی‌شعور مهم است. یکی از ثمربخش‌ترین مرزها، حق مالکیت و بهره‌‌برداری نشدن برای نفع موجودی دیگر بوده است. این در مورد انسان‌ها صدق می کند، اما ما به طرز فزاینده‌ای آن را برای حیوانات هم به رسمیت می‌­شناسیم و این سنگ‌بنای مهمی در سرپرستی مسئولانه از موجودات دیگر است.»

او می­‌گوید: «اگر بخواهیم دست فناوری خود را تا دوران پلیستوسن [عهد چهارم زمین‌شناسی] دراز کنیم و این موجودات باشکوه را وارد زمان خود کنیم، تراژدی بزرگی خواهد بود که این کار را فقط برای استفاده و بهره‌برداری از آن‌ها به نفع خودمان انجام دهیم.»

برای اجداد ما که از استخوان‌های ماموت ساختمان می‌ساختند، این موضوع تا این حد سخت نبود. اما بیایید یک غذا را که با گوشت ماموت پخته شده باشد، تصور کنیم. البته گوشتی که نه از شکار، بلکه از یک رآکتور زیستی به دست آمده است. چه طعمی خواهد داشت؟ وایتلاو حدس خود را این‌گونه بیان می‌کند: «فکر می‌کنم کمی شبیه گوشت خوک باشد. برای درست کردنش باید آن را طولانی و آهسته بپزید تا چربی آن کم شود. یا شاید بتوانید گوشت آن را لطیف و ترد کنید.»

در عین حال، حواستان به کرک و موهایش هم باشد.

.این مقاله اولین بار در سال ۲۰۲۱ منتشر شد

© The Independent

بیشتر از علوم