تحریم آسیب می‌زند، اما آیا به نتیجه هم می‌رسد؟

تنها راه‌حل پایان دادن به جنگ جاری در اوکراین رسیدن به یک توافق سیاسی قابل پذیرش برای هر دو طرف درگیر از طریق گفت‌و‌گو است

تحریم‌ها به مجموعه‌ای از اقدام‌های اجباری غیرنظامی گفته می‌شود که یک دولت یا سازمان بین‌المللی (مانند سازمان ملل متحد) علیه دولت، فرد یا سازمان دیگری اعمال می‌کند. تحریم‌ها در بخش‌های مختلف سیاسی، فرهنگی و اقتصادی صورت می‌گیرد و می‌تواند فراگیر یا محدود به یک بخش مشخص مانند چوب، اسلحه و امثال آن باشد.

ایالات متحده آمریکا ازجمله کشورهایی‌ است که از تحریم‌ها مانند یک سلاح و ابزار مهم برای دفع تهدیدها و رسیدن به اهداف جهانی‌اش به‌طور گسترده استفاده می‌کند. شمار تحریم‌های واشینگتن از سال ۲۰۰۰ به این سو تا حدود ۱۰۰۰ درصد افزایش داشته است.

گرچه تحریم‌های اقتصادی گاهی آسیب‌های بزرگی بر اقتصاد داخلی کشور مقابل وارد می‌کند، اما در موارد بسیار نادر به اهداف تعیین شده می‌رسد؛ برای مثال تحریم‌هایی که دولت ترامپ در چهارچوب «فشار حداکثری» علیه جمهوری اسلامی ایران و ونزوئلا وضع کرد، ضربه‌های سنگینی بر اقتصاد این دو کشور وارد کرد و همچنین تحریم‌های دولت جو بایدن علیه طالبان ضربه‌ای را بر اقتصاد افغانستان وارد کرد که در تاریخ معاصر این کشور سابقه ندارد، تحریم‌های فراگیر اعمال شده بر کره شمالی و سوریه نیز باعث جدایی این دو کشور از نظام مالی جهانی شد و آسیب‌های جبران‌ناپذیری را بر جای گذاشت، اما این تحریم‌ها نتوانست اهداف اعلام شده را محقق کند.

برای مثال تحریم‌های وضع‌شده در قالب فشار حداکثری علیه ایران به جای این‌ که تهران را به گفت‌و‌گو و پذیرش شروط واشینگتن مجبورکند، موجب شد تهران فعالیت‌هایی که اهداف این تحریم‌ها جلوگیری از انجام آن‌ها بود را گسترش دهد.

همچنین هرچند تحریم‌ها در ونزوئلا ضربه‌های سنگینی بر اقتصاد این کشور وارد کرد، اما در عین حال سبب شد که قدرت و حاکمیت نیکولاس مادورو افزایش یابد، ارتش یکپارچه از او پشتیبانی کند و کشورهای دوست در کم‌کردن نتایج تحریم‌ها به کمک کاراکاس بشتابند.

در افغانستان نیز بحران اقتصادی ناشی از مسدود شدن پول‌های این کشور در آمریکا نتوانست مانع سیاست‌های سرکوب‌گرانه طالبان شود و به همین ترتیب کره شمالی نیز با وجود تحریم‌ها همچنان یک قدرت هسته‌ای باقی مانده است و در سوریه هم‌زمان با افزایش تحریم‌ها، قدرت رئیس‌جمهوری بشار اسد افزایش یافت و اکنون با گذشت ۱۱ سال از جنگ داخلی سوریه پایه‌های حاکمیت بشار اسد بیش از پیش مستحکم شده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

دلیل اصلی ناکامی تحریم‌های آمریکا در این است که اهداف و خواسته‌هایی را که کاخ سفید برای این تحریم‌ها تعیین می‌کند بلندپروازانه، غیرواقعی و غیرعملی است و واشینگتن هرگاه که خواسته‌هایش برآورده نمی‌شود، تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی را افزایش می‌دهد به گمان این‌ که فشار بیشتر به تسلیم شدن طرف مقابل منجر خواهد شد.

یکی از شروط ۱۲گانه مایک پومپئو، وزیر خارجه پیشین آمریکا برای برداشتن تحریم‌های ایران، تغییر کامل سیاست خارجی این کشور و حتی تغییر نظام جمهوری اسلامی بود؛ هدفی که در شرایط کنونی غیرعملی است.

همچنین واشینگتن همواره بر ضرورت تغییر نظام در ونزوئلا و سوریه اصرار دارد در حالی‌ که بر اساس همه شواهد رسیدن به این هدف دشوار و غیرعملی است. شروط غیرعملی و غیرواقعی‌ واشینگتن برای کاستن یا برداشتن تحریم‌ها بدون توجه به تلاش‌های سیاسی تاثیر منفی بر کارکرد و نتایج این تحریم‌ها می‌گذارد؛ زیرا کشورهای تحریم شده به این باور می‌رسند که هیچ‌ امکانی برای لغو تحریم‌ها وجود ندارد، بنابراین تمایلی برای امتیازدهی و پذیرش خواسته‌های واشینگتن ندارند و در نتیجه موضع خود را تغییر نمی‌دهند.

گذشته از آن، دولت آمریکا برای سنجش کارکرد تحریم‌ها در تحقق اهداف تعیین شده  ارزیابی انجام نمی‌دهد تا بر مبنای آن روش‌ها و سیاست‌های خود را تصحیح کند و شماری از سیاست‌مداران و کارشناسان عرصه سیاست باور دارند که از دیدگاه واشینگتن فشار اقتصادی جدای از اهداف سیاسی واقعی و راهبردی در ذات خود یک هدف است.

با توجه به عوامل بالا تهدیدهای بایدن مبنی بر وضع تحریم‌ها علیه روسیه نتوانست ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه را از حمله به اوکراین باز دارد. دلیلی هم وجود ندارد که مشکلات ناشی از تحریم‌ها او را مجبور به عقب‌نشینی کند. این را هم باید پذیرفت که استفاده از تحریم‌ها برای مجازات روسیه آن‌هم بر اساس فلسفه مجازات برای مجازات، راهبرد موفقی برای پایان دادن به جنگ اوکراین نیست. چنانچه ولودمیر زلنسکی، رئیس‌جمهوری اوکراین نیز تاکید کرد که جز با گفت‌و‌گو جنگ در اوکراین پایان نخواهد یافت، اما تا زمانی که کرملین خواهان کاهش تحریم‌ها نباشد، رسیدن به راه‌حل غیرممکن به نظر می‌رسد.

اکنون تمام دلايل بیانگر این است که کی‌یف مایل است بحران فعلی بر سر میز مذاکره حل شود و آماده امتیازدهی در مسائل عمده و اساسی است. البته آمریکا نمی‌خواهد که درباره سرنوشت اوکراین مذاکره کند، اما جایگاهش با ‌عنوان رهبر تحریم‌ها علیه روسیه ایجاب می‌کند که نقش جدی در اجرای راه‌حل احتمالی داشته باشد. علاوه بر آن، با وجود بالا رفتن روزافزون تلفات انسانی و مادی در اوکراین، واشینگتن نباید به امید ‌که فشار اقتصادی تحریم‌ها مسکو را مجبور به توقف جنگ خواهد کرد، منتظر بنشیند، بلکه واشینگتن و متحدانش باید هرچه زودتر راه را هموار سازند و از هر فرصتی برای مذاکره و پایان دادن به جنگ استفاده کنند. نخستین گام در این راستا این است که آمریکا و متحدانش به صراحت اعلام کنند که هدف از تحریم‌ها دستیابی به یک توافق است و هرگاه که توافقی حاصل شود، تحریم‌ها به‌سرعت برداشته خواهد شد.

البته ممکن است رسیدن به یک توافق قابل قبول برای هر دو طرف درگیر، چالشی بزرگ و دشواری باشد، اما این گزینه تنها راه‌حل پایان دادن به جنگ است.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه