چرا بلاروس از روسیه حمایت می‌کند و چگونه در اوکراین درگیر شده است

بلاروس در صورت سرپیچی از پوتین با خطر انتقام خرس خشمگین روسیه روبه‌رو خواهد شد

وفاداری بی چون‌وچرای لوکاشنکو (چپ) می‌تواند برای جبران کمک‌های به موقع روسیه باشد-  Sergei GUNEYEV/ AFP

به‌نظر می‌رسد بلاروس، همسایه خودکامه شمالی اوکراین به‌گونه‌ای فزاینده نقشی برجسته در حمایت از تهاجم ولادیمیر پوتین به همسایه غربی روسیه ایفا می‌کند. 

الکساندر لوکاشنکو، قبل از اعلان جنگ آقای پوتین به اوکراین حدود یک هفته پیش، از ۳۰ هزار سرباز روسیه برای انجام یک مانور نظامی در این کشور استقبال کرد و از آن هنگام به هواپیماهای روسیه مهاجم اجازه داد از فرودگاه‌هایش استفاده کنند و نیز قانون اساسی را به‌ گونه‌ای تغییر داد که میزبان تسلیحات اتمی راهبردی روسیه باشد. پارلمان اوکراین او را متهم کرد که به ایالت «چرنیهیف» [اوکراین] نیرو فرستاده است.

آقای لوکاشنکو ضمن تکذیب اتهام آخر گفت که به منظور «جلوگیری از اقدامات تحریک‌آمیز علیه بلاروس» نیروهای بیشتری در مرز با اوکراین مستقر خواهد کرد.

اتهام بی‌اساسی ‌که اوکراین و حامیانش دست به اقدامات «تحریک‌آمیز» می‌زنند، خطی است در سیاست‌های کرملین که آقای لوکوشنکو – آلت دست مسکو – با مذمت تحریم‌های سخت‌گیرانه غرب برای «راندن روسیه به‌ سوی یک جنگ جهانی سوم» دنبال می‌کند.

روز چهارشنبه، مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامه‌ای برای تقبیح جنگ روسیه و با تایید ۱۴۱ عضو تصویب کرد. تنها پنج عضو سازمان ملل از مسکو حمایت کردند: خود روسیه، سوریه، کره شمالی، اریتره و بلاروس. همراهانی بس شایسته!

کشور آقای لوکاشنکو هم‌اکنون نیز زیر تحریم‌های بریتانیا، ایالات متحده و اتحادیه اروپا قرار دارد، ورزشکارانش از رقابت‌های پارالمپیک چین اخراج شده‌اند و وزارت خارجه آمریکا سفارت خود را در مینسک در اعتراض به همکاری‌های نظامی بلاروس با مسکو تعطیل کرد. رئیس‌جمهوری تصادفا نقشه‌ای که عملیات احتمالی نظامی با روسیه از اودسا وارد مولدوا می‌شود را برملا کرد. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

روز یکشنبه از آقای لوکاشنکو سوال شد که آیا احتمال دارد که بلاروس برای نخستین بار پس از فروپاشی اتحاد شوروی در سال ۱۹۸۹ مرکز عملیات نظامی اتمی روسیه شود؟ او در پاسخ ضمن هشدار به متحدان غربی برای پرهیز از دخالت نظامی در اوکراین گفت: «اگر شما تسلیحات اتمی به لهستان یا لیتوانی – واقع در مرزهای ما – انتقال دهید، من از پوتین خواهم خواست سلاح‌های اتمی را که من بدون هیچ پیش‌شرطی [به مسکو] دادم به ما باز پس دهد.»

ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهوری اوکراین در مقابل از آقای لوکوشنکو تقاضا کرد که خود را از جنگ دور نگاه دارد و استقلال رای بلاروس را حفظ کند.

او گفت: «ما همسایه شما هستیم. بلاروس باشید نه روسیه! شما اکنون این گزینه را پیش رو دارید.»

اما اقدام به این امر هم‌اکنون از نظر جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا دیر شده است.

او در هفته‌ای که گذشت گفت: «مینسک اکنون شاخه‌ای از کرملین است.»

یکی از دلایل اصلی روابط نزدیک میان روسیه و بلاروس شخص آقای لوکاشنکو – وفادار و معتقد به اتحاد شوروی – است که زیرنظر آن رژیم ترقی کرد و تنها نماینده پارلمان بلاروس بود که با توافقی که در دسامبر سال ۱۹۹۱ اتحاد جماهیر شوروی را منحل می‌کرد، مخالفت کرد.

به دنبال آن و در زمانی که نقشه اروپا به‌ گونه‌ای گسترده در حال تغییر بود و اقمار شوروی سابق که پشت پرده آهنین بودند، استقلال نوین خود را جشن گرفتند و به فردایی روشن‌تر چشم دوخته بودند، آقای لوکاشنکو از بوریس یلتسین و پارلمان روسیه خواست اتحادی از کشورهای اسلاویک تشکیل دهد. 

آقای لوکاشنکو از سال ۱۹۹۴ با اتهام تقلب در انتخابات، سرکوبی مخالفان سیاسی‌اش و خفقان رسانه‌ای، با مشت آهنین بر کشورش حکومت کرده است. دست‌کم دو مورد آن ترفندهای معمول ولادیمیر پوتین بوده است.

تهاجم روسیه به اوکراین

در سال ۱۹۹۹، آقای لوکاشنکو مشاوره درخصوص پیمانی را آغاز کرد که همکاری‌های میان این کشور و روسیه را توسعه می‌داد. او با استفاده از این فرصت نخستین دوره ریاست‌جمهوری‌اش را به مدت دو سال تمدید کرد تا این پیمان را به نتیجه برساند.

هرچند در انتخاب محل مذاکرات صلح سپتامبر ۲۰۱۴ و فوریه ۲۰۱۵ میان روسیه، اوکراین و رهبران جدایی‌طلب دونتسک و لوهانسک در مینسک مشاهده شد که نزدیکی بلاروس به روسیه در مواردی  برای این کشور مفید بود اما در بسیاری اوقات نیز موجب نگرانی شد.

روسیه در تابستان ۲۰۲۰ که لوکاشنکو با بزرگ‌ترین چالش سیاسی‌اش در ۲۶ سال گذشته روبه‌رو شده بود، از او حمایت کرد. این چالش، بزرگ‌ترین اعتراضات عمومی که در خارج از محوطه کاخ استقلال مینسک و در سراسر کشور برپا شد، بود. این اعتراض‌ها با سرکوب خشونت‌آمیز تظاهرکنندگان، بازداشت‌های جمعی و تبعید یا حبس افرادی که حکومت لوکاشنکو را به چالش کشیده بودند، خاتمه یافت.

وفاداری بی چون‌وچرای لوکاشنکو می‌تواند برای جبران کمک‌های به موقع [روسیه] یا نشانه‌های فزاینده اتکای بلاروس به روسیه در زمان آسیب‌پذیری اقتصادی کشور باشد. 

در حال حاضر اقتصاد بلاروس گرفتار میزان ‌کنترل نشدنی دیون ملی خارجی است که هرچند سطح آن از ۳۰ درصد تولید ناخالص ملی بالاتر نمی‌رود اما تقریبا کل آن به دلار آمریکا است.

تحریم‌هایی که غرب به خاطر رویدادهای ۱۸ماه گذشته علیه بلاروس اعمال کرد، این فرصت را که این کشور بتواند در بازارهای بین‌المللی کسب سرمایه کند در اختیارش نگذاشت و به معنای آن است که برای بازپرداخت وام ۲.۵ میلیارد پوندی‌اش در سال جاری به کمک روسیه نیازمند است.

اما اکنون با تحریم‌هایی که از هفته گذشته بر خود روسیه اعمال شد و اقتصاد این کشور را تحت فشار گذاشت، ممکن است مسکو نتواند به تقاضای بلاروس پاسخ دهد. با صف طویل مردم روسیه در مقابل دستگاه‌های خودپرداز که با پیش‌بینی دشواری‌های آتی قصد برداشت وجوه بانکی‌شان را دارند، روسیه ناگزیر از اقدام به کنترل پولی و افزایش نرخ بهره بانکی شد.

کاتیا گلود، تحلیلگر در مقاله‌ای در الجزیره خاطرنشان می‌کند که بلاروس دارای ۶.۴ میلیارد پوند ذخایر طلا و ارز است که ممکن است در کوتاه‌مدت از اقتصاد این کشور حمایت کند، اما تحریم صادرات کود «پتاش» [یکی از فراورده‌های پتاسیم] از طریق اوکراین و بندرهای لیتوانی از سال ۲۰۲۰ همچنان با کاهش عایداتی برابر با ۷۴۸ میلیون پوند در سال، ذخایر این کشور را به تحلیل می‌برد.

هم‌اکنون ممکن است دیگر کشورهای جهان هم صادرات بلاروس را به خاطر حمایتش از جنگ آقای پوتین متوقف کنند و اتکای این کشور به مسکو را افزایش دهند.

آوارگان: اوکراینی‌ها به کجا پناه می‌برند؟

این شرایط به‌ گونه‌ای فزاینده کشور آقای لوکاشنکو را به‌ سوی دست‌نشاندگی کرملین برده است و برای آن  چاره چندانی جز اطاعت از آقای پوتین نمی‌گذارد.

در این میان، اگر بلاروس [از سرسپردگی مسکو] سرباز زند و به آقای زلنسکی بپیوندد، نه‌ تنها با یک فاجعه اقتصادی بلکه با خطر انتقام خرس خشمگین روسیه روبه‌رو خواهد شد.

آقای پوتین مدت‌ها است که از فروپاشی اتحاد شوروی و «ریشه دواندن» ناتو در اروپای شرقی ابراز نارضایتی می‌کند و به نظر می‌رسد عزمش را جزم کرده است که استقلال اقمار سابق شوروی را لغو کند و آن‌ها را به آغوش مام وطن بازگرداند.   

حتی اگر آقای پوتین به پیروزی کامل در اوکراین دست نیابد، ممکن است همچنان دونتسک و لوهانسک - دو منطقه جدایی‌خواه و طرفدار روسیه – را به خاک روسیه الحاق کند. رئیس‌جمهوری روسیه رسما ادعای استقلال این دو منطقه را مانند پیش درآمدی برای حمله‌های کنونی‌اش به یک کشور آزاد و دموکراتیک که این دو منطقه بخشی از آن است، استفاده کرد.   

دیگر مناطق جدایی‌طلب از جمله اودسای جنوبی و آبخاز در گرجستان که قبلا در سال ۲۰۰۸ صحنه تهاجم روسیه بوده‌اند و شاید ترانسیستریا در مولدوا.

احتمال دارد بلاروس کشور بعدی در این فهرست باشد.

© The Independent

بیشتر از جهان