آتش از دیرباز تا امروز نزد بسیاری از ملتهای روی زمین محترم و عزیز بوده است.
پارسیان برای این عنصر احترامی ویژه قائل بودهاند و هر قومی به دلیلی خاص این عنصر را ستوده است و آن را محترم میشمارد.
زرتشتیان نیز در گذشته برای گرامیداشت آتش، که در شبهای تاریک، چراغ و روشنیبخش محفلشان بوده است و در زمستان گرمابخش خانههایشان، روزی را برای قدردانی از این عنصر مشخص کردهاند: دهم بهمن، تقریبا در اواسط زمستان، که با وجود ریزش برف و سرما و تگرگ- که البته در گذشته دور بیشتر از امروزه شاهدش بودیم- همگان بهتر و بیشتر ارزش و اهمیت آتش را پاس میدارند.
دهم بهمن، مردم با افروختن هیزمی که از روزهای پیش در مرکز شهر یا آبادی جمع کرده بودند، جشن سده یا جشن خرمروز را آغاز میکردند. تاریخنگاران و نویسندگان علتهای گوناگونی برای پیدایش این جشن ذکر کردهاند.
آن طور که در شاهنامه فردوسی آمده است، برگزاری این جشن به پاس شناختن نحوه افروختن آتش به واسطه هوشنگ شاه پیشدادی است. در شاهنامه آمده است که روزی این پادشاه پیشدادی در دامنه کوه ماری دید، و سنگی برگرفت و به سوی مار انداخت. مار فرار کرد، اما از برخورد سنگ با سنگ، جرقهای پدید آمد که با آن میتوان آتش افروخت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اما ابوریحان بیرونی درباره جشن سده چنین نوشته است: «سده، آبان روز است از بهمنماه، و آن دهم باشد، و اندر شبش که روز دهم است و میان روز یازدهم، آتشها زنند بر جوز و بادام، گرداگرد آن شراب خورند و شادی کنند، و گروهی نیز از آن بگذرند. و اما سبب نامش آن است که از او تا نوروز پنجاه شب و پنجاه روز باقی است.»
بنا بر روایت دیگری، این جشن از آن جهت سده نام گرفته است که فرزندان آدم نخستین، صد روز ابتدایی زندگی خود را به پایان رساندهاند. یعنی بر اساس اصول و عقاید مذهبی سامیان یا پیروان ادیان ابراهیمی، در این روز، صد روز از خلقت آدم گذشته بوده است.
گروه دیگری نوشتهاند برای این که پسران و دختران کیومرث در این روز به سن رشد و بلوغ رسیدند، کیومرث دستور داد که در شب آن روز جشن گرفته و بساط شادمانی برپا شود. به همین خاطر، مردم نیز آتش برپا کردند و به شادمانی پرداختند.
باید یادآوری کرد که در نوشتههای باستانی، و بهخصوص اصول باستانی مراسم مذهبی زرتشتیان، کیومرث همان آدم شناخته شده و همسر او هم همان حوای معروف پیروان ادیان سامی است که در اصول مذهبی زرتشتی به نام مشی و مشیانه خوانده میشوند.
درباره جشن سده روایتهای بسیاری وجود دارد، اما آنچه مسلم است، جشن سده مخصوص آتش و برای احترام به این عنصر حیاتی بوده است.
بنا بر نوشته تاریخنگارانی چون بیهقی، جشن سده یکی از سه جشن بزرگ ایرانیان است که در دوران اسلامی تا اواخر دوران خوارزمشاهیان و حمله مغول دوام آورده، و پس از تسلط اعراب، چندان رونق نداشته و اصول آن همچون گذشته اجرا نشده است.
بزرگترین و مشهورترین جشن سده بعد از تسلط اعراب در ایران، به فرمان مرداویج، پسر زیار دیلمی بود که در شهر اصفهان برپا شد. به گواه اسناد تاریخی، شعلههای فروزان آتش آن جشن سده تا هفت فرسنگی پیدا بوده است.
کرمان هم در صد سال گذشته مهد برگزاری سده بوده است و زرتشتیان کرمان این مراسم را بهخوبی حفظ کردهاند. هنوز هم هر سال در شب دهم بهمن، کرمانیان به رسم باستان و به پیروی از روش نیاکانشان، با برپا کردن آتش در خارج شهر، این جشن را برگزار میکنند.
در تهران، تا پیش از همهگیری کرونا، این جشن به همت سازمان فروهر و انجمن زرتشتیان در باغ کوشک برگزار میشد. همینطور در شیراز، در کعبه زرتشت، در نزدیکی تخت جمشید، و در بسیاری شهرهای دیگر نیز این جشن برگزار میشد.
جالب است بدانید که در دوره پهلوی هم بهخاطر بقای ملیت و نکوداشت رسوم و آداب باستانی، از دهم بهمن ۱۳۲۷ در دانشکده افسری و در هنگام اعطای سردوشی به دانشجویان، جشن سده همراه با برافروختن آتش و با تشریفات خاصی برگزار میشد.
این جشن یادآور اهمیت نور آتش و انرژی است، و بر اساس نوشتههای تاریخی، هیچگاه جنبه دینی نداشته است و تمام داستانهای آن غیردینی و بیشتر ملی بهشمار میآید. وارثان حقیقی جشن سده تنها ایرانیان و آریاییها نیستند؛ این جشن میراثی است که به رسوم بسیاری از همسایگان ایران نیز راه یافته است.
برگزاری باشکوه این مراسم هر بینندهای را به یاد روزگاران پرافتخار ایرانیان و عظمت این تمدن تاریخی میاندازد.