برای کبری، بیوه زن بامیانی که در یک اتاق با هشت نفر دیگر زندگی میکند، زمستان پیش رو پر از رنج و درد است. او برای گرم کردن یک اتاق، مجبور است به هر نحو ممکن سوخت پیدا کند وگرنه سرمای زمستان آنان را از پای درخواهد آورد. اما تنها سوخت دغدغه او نیست. کبری به کیسههای خالی آرد اشاره میکند و میگوید: «در بهار دو کیسه آرد خریدیم اما حالا این آردها دارد تمام میشود و وقتی که تمام شود، فقط باید دعا کنیم که خداوند به ما روزی بدهد.» هیزمهایی که کبری برای زمستان جمع کرده بود، در اواسط تابستان، در میانه هرجومرج یورش طالبان بهسوی کابل، غارت شدند و او دیگر برای زمستان چیزی ندارد.
داستان کبری تنها یک ماجرا درباره یک زن بیوه، تنها و درمانده که نمیداند برای زمستانش چه باید بکند، نیست؛ این سرگذشت هر روز تعداد زیادی از مردم افغانستان است. خبرگزاری رویترز گزارش میدهد که هزاران خانواده در افغانستان در زمستان پیش رو، برای گرم کردن خانههای خود و حتی خوردن چیزی ندارند.
فقر و بیکاری چالشهاییاند که در چهار ماه گذشته، دامن اکثر ساکنان افغانستان را گرفتهاند.
تا پیش از سقوط افغانستان به دست طالبان، اقتصاد افغانستان کاملا به کمکهای بینالمللی وابسته بود. با سقوط جمهوریت و سلطه طالبان، کشورها و نهادهای کمککننده حمایت خود از افغانستان را متوقف کردند. آنان از رویکرد سیاسی گروه افراطی طالبان در قبال افغانستان و حتی منطقه نگراناند. از سوی دیگر، تحریم تعداد زیادی از رهبران طالبان کمک به افغانستان را عملا پرچالش میکند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
رویترز به نقل از سازمان ملل متحد نوشته است که ۲۳ میلیون نفر در افغانستان در معرض خطر گرسنگی شدیدند و ۹ میلیون تن دیگر هم با قحطی گسترده مواجهاند. هرچند زندگی برای فقرا در افغانستان همیشه سخت بوده، این بار به نظر میرسد که مشقتی بیسابقه پیش روی فقرا در افغانستان است.
کبری میگوید: «در گذشته ما در مزارع سیبزمینی کار میکردیم و به جای پول، سیبزمینی به دست میآوردیم که در زمستان مشکلات ما را تا حدی حل میکرد اما حالا در بامیان، کار بهسختی پیدا میشود. او میگوید: «پسرم قبلا آهن قراضه جمع میکرد و میفروخت و با پول آن لقمه نانی فراهم میکرد؛ اما حالا مثل ما بیکار شده و کنج خانه نشسته است.»
معصومه زن دیگری است که در استان وردک، کنار بامیان، زندگی میکند. روزگار او با چهار فرزندش هم بهشدت خراب است. معصومه میگوید: «به یاد نمیآورم روزگاری غذای متنوع خورده باشم؛ اما باز هم خوب بود. برنج و روغن داشتیم و میشد چیزی پخت.» او میافزاید که سابقا روزی یک بار آشپزی میکرده، اما حالا هفتهای یک بار است و بقیه روزها را گرسنه سپری میکنند.
بامیان یکی از مناطق پربازدید و توریستی افغانستان است و بخشی از درآمد مردم این استان از طریق همین جهانگردان به دست میآمد. مناطقی همچون بقایای بوداهای بامیان که طالبان ۲۱ سال پیش از بین بردند و بند امیر از مناطق پربازدید بودند. در زمستان نیز تعدادی از جهانگردان خارجی و افغانها برای اسکی به بامیان میرفتند که برای بخشی از مردم بامیان درآمدزایی داشت؛ اما با سقوط جمهوریت و سلطه طالبان، این روزنه سودآور نیز به روی مردم بسته شد و دیگر هیچ کس برای جهانگردی به بامیان نمیرود.
زمستان در بامیان بهشدت سرد است و کار کم پیدا میشود. سید یاسین که در بامیان باربری میکند، میگوید: «در گذشته در فصل زمستان که کار کم بود، ما از مغازهها و نانواییها نان و مواد موردنیاز را قرض میگرفتیم. سه ماه بعد که کار و اشتغال بهتر میشد، این قرضها را پرداخت میکردیم. اما حالا امید به اشتغال در فصل گرما هم وجود ندارد. بنابراین ما چیزی نداریم که بخوریم و زمستان را سپری کنیم.»
رژیم طالبان تلاش میکند شرایط کنونی را به گردن دولت سابق و برخورد کشورهای کمککننده بیندازد. ذبیحالله مجاهد، سخنگوی گروه طالبان، میگوید که آنها به وضعیت بد مردم واقفاند و در تلاشاند تا مشکلات را حل کنند. او از آمریکا میخواهد ۹ میلیارد پول افغانستان را که بلوکه کرده است، آزاد کند تا آنان بتوانند وضعیت را تغییر دهند.
مجاهد ادعا میکند که طالبان در حال ایجاد دولت فراگیرند؛ چیزی که جامعه جهانی برای تداوم کمک به افغانستان از این گروه میخواهد. او به انتصاب عبداللطیف نظری که از قوم هزاره است، به سمت معاون وزارت اقتصاد، اشاره میکند و میگوید که اینها نشانههای ایجاد حکومت فراگیر در افغانستاناند.
به نظر نمیرسد فقر و بدبختی مردم با انتصاب یک شهروند هزاره در یک مسند نه چندان مهم در دولت طالبان، تغییری کند. برای بهتر شدن وضعیت مردم کار و نان نیاز است؛ نه انتصاب یک هزاره در منصبی نمادین.