رابرت مالی، نماینده ویژه‌ای که جمهوری اسلامی را نمی‌شناسد

پیامد درک ناکافی نمایندگان دولت بایدن از جمهوری اسلامی زمانی آشکارتر می‌شود که حل مساله هسته‌ای را در راستای منافع تهران ارزیابی کنند

پیشنهاد مالی کماکان بازگشت همزمان به توافق هسته‌ای است تا پس از آن درباره «گام‌های بعدی» تصمیم‌گیری شود-Mazen Mahdi / AFP

رابرت مالی، نماینده ویژه دولت بایدن در امور ایران در پایان ششمین دور مذاکرات احیای برجام در وین که بهار امسال برگزار شد، چمدان خود را در هتل جا گذاشت. او باور داشت که به زودی برای نهایی کردن توافق به پایتخت اتریش بازمی‌گردد. اما پنج ماه سپری شد و به جای اینکه مالی به وین برود، چمدانش را به آمریکا فرستادند.

این تجربه رابرت مالی که در گزارش مفصل رابین رایت، گزارشگر نیویورکر درباره بحران هسته‌ای ایران منعکس شده، فاصله نماینده ویژه دولت بایدن در امور ایران با تضادها و پیچیدگی‌های جمهوری اسلامی را به تصویر می‌کشد. نماینده‌ای که سال‌های طولانی را در منطقه و به‌ویژه مساله ایران صرف کرده است.

شش دور مذاکره همراه با پیشرفت می‌تواند نشانه‌ای برای امیدواری به حصول نتیجه باشد. اما کمتر تحلیلگر آشنا به مسائل ایران است که این روند را در مورد جمهوری اسلامی، آن هم در آستانه برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری و تغییر دولت به نزدیک بودن توافق تعبیر کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در واقع خوش‌بینی رابرت مالی به احیای سریع برجام در شرایطی که تحولات سیاست داخلی مانع آن بود، تردیدها را نسبت به ثمربخشی دیگر راهکارهای او در ارتباط با ایران افزایش می‌دهد.

مالی باوجود تجربه برجام که به روشنی ناکارآمدی توافق تک‌بعدی با جمهوری اسلامی را نشان داد، همچنان همین نسخه را پیشنهاد می‌کند. برنامه جامع اقدام مشترک پس از دو سال فروپاشید، زیرا نگرانی‌های کشورهای منطقه و برنامه‌های موشکی در آن لحاظ نشده بود. 

اکنون بار دیگر مالی و همکفرانش ارایه دهنده نظریه توافق‌های جداگانه با تهران‌اند. به این معنی که در هر یک از موضوعات مورد نگرانی مانند برنامه‌های هسته‌ای، فعالیت‌های موشکی و تحرک‌های منطقه‌ای توافق جداگانه‌ ممکن است. آنها ادعا می‌کنند توافق هسته‌ای می‌تواند بستری برای مذاکرات گسترده‌تر باشد. اما نمی‌گویند که چرا در دو سالی که برجام وجود خارجی داشت، این گفت‌و‌گو‌ها و توافق‌ها انجام نشد.

تهران پس از اجرای برجام و لغو تحریم‌ها هیچگاه به میز مذاکره‌هایی که وعده داده بود و آمریکا و منطقه انتظارش را داشتند بازنگشت؛ زیرا با تحقق هدف اصلی یعنی دستیابی به منابع مالی ضرورتی برای مذاکره بیشتر و تعامل گسترده‌تر با جامعه بین‌المللی احساس نمی‌کرد. 

پیامد شناخت ناکافی رابرت مالی و دوستانش از جمهوری اسلامی زمانی آشکار‌تر می‌شود که حل مساله هسته‌ای، موشکی و ماجراجویی‌های منطقه‌ای که در طول سال‌ها صدها میلیارد دلار برای آن هزینه شده است را در راستای منافع جمهوری اسلامی تحلیل کرده و متناسب با آن راه حل ارایه دهند.

از جمله این راهکارها دنبال کردن استراتژی «خشنودسازی» به‌جای «فشار حداکثری» با هدف افزایش فرصت تعامل با تهران است. رویکردی که دولت بایدن در پیش گرفت و نتیجه آن در یک سال اخیر پیشرفت سریع‌تر و گسترده‌تر فعالیت‌های هسته‌ای و منطقه‌ای جمهوری اسلامی بود.

رابرت مالی نیز در بخشی از گفت‌و‌گو با گزارشگر نیویوکر این نکته را تایید می‌کند. او می‌گوید، در ماه نوامبر (آذرماه)، مساله فوریت بیشتری پیدا کرد چرا که شاهد توسعه  فعالیت‌های هسته‌ای و منطقه‌ای مخرب ایران بودیم.

ایران اکنون با استفاده از سانتریفیوژهای نسل ششم اورانیوم با خلوص ۶۰ درصد تولید می‌کند و همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را به اهرم مذاکره‌ای تبدیل کرده است.

دور هشتم مذاکرات احیای برجام در حالی در وین جریان دارد که در نتیجه پیگیری سیاست‌های مبتنی بر درک ناکافی از ماهیت جمهوری اسلامی، دولت بایدن در صورت شکست دیپلماسی گزینه‌های زیادی پیش رو ندارد. از همین رو مقامات آمریکا با احتیاط از «ضرب‌الاجلِ» مبهم برای مذاکره یا «گزینه‌های دیگرِ» نامشخص سخن می‌گویند. 

رابرت مالی که بسیار دیرتر از آنچه تصور می‌کرد برای ادامه مذاکرات به وین بازگشته است به نیویورکر می‌گوید، پیشنهاد او کماکان بازگشت همزمان به توافق هسته‌ای است تا پس از آن درباره «گام‌های بعدی» تصمیم‌گیری شود.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه