خانم لُرتا و شیخ ابول!

شیخ ابوالمرد و زنان پیشرو - از مکافات زنان غافل مشو!

لرتا هایراپتیان بانوی صاحب نام تآتر ایران از دید حجت الرجل و المرجولین شیخ ابوالمرد ابن ذکریای ناراضی!

پیش به سوی صد سال پیش!

از ۲۰ سال پیش که جلدی دست‌دوم از «سالنمای زنان» تألیف نوشین احمدی خراسانی به دستم رسید بر آن شدم که شرح زندگی زنان آمده در این کتاب را دستمایه کتابی منظوم کنم. حدود دو دهه روی آن کار کردم اما سرانجام به این واقعیت رسیدم که کار من نیست و کار شیخ ابوالمرد است!

حقیقتش این کتاب پیش از این‌که به من برسد در اختیار شخصی به نام شیخ ابول بوده که طبع سرودنی هم می‌داشته. در این تقویم از هر زنی که یاد شده، شیخ ابول چند بیتی راجع به او یادداشت کرده. در پایان کتاب نام کامل سراینده به‌صورت حجت الرجل و المرجولین شیخ ابوالمرد ابن ذکریای ناراضی آمده است.

اکنون که این مجموعه بعد از بیست سال می‌رود که به چاپ برسد و به شکل کتابی درآید، دوست دارم پیش‌تر، همه‌اش را در این سامانه که یکی از زنان متهور روزگار سردبیریش می‌کند، منتشر شود، بخصوص که در این ایام شرح شرایط صد سال پیش زنان ایران مثل آخرین خبر از احوال امروز زنان میهن است. با پوزش از زبان و بیان مکتبی شیخ ابول.

بخش اول: لرتا هایراپتیان تبریزی - ۱۲۹۰ - ۱۳۷۷ خورشیدی – بانوی صاحب‌نام تئاتر ایران

شیخ ابوالمرد و زنان پیشرو
از مکافات زنان غافل مشو!  
 
یک لرتا بوده هایراپیتیان
بی‌خیال حضرت صاحب زمان
 
چون‌که کافر بوده، کلاً ارمنی
خب تاتری هم میشه همچین زنی
 
یازده سالش که بوده، نادرست
رفته روی صحنه در بار نخست
 
یک تاتری بوده توی لاله‌زار
مردها اونجا همه در انتظار
 
این پریده روی سن با اشتیاق
رهنمایش کارگردان الاغ
 
گفته توی نقش خود بازی بکن
هرچه نامحرم ز خود راضی بکن
 
این، دو سالی پیش از اون، خیر سرش
در حقیقت، بوده وقت شوهرش
 
دخترک رفته به جای ازدواج
روی صحنه داده فحشا را رواج
 
توی موزیکال‌های اون زمون
دخترک حالا نخون پس کی بخون
 
تا دل شب روی صحنه بوده است
پا برهنه سر برهنه بوده است
 
رفته دیده دوره بازیگری
داشت می‌ترشید از بی شوهری
 
بعد هم کم کم زن نوشین شده
دیگه از حیث هنر تأمین شده
 
شد زن عبدالحسین توده‌ای
شوهر بی غیرت آسوده‌ای
 
تا اوان انقلاب با شکوه
این زنک در این گروه و آن گروه
 
کرده بازی در تآتر و سینما
«لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى»*
 
ای لرتا گند بر عالم زدی
بیخودی اصلاً به دنیا آمدی
 
بر سر سن بوده پیدا موی تو
بوئی از غیرت نبرده شوی تو
 
ورنه روی صحنه می‌آمد رشید
پرده آخر سرت را می‌برید
 
دست خود می‌برد بالا با قمه
می‌گرفت اسکار غیرت از همه
 
نام او می‌ماند باقی در جهان
مثل نام شیخ ابول تا جاودان

***

 *انسان غیر از کوشش، چیزی ندارد. سوره نجم. آیه ۳۹

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه