بازی مرکب؛ راز سریال‌های پرفروش نتفلیکس چیست؟

برنامه‌های تلویزیونی خوب چهارعنصر اصلی: لباس سرهمی قرمز، مسلسل، مردم فقیر سرخورده و پاداش‌های نقدی هنگفت دارند

در «بازی مرکب» عده‌ای کره‌ای‌ مقروض کنار هم جمع شده و تن به یک بازی کره‌ای می‌دهند - ADEK BERRY / AFP

سرانجام باید اتفاق می‌افتاد. بعد از تولید میلیاردها ساعت برنامه تلویزیونی، میلیون‌ها مفهوم‌پردازی، راه‌اندازی هزاران شبکه، بالاخره می‌بایست یک نفر شیوه تهیه نمایش‌ آرمانی را می‌یافت، باید در برنامه‌سازی نئویی (قهرمان فیلم ماتریکس) پیدا می‌شد، برگزیده‌ای که شمشیر را از دریاچه بیرون بیاورد و سایرین را به‌زانو درآورد. مجموعه‌های دوستان (فرندز) و ساینفلد خط‌شکن بودند و ثابت کردند رفاقت‌ و شوخی‌ مقولاتی جهانی‌اند. کارتون‌های خلاقانه خانواده سیمپسون و مرد خانواده (فمیلی گای) با محافظه‌کاری اجتماعی‌شان به محبوبیت گسترده‌ای دست یافتند. بازی تاج‌وتخت نشان داد معنای نوک پستان، اژدها و کوتوله‌ تندزبان در همه زبان‌ها و فرهنگ‌ها یکی است. بریجرتون جذابیت تاریخی و پایدار حکومت نایب‌السلطنه بریتانیا را به نمایش گذاشت. 

درنهایت این‌ها همه فقط تلاش‌های اولیه برای رسیدن به قالبی راستین بود، برای آشی که نتفلیکس در آزمایشگاهی در بطن کالیفرنیا در حال پختنش بود. پس از موفقیت خانه کاغذی و بازی مرکب (اسکویید گیم) حالا می‌دانیم برنامه‌های تلویزیونی خوب چهارعنصر اصلی: لباس سرهمی قرمز، مسلسل، مردم فقیر سرخورده و پاداش‌های نقدی هنگفت دارند. پس‌ازآن همه جستجو و آزمون‌ و خطا، معلوم شد پاسخ خیلی ساده بوده است.

در خانه کاغذی، مجموعه‌ای اسپانیایی‌زبان که تاکنون موفق‌ترین برنامه غیر‌انگلیسی ‌زبان این شبکه بود، شخصیتی مرموز که خود را "آل پروفسور" می‌نامد، گروهی از جنایتکاران را برای سرقت از ضرابخانه اسپانیا در مادرید گرد هم می‌آورد. این گروه سرهمی‌های قرمز به تن و مسلسل‌ در دست دارند. شخصیت‌ها خیلی زود با مشکلاتی روبرو و درگیر روابط شخصی پیچیده می‌شوند. اگر بتوانند زنده بمانند، پاداش بسیار هنگفتی دریافت خواهند کرد. حالا بازی مرکب جانشین خانه کاغذی شده است. در بازی مرکب عده‌ای کره‌ای‌ مقروض کنار هم جمع  و زندانی نگهبانانی می‌شوند که سرهمی‌های قرمز به تن و مسلسل‌ به دست دارند. این نگهبانان زندانیان را برای شرکت دربازی‌هایی مرگبار و بردن جایزه‌ای چند میلیارد وونی به چالش می‌کشند. شخصیت‌ها خیلی زود درگیر مشکلات و روابط شخصی پیچیده می‌شوند. اگر بتوانند زنده بمانند، پاداش بسیار هنگفتی دریافت خواهند کرد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

وقتی دقیق‌تر نگاه می‌کنیم، آشکارا می‌بینیم که همه این‌ها اجزای ضروری برای ساختن برنامه تلویزیونی موفق‌ است. سرهمی قرمزرنگ گیرایی بصری دارد. نتفلیکس می‌داند تصویر کوچکی که در فهرست برنامه‌ها کنار عنوان هر برنامه است بر تصمیم بیننده هنگام انتخاب برنامه بسیار اثرگذار است. شبکه تلویزیونی فقط چند ثانیه وقت دارد که بیننده را جذب کند. قرمز نشانه خطر است. سرهمی قرمز را که می‌بینیم می‌فهمیم که قرار نیست آن مجموعه عاشقانه یا تاریخی باشد. سرهمی قرمز به خودی خود ممکن است نشانه حضور لوله‌کش یا آتش‌نشان باشد، ‌اما اگر سرهمی قرمز را در کنار مسلسل ببینیم، لباس متحد‌الشکلی به ذهن متبادر می‌شود که خارج از حیطه عملکرد مسئولان مملکت است و در واقع نشان از حضور گروهی خلاف‌کار دارد.

گروه‌های خلاف‌کار از خانواده سوپرانو گرفته تا شنود (وایر) و افسارگسیخته (برکینگ بد) همواره برای قبضه کردن تلویزیون ساخته و پرداخته می‌شود. مسلسل هیجان‌انگیز است چون نشان از مرگ خشن و آنی دارد.

اگر در آن تصویر کوچک کنارعنوان مسلسل باشد، بی‌تردید به‌زودی در آن فیلم با مسلسل کشت و کشتار می‌کنند. مسلسل و سرهمی نشانه‌های جهانی است که به بیننده می‌گوید این مجموعه راز‌آمیز و هیجان‌انگیز است و ماجراهایش در جهانی رخ می‌دهد که در بهترین حالت به‌شدت ساختگی و مصنوعی است.

اما متاسفانه مسلسل و سرهمی قرمز به‌تنهایی برای حفظ جذابیت یک تجربه بصری در طول چندین قسمت و مجموعه کافی نیست. اگر شخصیت‌ها همدلی ما را برانگیخته نکنند، مجموعه به‌سرعت جذابیت خود را از دست می‌دهد. درست به همین دلیل است که پای شخصیت‌های فقیر سرخورده و درآمدهای هنگفت به میان می‌آید. فقر انگیزه‌ای است که مردم سراسر جهان با آن ارتباط برقرار می‌کنند و رسیدن به مبلغ هنگفتی پول، آرزویی جهانی است.

بینندگانی که شاید نتوانند با تلاش‌های مثلا لرد داونتن ارتباط بگیرند، می‌توانند درک کنند چرا کره‌ای‌های فقیر که اعضای خانواده‌شان مریض‌اند وسوسه می‌شوند وارد رقابتی شیطانی شوند. هر دو مجموعه می‌خواهد نشان دهد تمام آنچه از خوبی و بدی به نمایش می‌گذارد، قربانی نظام مالی جهان است. نگهبانان بازی مرکب با آنکه مسلسل به دست دارند به‌اندازه قربانیان ستمدیده‌اند و امکان رسیدن به پول هنگفتی هم برایشان وجود ندارد. شاید آدم‌های مجموعه خانه کاغذی دزد باشند اما دزدان اصیلی هستند که فقط در صورت لزوم دست به خشونت می‌زنند و می‌کوشند به تماشاچیان کنار صحنه آسیبی نزنند. شرورهای اصلی، سیاست‌مداران‌اند.

وقتی چهارعنصر اساسی مجموعه‌های پربیننده تلویزیونی را شناخته باشیم، مشکل بتوان به این فکر نکرد که چطور کیفیت سایر برنامه‌ها احتمالا با رعایت این چهارعنصر بهتر شده است. در بسیاری از مسابقات تلویزیونی فقیران سرخورده و جایزه‌های بزرگ نقدی می‌بینیم. مسابقه «هزارتوی شیشه‌ای» حتی سرهمی‌پوش هم دارد، گرچه سرهمی‌ها قرمز نیست. اما در هیچ‌یک مسلسل نمی‌بینیم. نمایش تلویزیونی «انتخاب نامناسب» حال و هوای سرهمی‌پوشی داشت گرچه سرهمی‌هایش واقعا لباس زندان بود که کمی به لحاظ زیبایی ظاهری با باقی سرهمی‌ها تفاوت دارد. در «خط وظیفه مسلسل» آدم‌های فقیر و وسوسه پول هنگفت بود اما حتی یکدست سرهمی قرمز هم ندیدیم. اشتباه لپی کرده‌اند. ساختن مجموعه‌ای که از این فرمول تبعیت نکند خطرناک است. در «امیلی در پاریس» نه سرهمی قرمز می‌بینیم نه مسلسل. تمرکز این مجموعه نیز بر امیلی است، شخصیتی که فقیر نیست و به‌جای آنکه به دنبال پول هنگفت باشد کمی به عشق و تجربه علاقه‌مند است. منتقدان از این مجموعه به‌شدت انتقاد کردند. مجموعه‌های آبکی اغلب حول محور شخصیت‌های فقیر سرخورده می‌گردد اما به‌ندرت شده عناصر مسلسل یا سرهمی قرمز هم وارد آن‌ها شود.

می‌دانم می‌خواهید بگویید «از این چندصد مجموعه تلویزیونی فقط دو تا مجموعه محبوب داریم که از این قانون تبعیت نمی‌کند. شاید تصادفی بوده. مثلا وراثت را ببین.»

درست است که منتقدان سیل تحسین خود را نثار این مجموعه کرده‌اند و کلی هم جایزه برده است، اما هم‌چنان تعداد تماشاچیانش مخصوصا در عرصه جهانی آن‌قدر زیاد نیست. به‌ناچار نتیجه می‌گیریم یک علتش آن است که با وجود بسیار چشمگیر بودن جایزه‌های نقدی این مجموعه، مسلسل و سرهمی قرمز و البته شخصیت فقیر سرخورده ندارد. یا دست‌کم در سروشکل فعلی‌اش این‌ها را ندارد. اما هنوز وقت هست. برایان ماکس فقیر خیلی هم جذاب‌تر خواهد بود.

© The Independent

بیشتر از فیلم