چگونه سرمایه‌گذاری ایران روی طالبان به باد رفت

اگر طالبان در برابر فشار ایران سر خم نکند، ایران ممکن است صدور نفت به افغانستان را قطع کند

در ژانویه ۲۰۲۱ محمد جواد ظریف ، وزیر امور خارجه ایران با ملا عبدالغنی برادر (ج) طالبان در تهران دیدار کرده بود -  TASNIM NEWS / AFP

جمهوری اسلامی ایران در چند روز اخیر تعارف‌های دیپلماتیک را کنار گذاشته و طالبان را علنا به باد انتقاد گرفته است. کسی چندان این موضوع را پیش‌بینی نمی‌کرد زیرا حتی پیش از تصرف پایتخت افغانستان در ۱۵ اوت، مقام‌های ایران و رسانه‌های حکومتی ابراز شادمانی می‌کردند و هرچند تهران امنیت مرزهایش را تقویت کرد، این امر اقدامی صرفا دفاعی به شمار می‌رفت. نیروهای نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی به‌جای کمک‌رسانی به نیروهای دفاعی و امنیت ملی افغانستان و دادن اسلحه، نیروی انسانی و حتی پوشش آتش، ناظرانی خاموش بودند و صرفا آنجا حضور داشتند تا تحقق یافتن یک عمل انجام شده را شاهد باشند. جمهوری اسلامی ایران اجازه داد صدها نیروی نظامی با سلاح‌هایشان به خاک ایران بگریزند و پس از اعلام عفو عمومی نیروهای شبه‌نظامی طالبان به این کشور بازگردند.

روحانیون همسو با قم هنگام صحبت در تجمعات پیش از عاشورا، به پیروان دلواپس خود توصیه کردند خویشتن‌داری کنند و حسن نیت نشان دهند و این امر مقابله‌ به‌مثل شد و نیروهای طالبان هم اجازه دادند مراسم عزاداری محرم در سراسر افغانستان برگزار شود و در برخی از تجمعات عمده در شهرهای شیعه‌نشین اصلی مانند هرات و مزارشریف شرکت و حتی برای آن‌ها سخنرانی کردند.

در تلاشی دیگر که هدفش افزایش اعتماد ایران بود، طالبان تسخیر شهر زرنج را در اولویت قرار داد و دریچه‌های سد کمال خان را به روی رودخانه هیرمند گشود. در حالی که این سد جاری شدن آب هیرمند به ایران را که با خشکسالی دست به گریبان است، به‌طور چشمگیری کاهش داده بود. رئیس‌جمهور اشرف غنی این سد را تنها چند ماه پیش افتتاح کرده بود.

در عوض، جمهوری اسلامی ایران هم به طالبان اطمینان خاطر داد که نفت موردنیاز آن‌ها را بی هیچ مشکلی تامین کند. زمانی که کابل پس از خروج آمریکا در آشوب و بی‌ثباتی غرق می‌شد، بهادر امینیان، سفیر ایران در افغانستان، فعال‌ترین دیپلمات به شمار می‌رفت.

این شادی و سرور دیری نپایید و طالبان دره پنجشیر که آخرین استان تسخیر‌نشده بود، محاصره کرد. استان سی‌وچهارم افغانستان شهرتی افسانه‌ای دارد که دژی طبیعی و تسخیرناپذیر است و هیچ‌کس نمی‌تواند آن را از چنگ افراد محلی درآورد. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

وزارت امور خارجه ایران به اشغال پنجشیر با استفاده از ابزار نظامی به‌جای گفت‌وگو واکنش تندی نشان داد. لازم است به این پیشینه اشاره شود که احمدشاه مسعود در دره پنجشیر نیروی محرکه اصلی ائتلاف شمال سابق در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ به شمار می‌رفت. طالبان می‌دانست که ایران در کنار سایر بازیگران منطقه‌ای، از این منطقه استفاده خواهد کرد تا آنان را کنترل کند. 

در کابینه موقت طالبان هیچ نماینده‌ای از «شورای مشهد» که تهران سال‌ها آن را پرورانده بود دیده نمی‌شد. علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، دولت جدید افغانستان را رد کرد و گفت که رهبری جدید افغانستان «نیاز به ایجاد دولت فراگیر را نادیده گرفته است». شمخانی همچنین عبارات همیشگی «دخالت خارجی» و «استفاده از ابزار نظامی به‌جای گفت‌وگو» را تکرار کرد؛ امری که خود ایران در سوریه هرگز به آن پایبند نبود.

بنا به گزارش وال‌استریت ژورنال در سال ۲۰۱۵، کشوری که اکنون از دخالت نیروهای خارجی در افغانستان شکایت دارد، به نظامیان طالبان ۵۸۰ دلار در ماه حقوق می‌داد و «خمپاره‌های ۸۲ میلی‌متری، مسلسل‌های سبک، تفنگ‌های آکِی-۴۷، آرپی‌جی و مواد لازم برای ساخت بمب‌های کنار جاده» در اختیارشان می‌گذاشت.

از واقعیت‌های موجود می‌توان دریافت که سیاست پراگماتیک ایران در خصوص همکاری و مشارکت با طالبان بدون در نظر گرفتن سایر عوامل داخلی و خارجی ترسیم شده بود. تهران مناسبات جدید طالبان با ایالات متحده حتی پس از خروج نیروهای این کشور از افغانستان را در نظر نگرفته بود. کمک‌های بشردوستانه چین، پاکستان و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس را هم لحاظ نکرده بود. جمهوری اسلامی ایران تاکنون به زنجیره کمک‌های بشردوستانه به افغانستان که در حال حاضر کمبود غذا و دارو دارد، نپیوسته است.

سرمایه‌گذاری تهران در افغانستان فقط به کنار آمدن با طالبان محدود نمی‌شد؛ بلکه ساخت خطوط ریلی و جاده در جنوب این کشور و متصل کردن آن به بندر چابهار-که در دریای عمان در کنترل هندوستان است- را نیز شامل می‌شد. با توجه به اینکه پای موضوعات مهمی در میان است، اکنون پرسش این است که آیا مشارکت بنا شده بر مهمان‌نوازی پراگماتیک و سیاست عملی از بین رفته یا فقط بر سر راه آن مانع ایجاد شده است؟

مقام‌های ایران به ‌ندرت واکنش احساسی از خود بروز می‌دهند. برای کشوری که به توان فرامرزی و سرمایه خارجی خود بیش‌ازحد اطمینان دارد، چنین ضرباتی مرتب بیشتر و بیشتر تکرار می‌شود. واکنش نامنظم تهران به سقوط ناگورنو-قره‌باغ نیز از همین دست بود. با این همه، ایران به‌سرعت سیاست خود را با توجه به واقعیت‌های موجود، وفق داد.

ایران در افغانستان، سرمایه‌‌ بزرگی دارد که می‌تواند انحصار طالبان بر قدرت را به چالش بکشد و هرگاه تهران ببیند که خطوط قرمزش در خصوص قوم هزاره و همچنین منافع حیاتی‌اش در این کشور به خطر افتاده است، می‌تواند حشد الشیعی را که پیش از این با نام فاطمیون شناخته می‌شد، فعال کند. این نیروی شبه‌نظامی باورهای ایدئولوژیک دارد، آموزش نظامی دیده و مجهز است و از بسیاری از گروه‌های دیگر در افغانستان منظم‌تر است.

آزمون اصلی چندان دور نیست؛ زمانی که طالبان به دنبال سایر گروه‌های مسلح مشابه برود و در عین حال باقیمانده نیروهای جبهه مقاومت ملی، نیروهای شبه‌نظامی ژنرال دوستم و دیگران را تعقیب کند و از بین ببرد.

خارج از مرزهای خود، تهران همواره مایل است از حقوق اقلیت‌ها، زنان و رسانه‌ها طرفداری کند؛ حتی اگر بحران در افغانستان بالا بگیرد و هدف مهار یا برکنار کردن طالبان باشد، باز هم همین سیاست را دنبال خواهد کرد.

اگر طالبان در برابر فشار ایران سر خم نکند، ایران ممکن است ارسال نفت به این کشور محصور به خشکی را قطع کند و به این ترتیب اعتراض‌های عمومی علیه دولت طالبان کلید بخورد؛ هرچند با توجه به شرایط سخت اقتصادی در ایران، خودداری از فروش نفت به کابل یک گل به خودی از سوی تهران به شمار می‌رود.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه