در جبهه رزمندگان داوطلب مزارشریف چه می‌گذرد؟

جنگجوهای طالبان سراسر شمال شرق افغانستان را درنوردیده‌اند و کنترل مناطق زیادی را به دست گرفته‌اند

در ماه‌های اخیر که نیروهای آمریکایی کشور را ترک کرده‌اند، روحیه نیروهای دولتی تضعیف شده است - WAKIL KOHSAR / AFP

گروهی ناهمگون از رزمنده‌های محلی در خط مقدم جبهه سیاهگرد در شمال مرکز ولایت بلخ، مزارشریف، مستقر شده‌اند. بیشترآن‌ها لباس سنتی شلوار قمیض به تن دارند، با تجهیزات حفاظتی محدود، و سلاح‌های گوناگون از شانه هرکدام آویزان است. اما، مانند سایر جبهه‌های اطراف شهر، این مردان سرخوش‌اند و روحیه بالایی دارند.

رئوف علی‌یار، ۲۸ ساله، جزو گروهی از مردان محلی است که برای عباس ابراهیم‌زاده می‌جنگند‌ــ از اعضای هزاره پارلمان که رهبر حزب وحدت نوین افغانستان است، به‌دلیل ثروت فراوانش به او لقب «عباس دلار» داده‌اند. علی‌یار، که انگلیسی را روان صحبت می‌کند، تا هفته گذشته برای یک سازمان مردم‌نهاد محلی (ان‌جی‌او) کار می‌کرد، که به‌دلیل غیبت مرخص شد، زیرا بیشتر ماه گذشته را در خط مقدم جبهه سپری کرده بود. احساس می‌کرد این فداکاری لازم بود.

او که پدر یک فرزند است، می‌گوید: «اگر این‌جا نیاییم، طالبان به شهرمان حمله می‌کنند و ما را یکی یکی می‌کشند. ما داریم از خانه و خانواده‌مان محافظت می‌کنیم.» او هم مانند بسیاری از همرزمانش بدون حقوق و داوطلبانه این‌جا است.

«برایم واجب است، تا آخر از مزارشریف محافظت کنم.»

از اواخر ماه گذشته که طالبان تهدید کردند از دروازه‌های شهر رخنه می‌کنند، صدها شهروند شبه‌نظامی مستقر شده‌اند تا از نیروهای امنیتی در محافظت از مزارشریف مقابل حمله این گروه شورشی پشتیبانی کنند. 

جنگجوهای طالبان سراسر شمال شرق افغانستان را درنوردیده‌اند، و کنترل مناطق زیادی را به دست گرفته‌اند، که ضربه‌ای ویرانگر به دولت افغانستان بوده است. حدود یک‌سوم از ۴۲۱ منطقه و مرکز منطقه‌ای افغانستان اکنون تحت کنترل طالبان است.

بسم‌الله محمدی، که ماه گذشته به‌ سمت وزیر دفاع منصوب شد، در یکی از اولین اقدام‌هایش در این سمت، از مردم دعوت کرد علیه طالبان بسیج شوند.

برای علی‌یار کاری پرمخاطره است، و اکنون به‌دلیل شرکت در مبارزه علیه طالبان، پیام‌های تهدیدآمیز از این گروه دریافت کرده است.

او می‌گوید: «همسرم و دختر هشت ماهه‌ام را برای امنیتشان به کابل فرستاده‌ام. این چند وقت اخیر، روی بام می‌خوابم تا خاطرجمع شوم هرچه اطراف و حوالی خانه در جریان است می‌بینم.»

همان‌طور که صحبت می‌کند، صدای شلیک متناوب سکوت جبهه را می‌شکند، و بوی تند مواد شیمیایی آتش‌زا در هوا پخش می‌شود. واپسین ساعات روز است و خط افق آکنده است از فوران نارنجی و صورتی خورشید رو به غروب. دشت‌های سبز خالی مردان را احاطه کرده است.

علی‌یار می‌گوید اصلا دلش نمی‌خواست سلاح بردارد، اما با وخامت وضعیت امنیتی و تقلای نیروهای دولتی، احساس کرده بود موظف است به مبارزه بپیوندد.

می‌گوید: «روزی که مجبور شدم تفنگ بردارم، همسر و فرزندم را بگذارم و راهی خط مقدم شوم، روز غم‌انگیزی بود. اما مطمئنم اگر طالبان کنترل [شهر] را به دست بگیرند، همسرم قادر نخواهد بود سر کار برود، دخترم به آموزش مناسب دسترسی نخواهد داشت. این آدم‌ها به حقوق بشر اعتقادی ندارند.»

از بالای ساختمانی نیمه‌ساز، رزمنده دیگری که نامش را نمی‌گوید اما توضیح می‌دهد که به‌عنوان مین‌روب برای شرکتی آمریکایی کار می‌کند، به ساختمانی در دوردست اشاره می‌کند.

او می‌گوید: «آن پایگاه مال دشمن است. پیش‌تر پایگاه نیروهای امنیتی بود که ۱۳ سرباز را آن‌جا کشتند.» و در ادامه اضافه می‌کند که آن‌ها قادر به حمله نیستند، فقط می‌توانند دفاع کنند، زیرا ناحیه اطراف پوشیده از بمب‌های دست‌ساز کنارجاده‌ای است.

«این مردان به دستور عباس ابراهیم‌زاده، نماینده مردم بلخ، این‌جا جمع شده‌اند. خیاط، مغازه‌دار، نجار، کارگر و مانند این‌ها هستند‌ــ حتی یک نفرشان سرباز یا مامور پلیس نیست.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

حدود ۲۵۰ مرد تا مسافت ۱۰ کیلومتری منطقه را پوشش می‌دهند.

رزمنده‌ای می‌گوید: «ما این‌جاییم که تا آخرین گلوله‌ خشاب و آخرین قطره خون از شهر و مردم دفاع کنیم.»

در ماه‌های اخیر که نیروهای آمریکایی کشور را ترک کرده‌اند، روحیه نیروهای دولتی تضعیف شده است. در دو هفته گذشته، حدود ۱۶۰۰ نیروی دولتی افغان در تلاش برای فرار از حمله طالبان، از مرز عبور کرده و به تاجیکستان گریخته‌اند.

هفته پیش، همه مناطق غیر از مراکز ولایت‌های بدخشان و تخار به دست طالبان افتادند و آن‌طور که ساکنان محلی خبر داده‌اند نیروهای دولتی بدون مقاومت و مبارزه تسلیم شدند. به گفته مقام‌ها و ساکنان محلی، راهکار جنگجوهای طالبان تخریب زیرساخت‌های اساسی مناطق تصرف‌شده بوده است.

محمد فرهاد عظیمی، والی بلخ، می‌گوید این تخریب نشان می‌دهد که گروه طالبان قصد ندارد حکومتی قانونی و درست ایجاد کند.

او می‌گوید پشتیبانی مردم محلی بسیار مهم و نشان‌دهنده حمایت قوی از دولت است. اما تاکید می‌کند رزمنده‌های شبه‌نظامی، که شمار آن‌ها در سراسر مزارشریف به حدود ۱۰۰۰ نفر می‌رسد، فقط نقش پشتیبانی نیروهای دولتی را دارند و تایید می‌کند خیزش رزمنده‌های محلی تا حدی مایه نگرانی است.

عظیمی می‌گوید: «در گذشته، تجربه‌های خیلی بدی با گروه‌های شبه‌نظامی داشتیم و قصد نداریم نیروهای امنیت ملی افغان را با این گروه‌ها جایگزین کنیم.»

«این گروه‌های شبه‌نظامی می‌گویند نیروی محافظ شهر و نواحی اطراف‌اند، نه نیروهای امنیت ملی. اما پیش‌تر پلیس محلی بودند که از مناطقشان گریخته‌‌اند. البته در وضعیت اضطراری می‌توانیم از آن‌ها استفاده کنیم، اما آن‌ها محافظ اصلی شهر نیستند. اشتباه است اگر به [توانایی] نیروهای امنیت ملی‌مان اعتماد نکنیم.»

والی بلخ تایید می‌کند نیروهای امنیت ملی افغان کمبود جدی نیرو دارند و یک راه مقابله با این مسئله، در عین کاهش خطر ایجاد شکاف در خطوط کارگزاری قدرت، این بوده است که رزمنده‌های محلی زیر نظر و فرمان نیروهای امنیتی قرار بگیرند.

عظیمی می‌گوید: «باید نیروهای مسلح قانونی ایجاد کنیم تا از نیروهای امنیتی پشتیبانی شود، مردم به ثبت‌نام ترغیب شوند، و وظیفه داریم مردم را ترغیب کنیم به پلیس، ارتش و ریاست عمومی امنیت ملی ملحق شوند.» او در ادامه می‌افزاید کسانی که ثبت‌نام می‌شوند حقوق دریافت می‌کنند و دولت سلاح در اختیارشان می‌گذارد.

هیچ‌کس نه انتظار این حرکت سریع و موج عظیم حملات طالبان را داشت، نه اینکه یک‌باره چند منطقه را بگیرند.

ژنرال عطا محمد نور، والی سابق بلخ

هرچند به نظر نمی‌رسید این مسئله در مورد جبهه افراد ابراهیم‌زاده مصداق داشته باشد، همکاری و مشارکت میان نیروهای دولتی و رزمنده‌های محلی زیر نظر ژنرال عطا محمد نور در جبهه‌ای دیگر که هر دو گروه مستقر بودند، مشهود بود.

عکس نور، والی پیشین بلخ و فرمانده سابق مجاهدین، روی بیلوردها در سراسر مزارشریف به چشم می‌خورد. هنگامی که جنگجوهای طالبان شهر را به کشتاری خونین تهدید کردند، این فرمانده سابق مجاهدین شتابان خود را از دبی به مزارشریف رساند. محمد محقق، سردار هزاره، نیز در پی او آمد.

 نور در منزلش در مصاحبه با ایندیپندنت می‌گوید: «هیچ‌کس نه انتظار این حرکت سریع و موج عظیم حملات طالبان را داشت، نه اینکه یک‌باره چند منطقه را بگیرند.»

او می‌گوید آن اوایل و پیش از خروج نیروهای آمریکایی، نظرش این بود که نیروی بسیج ملی تشکیل شود تا نیروهای دولتی را تقویت کند، اما به‌دلیل «اعتمادبه‌نفس کاذب و تصورهای غلط دولت» هرگز به نتیجه نرسید. 

نور ضمن اشاره به وابستگی افغانستان به نیروهای بین‌المللی در زمینه پشتیبانی هوایی، می‌گوید از دست دادن قابلیت فنی هواپیماهای آمریکایی خلاء بزرگی در مبارزه نیروهای امنیتی افغان با طالبان ایجاد کرده است.

او می‌گوید: «اگر از قدرت مردمی برای حمایت از نیروهای مسلح استفاده شود، می‌توانیم تمام مناطق اشغالی طالبان را فتح کنیم. اما از سوی دیگر، اگر در این کار شکست بخوریم، با موج گسترده‌ای از حملات مواجه خواهیم شد.»

نور در پاسخ به این انتقاد که او از بحران فعلی استفاده کرده است تا بیشتر قدرت بگیرد، می‌گوید نیاز به چنین کاری ندارد و تنها هدف او دفاع از مردم افغانستان در مقابل طالبان است.

او می‌گوید: «من حمایت مردمی خوبی دارم. در دولت، عرصه سیاسی و تصمیم‌گیری حضور دارم. باید دفاع کنیم و جان، مال، آبرو و عزت زنان و مردان، و کودکان افغان را نجات دهیم. ما نمی‌خواهیم مردم زیر ضرب و خشونت زندگی کنند.»

«هرگز نمی‌شود گفت مزارشریف سقوط نخواهد کرد. می‌گوییم هرچه در قدرت و توان داریم می‌گذاریم تا جلوی سقوطش به دست طالبان را بگیریم، و بر فرض شهر به دست طالبان بیفتد، خانه به خانه خواهیم رفت تا با طالبان بجنگیم. آن‌ها را پیدا می‌کنیم و وادار به عقب‌نشینی می‌کنیم.»

© The Independent