باید مردم را برای استفاده از پلاستیک تنبیه کنیم

بازیافت، کره زمین را نجات نمی‌دهد

IAIN MCGREGOR / STUFF / AFP

باید کارهای بسیار بیشتری برای یک زندگی سبزتر انجام دهیم. برای همین، به مشوق‌ها و مجازات‌های مالی بیشتری نیاز داریم.

تشویق‌ها کار کرد. از زمانی که در سال ۲۰۱۵ در سراسر کشور برای هر کیسه پلاستیکی ۵ پنی تعیین کردیم، اکنون ۹۳ درصد کمتر کیسه پلاستیکی استفاده می‌کنیم (ویلز در این زمینه پیشگام بود و از سال ۲۰۱۱ بر روی کیسه‌های پلاستیکی قیمت گذاشت). وقتی سال دیگر قیمت به ۱۰ پنی افزایش یابد، استفاده از کیسه پلاستیکی هم کم‌تر می‌شود و به همین ترتیب، هدر رفتن هیدروکربن‌های باارزش و آسیب‌های زشت به محیط زیست که در اقیانوس‌ها باعث خفگی لاک پشت‌ها و سایر موجودات می‌شود، کاهش خواهد یافت.

طبق گفته دولت، در چشم‌انداز ده ساله مالیات‌گذاری بر روی کیسه پلاستیک، که مالیات محسوب نمی‌شود، سود مورد انتظار برای اقتصاد بریتانیا بیش از ۷۸۰ میلیون پوند خواهد شد؛ یعنی حدود 730 میلیون پوند برای اهداف خوب، 60 میلیون پوند صرفه‌جویی در هزینه‌های پاکسازی، و 13 میلیون پوند صرفه جویی برای کربن. چهار پنی از پنج پنی مالیات کیسه پلاستیکی، خرج مصارف باارزش می‌شود؛ مالیاتی که تقریباً به چشم کسی نمی‌آید. این نشان می‌دهد که چگونه بینش‌های ساده از اقتصاد رفتاری، می‌تواند به تغییرات بزرگ اجتماعی کمک کند.

اینها همه خبرهای خوب بودند.

این‌ها به جای خود، کارهای بیشتری هم می‌توانیم انجام دهیم، از جمله، معرفی مالیات آزمایشی بر روی لیوان‌های یک‌بار مصرف قهوه (البته با معافیت مناسب برای کافه‌های کوچکتر)، و روی نی‌های پلاستیکی و هر پلاستیک دیگری در این سبک زندگی افراطی. من معتقدم که کارمندان دولت در اداره محیط زیست، تغذیه و امور روستایی، از کل ماجرا چنان گیج شده‌اند که نتوانسته‌اند یک طرح مناسب تهیه کنند. همان‌طور که بوریس جانسون ممکن است بگوید، اگر ‌توانستیم در سال ۱۹۶۹ سه نفر را روی کره ماه پیاده کنیم، مطمئناً حالا می‌توانیم روی نی‌های پلاستیکی قیمت بگذاریم. همچنین، می‌توانیم بر روی بازیافت مواد غذایی هم کارهای بیشتری انجام دهیم. برای بانک‌های غذا، مواد غذایی تازه‌تر و سالم‌تر تهیه کنیم. شاید ترزا ویلرس (وزیر محیط زیست، تغذیه و امور روستایی بریتانیا) شانس بیشتری از مایکل گوو (وزیر پیشین محیط زیست) داشته باشد.

در واقع، می‌توانیم مالیات پلاستیکی را تعمیم دهیم. هر ماده غذایی تازه که در پلاستیک بسته بندی شده باشد، ۱۰ پنی گران‌تر از ماده غذایی بدون بسته‌بندی یا در کیسه‌های کاغذی یا کیسه‌های ارگانیک قابل کود شدن، به فروش برسد.

نه این که بخواهم خودنمایی کنم، اما در مقابلم یک بسته حاوی چهار شلیل سفید دوناتی از فروشگاه مارکس و اسپنسر دارم، نمادی کوچک اما قدرتمند از قدرت سرمایه‌داری برای برآورده کردن نیازهای مصرف کننده که آرزویش را داشتیم. لحظه‌ای این فکر را که برای رسیدن این میوه از اسپانیا به اینجا چه آلودگی عظیمی از دی‌اکسید کربن ایجاد شده است، رها می‌کنم و متوجه می‌شوم که در لفاف پلاستیک شفافی (سلفون) پیچیده شده‌اند و در یک سینی مقوایی سیاه به منظور محافظت از له شدن، قرار گرفته‌اند. با این وجود، هیچ‌  دستورالعملی برای بازیافت این بسته‌بندی به چشمم نمی‌خورد. اگر این کره زمین را نجات دهد، خوشحال می‌شوم شلیلی را بخورم که یک طرفش لهیده شده باشد. حتی بر اساس اصل ترزا می، می‌شود ‌فقط پوسیدگی را برید و بقیه‌اش را استفاده کرد (مفهومی که او شاید با جدیت بیشتری در مورد کابینه خودش به‌کار برده باشد).

در واقع، حدود ۵۸ نماد مختلف بازیافت وجود دارد که به سختی توسط مردم درک می‌شوند. برخی از شوراها به طرز مبهمی هر چیزی را قابل بازیافت می‌گیرند، برخی دیگر وسواس بیشتری دارند. بعضی از شما می‌خواهند همه را در کیسه بازیافت عمومی بگذارید، بعضی دیگر خواستار آن هستند که با دقت همه انواع مختلف قابل بازیافت را جدا کنید و در صورت نیاز، به مراکز ویژه زباله‌های برگشت‌پذیر ببرید. من هیچ وقت در درس علوم باهوش نبودم. اطمینان ندارم که به راحتی بتوانم پلی اتیلن ترفتالات خود را از پلی اتیلن با چگالی بالا، یا پلی وینیل کلراید را از پلی اتیلن با چگالی پایین، پلی پروپلین، پلی استایرن تشخیص بدهم. آنقدر دراین موارد پرت هستم که نمی‌دانم با این‌ها چه می‌کنند.

مگر آن‌که لیسانس شیمی ارگانیک داشته باشید که بتوانید تا حدی از آشفته‌بازار بازیافت در بریتانیا، سر در بیاورید. گذاشتن یک پاکت پلاستیکی یا چند قوطی قدیمی همراه با کاغذ بازیافتی، اساساً می‌تواند تلاش برای اجرای بازیافت را بی‌فایده و بی‌ارزش جلوه دهد. یکی از دلایلی که چینی‌ها و مالزیایی‌ها به ما می‌گویند که دیگر نمی‌توانند مواد بازیافتی ما را بخرند، همین است. زیرا مصرف‌کننده گیج بریتانیایی مرتباً فلزات، پلاستیک، کاغذ، و مواد ارگانیک را در کیسه‌ها و سطل‌های اشتباه قرار می‌دهند، و هنگامی که در شانگهای یا کوالالامپور بازشان می‌کنند، فقط می‌خواهند به ما برشان گردانند. به نظر می‌رسد که «بریتانیای جهانی» حتی قادر نیست زباله‌های مناسبی صادر کند.

همیشه باید صریح باشیم؛ بازیافت، کره زمین را نجات نمی‌دهد. فقط نابودی اجتناب‌ناپذیر آن را، آن هم به میزان خیلی کوتاه در مقیاس کیهانی، به تأخیر می‌اندازد. مشکل واقعی، استفاده بیش از حد و غیرقابل تحمل ما از همه چیز است. بنابراین، باید کارهای بسیار بیشتری برای داشتن یک زندگی سبزتر انجام دهیم. برای همین هم به مشوق‌ها و جریمه‌های مالی بیشتری نیاز داریم.

بنابراین، جواب واضح این است که در وهله اول باید از استفاده از پلاستیک‌ها، به‌ویژه در بسته‌بندی، ممانعت شود. همه ما می‌توانیم تلاش کنیم تا مواد غذایی‌مان را تازه و بدون بسته‌بندی خریداری کنیم، مثل گذشته‌ها، و همین الان که من از بازارهای محلی خرید می‌کنم. و اگر نمی‌توانیم یا نمی‌خواهیم به این صورت خرید کنیم، مالیات – هزینه‌اش را بپردازیم، برای این‌که شرایط اضطراری آب و هوا را بدتر می‌کنند. این مالیات بر غذا نیست که قیمت غذا را بالا ببرد و بر فقرا فشار بیاورد، زیرا همیشه باید گزینه بدون بسته‌بندی وجود داشته باشد. به عبارت دیگر، جریمه‌های کوچک مالی می‌توانند باعث فشار به نیروهای بازار شوند و مجبورشان کنند همان‌طور که  اختصاص دادن پنج پنی برای پایان دادن به تهدید کیسه‌های پلاستیکی به نتیجه رسید، آنها هم مشکل بزرگ پلاستیک را حل کنند.

این نوشته برگردان فارسی از مقالات منتشر شده دیگری است و منعکس کننده دیدگاه سردبیری روزنامه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.

www.independent.co.uk/voices

© The Independent

بیشتر از جهان