تصویری تازه از بدن زن، حلال مشکل نگاه مردانه

«زنانگی‌ای که کارلوتا به نمایش می‌گذارد، صادقانه و قدرت‌بخش است»

«وقتی زنان را دور هم جمع می‌کنم تا از آن‌ها عکس بگیرم، انگار موجود جدیدی خلق می‌کنم»-Vimeo/comcarlotaguerrero

کارلوتا گررو، عکاس، خاطرات دوران کودکی خود را خوب به خاطر دارد. او در مقدمه کتاب جدید عکس‌هایش می‌نویسد: «در دوران مدرسه، سر کلاس این خیال از سرم می‌گذشت که روی میز معلم بروم، بایستم و لخت شوم، معلم‌ها سعی کنند مانعم شوند، اما من پا به فرار بگذارم و همچون غزالی عریان، در راهروها و حیاط و باشگاه ورزشی و همه جاهای عمومی مدرسه بدوم. من از این که چنین خیالاتی در سر می‌پروراندم، خیلی احساس گناه می‌کردم.»

این خیال فرار و آزادی، در عکاسی همچنان نقطه تمرکز او باقی مانده است. این عکاس خودآموخته اهل بارسلونا، یک دهه است که در زمینه‌های زنانگی، اندام و شناخت هرچه بیشتر این‌ها کار می‌کند. او در نوجوانی یک دوربین فیلمبرداری اولگا کادو گرفت و عکاسی از دوستانش را که بعدازظهرها کنار دریای مدیترانه برهنه و شاد گرد هم می‌آمدند و در کنار یکدیگر حس رهایی و آزادی را تجربه می‌کردند، به وسیله آن آغاز کرد.

می‌گوید یک بار که ال‌اس‌دی مصرف کرده بود، فکر یکپارچگی بدن‌های زنانه به ذهنش خطور کرد. او می‌نویسد: «وقتی زنان را دور هم جمع می‌کنم تا از آن‌ها عکس بگیرم، انگار موجود جدیدی خلق می‌کنم... انگار هر زن، اندام یا یاخته‌ای است که در کنار دیگران، موجود جدیدی پدید می‌آورد.»

در اواسط دهه سوم زندگی، فرصت بزرگی برایش فراهم شد. موسیقیدانی به نام سولانژ نوولز، کارهای او را در اینستاگرام دید و با این عکاسِ آن زمان ناشناس، تماس گرفت. گررو از چهره شکلاتی‌رنگ معروف این زن موسیقیدان برای طرح جلد آلبوم سال ۲۰۱۶ او با نام «یک صندلی یک میز»، عکس گرفت. در آن عکس، نوولز تعداد زیادی گیره‌ رنگی به موهای فرفری‌اش زده بود تا مرتب بماند. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

این دو بسیار همفکر و هماهنگ بودند. چهره رویایی و سودایی نوولز که ظرافت‌های درونی زنانه را بی‌پرده به نمایش می‌گذاشت، به خوبی با حس کشف و شهود غیرعادی گررو در زمینه‌های شهوانی و شفابخشی همخوانی داشت. گررو به همکاری با نوولز ادامه داد و نماهنگ‌ها و جلد آلبوم بعدی‌اش با عنوان «وقتی به خانه برسم» را نیز کار کرد.

گررو از آغاز همکاری پرثمرش با نوولز، به یکی از پرطرفدارترین عکاسان روز بدل شد. او از موسیقیدانانی چون آرکا و روزالیا و شاعری چون روپی کائور، عکاسی کرده است. در صنعت مد نیز با سردمدارانی چون هلموت لنگ، دیور و فیلیپ لیم کار کرده است. سال ۲۰۱۹ در نمایشگاه هنر بازل در میامی، اثر «متفاوت دوست بدار» او که با همکاری نشان تجاری اسپانیایی «دزیگوال» اجرا شد، توجه همگان را به خود جلب کرد. در پایان آن اجرای هنری، توده نامنظمی متشکل از بدن ۳۰ نفر به چشم می‌خورد. در میان آن افراد، لوردیس لئون، دختر مدونا، هم حضور داشت.

مجموعه‌ای از کل کارهای او تا امروز، در کتاب جدیدش با عنوان اسپانیایی «اژدهایی درون قلبم دارم: عکس‌های کارلوتا گررو» از انتشارات پرستل منتشر شده است؛ عکس‌هایی متفاوت با رنگ‌های مات از دریچه چشمان مشتاق و آرام این عکاس. گررو در مصاحبه‌ها گفته است که بینش زیبایی‌شناختی او با شخصیت مضطرب و بیقرارش در تضاد است. او همچنان می‌کوشد به بدن زن، نگاه متفاوتی داشته باشد و به آن از دید لذت‌جویی و رفاقت، و فارغ از نگاه مردانه، بنگرد.

در مقدمه آن کتاب، از قول روپی کائور نقل شده است که سر صحنه عکاسی با گررو، «سرانجام، برهنه، از بستری پر از گلبرگ‌های رز در آتلیه وی در بارسلونا، سر درآوردم». او می‌گوید تمرکز گررو بر بدن زن، تلاشی است برای بازنگری در آن و بازپس گرفتنش و به نمایش گذاشتن این نگاه در فرهنگ بصری عامه مردم. کار او ورای نمایش تن است؛ گرچه از زنانی با شکل و سایز و رنگ پوست‌های گوناگون، عکاسی می‌کند. عکس‌های او حس شهوانی طبیعی القا می‌کنند، اما با عرضه کالایی بدن زن در مجلاتی که نسل گررو با تماشای آن‌ها بزرگ شده است، فرسنگ‌ها تفاوت دارد.

کائور می‌نویسد: «کار کارلوتا، حلال مشکل نگاه مردانه است. در صنعتی که پر است از مردانی که از تن زنان تصویربرداری می‌کنند، نگاه کارلوتا تازه و منحصربه‌فرد است. من به عنوان یک زن دیگر نمی‌خواهم تنم را از دریچه نگاه یک مرد ببینم. کل عمرم به همین گذشته است. حالا می‌خواهم که یک زن، تنم را ببیند و از من عکس بگیرد که عکس‌هایش ارج‌گذار هستند، نه بهره‌جو. کسی که عکس‌هایش شهوت‌انگیز است، اما به تن من، نگاهی ابزاری و نظربازانه ندارد. در دنیایی که حضور و وجود زنانه تحقیر می‌شود، زنانگی‌ای که کارلوتا به نمایش می‌گذارد، صادقانه و قدرت‌بخش است.»

کتاب تازه کارلوتا گررو با عنوان «اژدهایی درون قلبم دارم» را نشر پرستل روز ۲۷ آوریل منتشر کرده است و از اینجا قابل تهیه است.

© The Independent

بیشتر از فرهنگ و هنر