پرگار برای بچه مدرسهایهای امسال در ترکیه فقط معنی زنگ ریاضی را ندارد. اسم سگ سفید لنگدرازی است که توسط وزارت آموزش و پرورش به سرپرستی گرفتهشده تا شروع یک حرکت سرتاسری در آغاز سال تحصیلی جدید باشد.
ضیا سلجوق و سگ جدید وزارتخانه روبروی دوربینهای خبری باهم دست دادند و آقای وزیر خبر خوش را اعلام کرد.
Pergel barınaktan geldi. Okullarımızın da alabilmesi için bir çalışma başlattık. “Bir bu mu kaldı?” dediler. Emin olun, müfredata hayvan sevgisine dair bir yazı koymakla, okul bahçesine çocuğun seveceği, günaydın diyeceği bir can koymak arasında, “sevgi” kadar büyük bir fark var. pic.twitter.com/HaXyUtZuMu
— Ziya Selçuk (@ziyaselcuk) July 21, 2019
ازاینپس سگهای بیصاحب این شانس را خواهند داشت که توسط مدارس ترکیه به سرپرستی گرفته شوند تا بخشی از برنامه آموزشی دانش آموزان باشند.
او عقیده دارد در بحث آموزش تفاوت بزرگی هست بین قرار دادن یک بخش به نام محبت به حیوانات در کتاب درسی و صبحبهخیر گفتن هر روز بچهها در حیاط مدرسه به یک حیوان جاندار. تفاوتی به بزرگی عشق.
پرگار یکی از چند هزار سگ رهاشدهای بود که در پناهگاههای سراسر ترکیه نگهداری میشوند و اغلب شانسی برای یافتن خانواده ندارند. تعداد بیشتری از آنها در خیابان زندگی میکنند.در آمار غیررسمی تعداد سگهای بیسرپرست در شهر استانبول بین صد تا صد و پنجاههزار عدد اعلام شده است.
کسی نمیداند از کجا آمدهاند و چطور جزء جدانشدنی استانبول شدهاند اما در تاریخ تا قرن هفدهم هم میتوان ردشان را دید.
در دوران بیماریهای همهگیر، نبود بهداشت و فقر ناشی از جنگهای جهانی و نبردهای داخلی اوضاع نه برای انسانها مساعد بود نه برای حیوانات. دولتهای وقت بارها تلاش کردند تا از دست سگها خلاص شوند. یکی از افسانههای محلی استانبول مربوط به ماجرای اخراج سگها از شهر و رها کردنشان در جزیره بویوک آدا در سال ۱۹۱۰ میلادی است. مردم باور دارند زلزله آن سال به خاطر قهر و غضب خداوند از گرسنگی دادن و مرگ سگها بود. به همین خاطر وقتی شهرداری استانبول در سال ۲۰۱۴ طرح جمعآوری سگها و انتقال آنها به کمپ خارج از شهر را آغاز کرد با مقاومت مردم روبهرو شد که در اطراف پناهگاه تحصن کردند و آن را با اردوگاههای آلمان هیتلری مقایسه کردند و سرانجام توانستند جلوی اجرای آن را بگیرند.
نجاست سگ در اینجا معنایی ندارد. میشود همزمان با تسبیح چرخاندن و سیگار کشیدن یک تکیهگاه گرم و نرم هم داشت
شهردار استانبول و مناطق شهری آن مستقیماً توسط رأی مردم انتخاب میشود و در انتخابات اخیر شهرداریها نیز تمام نامزدها سعی کردند که حتماً در قسمتی از برنامه انتخاباتی خودشان به علاقهمندی به حیوانات و اختصاص بودجه برای آنها اشاره کنند.
همین توجه عمومی باعث شده است که شهرداری ترکیه و شهر استانبول بخش مستقلی در تشکیلات خود برای دامپزشکی داشته باشند. در هر ساعتی از شبانهروز بخش اورژانس و آمبولانس حیوانات با تماس با شماره سهرقمی شهرداری (بخش میز سفید) قابلدسترسی است. برنامههای منظم عقیمسازی در تمام محلات وجود دارد و شهروندان میتوانند با مراجعه به شهرداری از خدمات رایگان برای مداوای حیوانات خیابانی استفاده کنند.
دعای انسان و حیوان تشنه در تابستان برای شادی ارواح درگذشتگان کسانی که این آبخوری را وقف کردهاند
ارتباط مداوم با حیوانات و نقش پررنگ آنها در زندگی شهری باعث شده است سبک زندگی شهروندان مطابق با حضور آنها شکل جدیدی بگیرد. درحالیکه در بخش زیادی از اروپا و آمریکای شمالی سگهای خانگی حتی در زمان همراهی با صاحب خود هم در بند قلاده هستند، زندگی آزادانه هزاران سگ و گربه شهری در استانبول جهانگردان را دست به دوربین میکند. تجربه استثنایی که شاید با این کیفیت در هیچ جای دنیا وجود نداشته باشد.
همه درها به رویشان باز است. زیاد هم مهم نیست اگر روی لباس تازهای که خریدهاند کمی هم موی گربه باشد
آنها همه جا عزیز هستند چه در نماز ظهر جمعه در حیاط مسجد و چه در شبهای میخانه. برای جهانگردان شاید دیدن گربههای لمیده در قفسه کتابها و سگهای خوابیده در کنار قفسه داروها عجیب باشد اما برای مردم استانبول به اندازه پناه گرفتن یک همشهری زیر سقف یک مغازه از باران بهاری طبیعی به نظر میآید.
به مدد آنها ابر شهر استانبول با جمعیت ۱۵ میلیونی توانسته تا حدی حیات طبیعی خود را حفظ کند. اگرچه در سالهای اخیر بخش بزرگی از جنگلهای شمال شهر به دلیل طرحهای عظیم راهسازی از بین رفته است اما نسبت به شهرهایی مانند تهران هنوز بخشهایی از فضای سبز طبیعی خود را حفظ کرده است.
وجود جوندگان کوچک، خارپشت، سنجاب، لاکپشت، گربه و سگ و پرندگان فراوان باعث شده است که این شهر بزرگ معضلاتی مانند رشد بیرویه جمعیت موش یا حشرات را نداشته باشد که یکی از ثمرات آن استفاده کمتر از سموم شیمیایی است.
کتابفروش این مغازه اعتقاد داشت رد پنجه گربه روی کتابها حتی از امضای نویسنده هم مهمتر است
گردشگران ایرانی که هرسال به استانبول و سایر شهرهای ترکیه سفر میکنند شاید بارها از خود پرسیده باشند که آیا این سبک زندگی و زیست را میتوان در تهران و شهرهای بزرگ ایران نیز پیاده کرد و آیا با حضور کنترلشده حیوانات شهری میتوان باعث برگشت روح زندگی به شهرها و بازگرداندن بخشی از اکوسیستم از دست رفته به زندگی روزمره شهری شد؟