مظهر خالقی؛ بازگشت شجریان کردستان پس از ۴ دهه

صدای نرم و محزونش سبب شده او را شجریان کردستان لقب دهند

عکس از فرارو

کنگره مشاهیر کرد با رونمایی از سردیس ۱۰ چهره ماندگار این دیار، نیمه‌ شب چهارشنبه، ۱۲ تیرماه به کار خود پایان داد. این کنگره یک مهمان ویژه داشت که حضور او، رویدادی با این اندازه از اهمیت و حضور چهره‌های برجسته دیگر را تحت‌الشعاع  خود قرار داد.

شامگاه چهارشنبه وقتی مظهر خالقی بعد از نزدیک به ۴ دهه دوری از وطن، برای سخنانی کوتاه به جایگاه رفت، تقریبا تمامی سالن به پاخاست. لحظاتی طولانی به تشویق گذشت و بسیاری موبایل به دست از این لحظه تاریخی فیلم ‌گرفتند. لحظاتی بعد صحنه‌ تاریخی دیگری هم تکرار شد. حضور همزمان دو شوالیه‌ آواز کردستان؛ شهرام ناظری و مظهر خالقی، تا خالقی نشان تقدیر را بر سینه ناظری حک کند.

در کنگره مشاهیر کرد که به ابتکار شهرداری سنندج برگزار شد، ۱۰ سردیسی که از سوی هادی ضیاء‌الدینی، پیکر‌تراش نام‌آور اهل سنندج، طراحی و ساخته شده بود، در پارک مشاهیر کرد در آبیدر سنندج، به مساحت ۳۵۰۰ متر نصب شد. در این کنگره چهره‌های نامی فرهنگ و هنر کردستان همانند شهرام ناظری، کیهان کلهر، علی‌اکبر مرادی، قطب‌الدین صادقی، محمدعلی سلطانی، مورخ، میکاییل اصلان، خواننده کردستان ترکیه و … گروهی دیگر از مشاهیر و بزرگان فرهنگ، علم، ورزش و هنر کردستان مورد تقدیر قرار گرفتند تا روزی خاطره‌انگیز در فرهنگ کردستان به یادگار بماند. روزی که تالارهای دانشگاه کردستان مملو از جمعیت مشتاق فرهنگ و هنر بود.

هنرمندی با پیشینه فرهنگی موثر

مظهر خالقی هنرمندی است با پیشینه فرهنگی نسبتا موثر و قابل اعتنا. تولد و رشد و نمو در محیطی فرهنگی این پیشینه را به او بخشیده است. او سال ۱۳۱۷ در خانواده‌ای نسبتا متمول به دنیا آمد و همین به او فرصت داد تا تحصیلات دانشگاهی را تا سطوح عالی طی کند. حضور در پایتخت و حشر و نشر با محافل فرهنگی و فکری او را به جایگاهی رساند که بتواند خط و مرز فکری و هنری آینده خود را ترسیم کند. برای نمونه همنشینی با انجوی شیرازی به او آموخت که چگونه باید به فکر گردآوری میراث‌های فرهنگی خود باشد و سال‌های مدیریت در رادیو کرمانشاه تجربه‌ای فراخ به او بخشید تا به کارهای اساسی در گرد‌آوری فرهنگ و فولکلور مناطق بیندیشد. بعدها او یکی از مهمترین موسسات فرهنگی را در سلیمانیه عراق بنا گذارد؛ «انستیتو میراث فرهنگی کردستان عراق» که یکی از مهمترین مراکز در حفظ و نگهداری آثار و اسناد مربوط به نه تنها کرد‌های عراق، که تمامی کردهای جهان است و اکنون به عنوان بازوی فرهنگی و میراثی این منطقه، صاحب عنوان و اعتباری ویژه است.

 ازدواج با دختر ابراهیم احمد، رمان نویس کرد عراقی، و باجناق‌شدن با جلال طالبانی به او جایگاهی خاص در مسیر زندگی پرفراز و نشیب‌اش بخشید تا از دریچه سیاست نیز به فرهنگ نظر کند.

شجریان کردستان

مظهر خالقی که اهالی کردستان از او با عنوان «ماموستا مظهر خالقی» یاد می‌کنند، به تحقیق یکی از معروفترین خوانند‌گان کردزبان به شمار می‌رود که جادوی صدا و آواز او با چند نسل از کردهای نه تنها ایران، که تمامی جهان پیوندی بی‌بازگشت پیدا کرده است. صدایی نرم و حریرمانند، محزون و سوخته و تشخص‌یافته که سبب شده تا بسیاری او را شجریان کردستان لقب دهند.

خالقی اگر چه سالیانی است به صدای کردستان شهره است اما خوانندگی را با ردیف‌خوانی و اشعار فارسی آغاز کرد و بیش از ۱۱ سال ردیف ‌موسیقی ایرانی و شیوه‌های ‌آوازخوانی را فرا گرفت.

در ابتدا سخت تحت تاثیر صدای غلامحسین بنان قرار داشت و پیش‌بینی‌ها هم این بود که از او خواننده‌ای با اشعار فارسی به جامعه آوازی ایران ارائه شود، اما کسی که او را به سمت خوانندگی قطعات کردی راهنمایی و در این موقعیت تثبیت‌اش کرد، مرتضی‌خان حنانه، آهنگساز و موسیقی‌شناسی نامی‌ ایرانی بود.

حنانه که درکی چند وجهی از موسیقی ایران داشت و با ظرایف موسیقی مناطق ایران آشنا بود، دریافت خالقی اگر بخواهد به عنوان خواننده‌ای فارسی‌زبان ادامه مسیر دهد، بین غول‌هایی چون بنان، قوامی، ایرج، گلپا و شجریان و خوانندگان معروف زن، نامی پیدا نخواهد کرد و در نهایت خواننده‌ای درجه سه خواهد شد. پس او را به سمت خواندن نغمه‌های کردی تشویق کرد و خود نیز برخی از قطعات مهم کردی را آهنگسازی کرد. نقش حسن یوسف‌زمانی و نیز مجتبی میرزاده در سوق‌دادن و تمرکز خالقی بر کارهای کردی را نمی‌توان منکر شد. برخی از بهترین و شنیدنی‌ترین کارهای خالقی محصول ذوق‌ و آفرینش هنری این دو تن، به خصوص مجتبی میرزاده است که تنظیم‌هایی بسیار شنیدنی از نغمه‌های کردی را به بازار موسیقی عرضه کرده است. به روایتی از مظهر خالقی نزدیک به ۲۵۰ قطعه موسیقی بر جای‌ مانده است.

چرا بازگشت مظهر خالقی ۴ دهه به درازا کشید؟

اینکه بازگشت مظهر خالقی به ایران ۴ دهه به درازا کشید از پرسش‌هایی است که کمتر پاسخی به آن داده شده است اما روایت‌هایی، قهر او را به بازداشت‌ سال‌های ابتدایی انقلاب مرتبط می‌دانند.

خالقی مدیریت رادیوی کرمانشاه را در سال‌های ۵۲ تا ۵۷ بر عهده داشت. رادیویی که به گفته خالقی در یکی از معدود گفت گوهایش با یک خبرگزاری ایرانی( ایرنا- اسفند ۱۳۹۲) «یكی از مراكز مهم رادیو و تلویزیون در ایران بود و بعد از مركز شیراز رتبه دوم کشوری را داشت» و علاوه بر داخل کشور«برنامه‌های آن در عراق وکردستان عراق نیز قابل دریافت بود».

برای یک جامعه انقلابی و چپ‌زده اوایل انقلاب که به یک کارمند ساده تلویزیون و رادیو برچسب طاغوتی و ضد‌انقلاب می‌زدند، چسباندن اتهام ساواکی بر پیشانی مدیری در این تراز و اندازه کار‌ آسان و باورپذیر بود. با همین اتهام هم او را بازداشت کردند و به زندان افکندند، اگر چه مدتی بعد آزاد و با تمهید جلال طالبانی به کردستان عراق و سپس به انگلستان رفت. اما این دلخوری تا سال‌ها با او بود و آزردگی ناشی از چنین تهمت سنگینی سبب‌ساز نیامدن به وطن برای چهار دهه شد.

از میانه‌های دهه نود و به صورت جسته گریخته حضور او در زادگاهش زمزمه می‌شد. تا مدت‌ها حتی نشریات داخلی اجازه انتشار مطلب یا گفت وگویی با او را نداشتند تا اینکه با روی کار‌آمدن دولت حسن روحانی  رایزنی‌ها برای حضور او در ایران فراهم شد.

انتشار یکی دو گفت وگو از او در رسانه‌های ایران و نیز گفت وگویی که با عکسی بزرگ از او در نشریه تجربه در زمستان ۱۳۹۳ منتشر شد، مسیر را برای حضور او هموارتر کرد. سال ۱۳۹۵ از  او خواسته شد تا پیامی را برای «دومین جشنواره فرهنگ و هنر اقوام ایرانی» به صورت فایل ویدئویی بخواند و اکنون  سه سال بعد از آن حضور ویدئویی در یک محفل رسمی، برگزاری مراسمی چنین بزرگ بهانه حضور فیزیکی او را در تالار دانشگاه کردستان و همراه با دیگر هنرمندان و مشاهیر کردستان فراهم کرد تا با وزیر ارشاد در یک قاب قرار گیرد.

مظهر خالقی اما از سال‌های میانی دهه ۱۹۹۰ تقریبا کمتر خوانده است. آخرین اجراهای صحنه‌ای او به کنسرتی باز می‌گردد که با هنرمندانی چون مجید درخشانی و رضا قاسمی در اروپا برگزار کردند. بعد از آن از او کمتر صدایی شنیده‌ایم و طبیعی است که در سن بالای ۸۰ سالگی هم نخواهد دوباره خنیاگری را بیازماید. مردم ایران و به خصوص اهالی کردستان اما خاطره صدای او را هر روز با شنیدن آن آثار کم نظیر بیشتر حس می‌کنند.

بیشتر از فرهنگ و هنر