هزاران واحد صنعتی و صدها هزار خانواده در سراسر ایران در گرمترین ماه سال، با پدیدهای مواجهاند که دیگر فقط نمیتوان آن را «خاموشی» نامید.
در حالی که مردم روزانه با چند نوبت قطعی برق و آب مواجهاند، کارخانهها یکی پس از دیگری، بهناچار تعطیل میشوند و بحران انرژی به تهدیدی جدی برای اقتصاد، اشتغال و حتی سلامت عمومی تبدیل شده است.
گزارشهای ارسالی برای ایندیپندنت فارسی نشان میدهد که برای نمونه در استان کرمان، کارخانه خودروسازی کرمانموتور به دلیل قطعیهای مکرر برق و کاهش شدید فروش، طی کمتر از دو هفته بیش از ۳۰۰ نفر از کارکنانش را اخراج کرده و در حال برنامهریزی برای تعدیل گستردهتر نیروهایش است. یکی از مهندسان کنترل کیفیت این کارخانه هم میگوید که تولید روزانه عملا فلج شده و فروش به نصف چهار سال قبل کاهش یافته است.
همزمان، از قطع کامل آب و برق در پالایشگاه تهران که به توقف برخی واحدهای عملیاتی منجر شده، نیز گزارشهایی منتشر شده است. به گفته کارشناسان، ادامه این روند میتواند زنجیره تامین بنزین، روغنموتور و سایر فراوردههای نفتی را دچار اختلال جدی کند.
محمود نجفیعرب، رئیس اتاق بازرگانی تهران، روز جمعه ۱۰ مرداد اعلام کرد: «امروز بزرگترین مشکل صنایع ایران ناترازی انرژی است. برق واحدهای صنعتی سه روز در هفته قطع است. با اینکه داراییهایی مثل نیروی انسانی در اختیار داریم، امکان بهرهبرداری از آنها را نداریم.»
او به ناتوانی صنایع کوچک در تهیه ژنراتور هم اشاره کرد و افزود: «ژنراتورهای ۱۰۰ تا ۲۰۰ کیلوواتی بسیار گراناند، با این حال همچنان برای بسیاری از صنایع کافی نیستند و واحدهای کوچک هم در این رقابت از بین میروند.»
این وضعیت در مناطق محروم و کمبرخوردار بحرانیتر است؛ چرا که تعطیلی کارخانههای کوچک و متوسط نهتنها تولید را متوقف میکند، بلکه به افزایش بیکاری، فقر و نارضایتی اجتماعی منجر میشود و از طرفی، شکاف طبقاتی بین کلانسرمایهداران و تولیدکنندگان خرد در ایران را هر روز عمیقتر میکند.
گزارشهای مردمی متعدد از سراسر ایران هم حاکی از افزایش تعداد نوبتهای قطعی برق خانگی به سه یا چهار بار در روز است. در بابل، یکی از ساکنان میگوید: «برق از ۹ تا ۱۱ صبح، ۱۳ تا ۱۵، و ۱۹ تا ۲۱ قطع میشود، ولی حتی به این برنامه هم پایبند نیستند. دیروز چهار بار برق رفت. برق که قطع میشود، همان چند قطره آب هم نمیآید.»
محمد ساکن شاهینشهر اصفهان، میگوید: «هر روز پنج بار برق میرود. یخچال مغازه من سوخت. کولر منزل خواهرم هم از کار افتاد. در این گرما چطور باید زندگی کنیم؟»
این در حالی است که وقتی برق قطع میشود، پمپهای آب هم از کار میافتند، دکلهای مخابراتی خاموش میشوند و اینترنت نیز قطع میشود. آنچه ارتباطات درونشهری و حتی خدمات اورژانس را مختل میکندو همزمان با تشدید گرما، تهدیدهایی جدی برای سلامتی مردم بهویژه سالمندان و بیماران بهوجود میآورد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
گزارشهای ارسالی برای ایندیپندنت فارسی نشان میدهد ساکنان منطقه عباسآباد تهران، سومین روز قطعی کامل آب را آغاز کردهاند و از فلج شدن کامل زندگی روزمره خود خبر دادهاند. آنها میگویند تماس با سامانه ۱۲۲ بینتیجه مانده است و اپراتورها تنها مردم را به خرید منبع و پمپ آب تشویق میکنند. در حالی که بسیاری حتی پس از نصب منبع آبهای گرانقیمت، هنوز قطرهای آب دریافت نکردهاند.
ساکنان این منطقه هشدار دادهاند که اگر بحران ادامه یابد، با توجه به نبود امکانات بهداشتی، خطر بیماری و حتی مرگ برای سالمندان وجود دارد. آنان شرایط فعلی را به «کربلای قرن بیستویکم» در قلب تهران تشبیه کردهاند.
چرا بحران انرژی در ایران مزمن شده است؟
کارشناسان حوزه انرژی از مدتها پیش درباره این بحران هشدار داده بودند. میانگین عمر نیروگاههای برق حرارتی ایران به بیش از ۲۵ سال رسیده است و بخشی از شبکه انتقال برق و خطوط گاز سراسری نیز بیش از ۴۰ سال قدمت دارند. طبق آمار رسمی وزارت نیرو، نیمی از ظرفیت تولید برق کشور و ۳۰ درصد شبکه انتقال گاز نیازمند بازسازی فوریاند.
با این حال، برخلاف کشورهای منطقه مانند عربستان سعودی، ترکیه و امارات که طی دهه اخیر میلیاردها دلار برای توسعه انرژی خورشیدی و بادی سرمایهگذاری کردند، جمهوری اسلامی بر توسعه پروژههای نظامی، موشکی و هستهای تمرکز کرده است؛ پروژههایی که نهتنها دستاورد اقتصادی یا رفاهی ملموسی نداشتند، بلکه حالا در سال ۱۴۰۴ باعث شدهاند، مردم حتی در شمال ایران نیز با بحران برق و آب روبرو شوند.
قطع برق نهتنها تولید صنعتی، بلکه زنجیرههای تامین را نیز تحت تاثیر قرار داده است. از صنایع خودروسازی گرفته تا پالایشگاهها و صنایع غذایی، همه با خطر تعطیلی یا کاهش ظرفیت مواجهاند. با کاهش تولید داخلی، وابستگی به واردات بیشتر میشود که این موضوع در شرایط تحریم و کاهش ذخایر ارزی، میتواند بحرانهای ارزی و تورم بیشتر ایجاد کند.
از طرفی، کاهش برق در بخش کشاورزی و صنایع غذایی مستقیما امنیت غذایی مردم ایران را تهدید میکند و میتواند به افزایش قیمت یا کمبود کالاهای اساسی منجر شود.