تشییع و تدفین در حصار و در حضور انبوه چکمه‌پوشان

چگونه تجمعات اجتناب‌ناپذیر را مهندسی می‌کنند؟

عکس از شبکه‌های اجتماعی

پیش از مرگ محمدرضا شجریان، تصور بسیاری بر این بود که در تشییع جنازه وی در تهران صدها هزار نفر گرد خواهند آمد و نوعی اعتراض همگانی به سیاست‌های فرهنگی رژیم، یا حداقل به رفتار ناشایست آن با این میراث فرهنگی را به نمایش خواهند گذارد. اما غیر از یک تجمع کوچک در مقابل بیمارستان به هنگام شب که با سرکوب مواجه شد، اتفاق دیگری نیفتاد. آماده کردن جسد برای دفن در صبح بسیار زود در بهشت زهرا برگزار شد (تا جمعیتی بدانجا نرود) و جسد را نیز بلافاصله به شهرستانی بسیار کوچک منتقل کردند. به هنگام دفن نیز منطقه را حصارکشی کردند تا تجمع بزرگی شکل نگیرد. اگر فکر کنید که همه این داستان تصمیم خانواده بوده است، ماشین عظیم مهندسی اجتماعات در ایران را نادیده گرفته‌‌اید. هیچ تجمعی در ایران به دست حوادث سپرده نمی‌شود. پرسش کلیدی در اینجا این است که ماشین قدرتمند مهندسی اجتماعات در ایران چگونه کار می‌کند.

تجمع غیرخودی نداریم

حکومت جمهوری اسلامی ایران چون همه ابزارهای لازم را برای پیشگیری از اجتماعات دارد (تجمع بدون مجوز غیردولتی ممنوع است) و حقوق و سازوکارهای مربوط به آزادی بیان و تجمعات و تشکل‌ها در ایران وجود خارجی ندارد، با فراغ بال می‌تواند تجمعات بالقوه و بالفعل را شناسایی و سرکوب کند. تجمع قانونی غیردولتی در ایران با سرکوب مواجه می‌شود. قانون اساسی تجمعات را منوط به عدم مخالفت با اسلام کرده است و چون حاکمان با اسلام مساوی هستند، هر گونه تجمعی غیر از تجمع بسیجیان و نماز جمعه‌بروها، مخالفت با اسلام تلقی می‌شود. اگر برخی تجمعات اعتراضی صنفی و معیشتی را تحمل می‌کنند، از باب لطف است و نه حق اعتراض‌کنندگان برای تجمع.

در مواردی به تجمع صنفی بازنشستگان و کشاورزان نیز حمله شده است و پیرمردان و پیرزنان با سرهای شکسته و صورت‌های خونین به خانه روانه شده‌اند.

مرحله‌ شناسایی

در ایران شانزده نهاد امنیتی و اطلاعاتی وجود دارد که کارشان به طور دائمی تشخیص تهدیدهاست. مهم‌ترین و کلیدی‌ترین تهدیدها برای جمهوری اسلامی ایران نه منشاء خارجی، بلکه منشاء داخلی دارد. حاکمان بعد از اعدام و شکنجه و بازداشت بی‌دلیل صدها هزار نفر و اذیت و آزاد شبانه‌روزی ده‌ها میلیون نفر، می‌دانند که مردم زخم‌خورده در کمین فرصتند تا آنها را به زیر کشند. میزان نارضایتی مردم از حکومت و شرایط، گاه ۸۰ تا ۹۰ درصد گزارش شده است. میزان رضایت از دولت در برخی نظر سنجی‌های دولتی کمتر از ۱۰ درصد گزارش شده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

هزاران نفر در این دستگاه‌های امنیتی مدام با استفاده از نیروهای میدانی، دوربین‌های نصب شده و دنبال کردن آنچه مردم در شبکه‌های اجتماعی می‌گویند، تلاش می‌کنند اجتماعات بالقوه را تشخیص دهند و به نیروهای نظامی و انتظامی اطلاع دهند. این نهادها مدام در شهرهای کشور نظرسنجی انجام می‌دهند تا حرارت اجتماعی را اندازه بگیرند. اجتماعات معمول، مثل مسابقات ورزشی، پروتکل‌های خاصی تا حد دستور دادن به تیم‌ها برای بازی به نحو خاص یا گرفتن نتیجه خاص دارند. مراسم ختم مخالفان و محیط‌های تنش‌پذیر در شرایط خاص به پرونده‌های ویژه تبدیل می‌شوند.

مرحله پیشگیری

قوای قهریه حکومت قبل از دست زدن به سرکوب خیابانی تلاش می‌کند از تعداد و چگالی اجتماع‌کنندگان بکاهند و شرایط را تحت کنترل داشته باشند. این کار به چند روش انجام می‌شود:

۱. در برخی از تجمعات مثل تشییع هنرمندان محبوب، از پیش هزاران خودی به مراسم اعزام می‌شوند تا فضا کاملا در اختیار حکومتی‌ها باشد (از آنِ خود کردن مراسم). در تجمعات ناگزیر، مثل مسابقات ورزشی بین‌المللی که نمی‌توان جایگاه تماشاگران را کاملا از خودی‌ها پر کرد، همیشه تعدادی بسیجی و لباس‌شخصی حضور دارند تا کنترل شرایط از دست حکومت خارج نشود. نمونه‌وار، در مسابقه با کره جنوبی در ایام عاشورا بیست هزار بلیت مجانی به بسیجیان داده شد تا تحمیل فضای دلخواه (عاشورایی) از دست نظام خارج نشود. این کار در مسابقات حساس مثل شهرآورد پایتخت نیز انجام شده است. در باب حضور زنان در ورزشگاه‌ها نیز حکومت برای پیشگیری از حضور زنان معترض، همسران مقامات و زنان بسیجی را به استادیوم آورد تا به فیفا نشان دهد که زنان می‌توانند در ورزشگاه حضور یابند. در تجمعات گریزپذیر، از دادن مجوز به افراد توسط اداره اماکن و وزارت کشور خودداری می‌شود.

۲. در طول سال به شکل «روتین» افرادی را تحت عنوان اراذل و اوباش در خیابانٔ‌ها می‌گردانند تا به مردم نشان دهند که دستگاه سرکوب قدرتمند است و همگان را تحت نظر دارد و چه تنبیهاتی انتظار ناهمرنگ‌ها را می‌کشد. در این نمایش‌های خیابانی، از اعدام و قطع دست و شلاق زدن تا انداختن آفتابه بر گردن افراد و چرخاندن در خیابان، از افرادی با هیکل‌های درشت و لباس سیاه و ماسک صورت استفاده می‌شود تا به شکل حداکثری رعب‌انگیز باشند.ِ

۳. گرفتن تعهد از افرادی که در خانه می‌خواهند مراسمی مثل دعای کمیل یا مراسم ختم یا انواع دیگر مراسم حساس برای حکومت، برگزار کنند.

۴. اعزام انبوه نیروهای سرکوب برای ارعاب خیابانی در روزهای خاص. روزهای خاص عبارتند از روز تشییع جنازه مخالفان (مثل منتظری)، گرانی بنزین، سالگرد افرادی خاص مثل مصدق، و چهارشنبه‌سوری و سیزده بدر. در صورت احتمال هر گونه تجمع خیابانی، ده‌‌ها هزار نیروی با تجهیزات رعب‌آور و موتور سیکلت به میدان‌ها و خیابان‌ها اعزام می‌شوند تا به مردم یادآوری کنند که احتمال ضرب و شتم و بازداشت و تبعات بعدی (محرومیت از کار و حقوق اجتماعی) برای آن‌ها وجود دارد؛ در این گونه عملیات‌ها، تنها از نیروهای کادر استفاده می‌شود.

مرحله سرکوب

در نهایت کسانی هستند که به ارعاب‌‌ توجهی نمی‌کنند و به خیابان می‌آیند. این‌ها با باتوم و پنجه‌بوکس و بازداشت‌های فله‌ای و کهریزک و انفرادی و ده‌ها سال زندان سروکار خواهند داشت. سرکوب در مرحله خیابانی، با استفاده از چهار دسته نیرو انجام می‌شود:

۱. نیروهای کادر یگان ویژه نیروی انتظامی که بیشتر سپاهی هستند تا پلیس.  این یگان آموزش ویژه و تجهیزات ویژه دارد تا حکومت نایب امام زمان را ابدی سازد.

۲. بسیج محلات که در این شرایط اگر یگان ویژه پراکنده شود (مثل آبان ۹۸) و نتواند بر اوضاع مسلط شود، آماده مداخله هستند. در سال‌های اخیر حفره‌های بسیج محلات پر شده است و حکومت در هر منطقه، نیروی آماده برای تشخیص به موقع و مقابله با اعتراضات خیابانی محدود، در اختیار دارد.

۳. سپاه‌های استانی در شرایطی که یگان ویژه و بسیج از پس معترضان برنیایند؛ مثل دوران جنبش سبز یا شورش‌های شهری دوران رفسنجانی.

۴. نیروهای لباس‌شخصی که برای مداخله و کتک زدن و کشتن افراد آزادی کامل دارند. این نیروها تحت نظر بیت رهبری و ائمه جمعه هستند و در صورت ناتوانی نیروی انتظامی، بسیج و سپاه، وارد عمل می‌شوند. اعضای ستادهای رنگ و وارنگ اِعمال شریعت، کارکنان شرکت‌های پیمانکاری سپاه و همه افرادی که به نحوی از مزایای رژیم بهره می‌برند، در این حزب فاشیستی غیررسمی از پیش ثبت‌نام کرده‌اند. در روزهای جنبش سبز به روشنی روش بسیج و عمل آنها را در خیابان‌ها دیدیم.

تنها تجمع سیاسی‌ای که می‌تواند سازمان سرکوب حکومت را پشت سر بگذارد، برای شرکت‌کنندگان کم‌هزینه باشد و دستگاه‌های حکومتی خود را از آن کنار بکشند، تجمعات میلیونی است مثل تجمع ۲۵ خرداد ۱۳۸۸. البته اصلاح‌طلبان این تجمع عظیم در تهران را که می‌توانست در صورت تداوم چندروزه حکومت را به عقب‌نشینی وادار کند، بدون نتیجه رها کردند و مردم را به خانه‌ها فرستادند تا سرکوب تجمعات کوچک‌تر، دهه‌ها ادامه یابد.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه