نشریه اینترپرتر پیشبینی کرده که نفوذ منطقهای ایران رو به کاهش است و به دلایل این کاهش نفوذ پرداخته است.
اینترپرتر در مطلبی با عنوان «کاهش نفوذ منطقهای ایران»، با اشاره به توافقنامه موسوم به «قرارداد ابراهیم» و واکنش ایران، آورده است که شاید هنگامی که امارات متحده عربی و بحرین با اسرائیل مذاکره میکردند، مساله فلسطین برایشان در اولویت نبوده؛ بلکه عامل کلیدی که به نظر میرسد آنها را به میز مذاکره کشانده، اشتراک آنها در نارضایتی از ایران است.
به نوشته این نشریه، در واقع این توافق که وعده عادیسازی روابط کشورهای حاشیه خلیج فارس و اسرائیل را داده، ممکن است تبلور یک بلوک منطقهای ضد ایران باشد میتواند به حضور اسرائیل در خلیج فارس منجر شود. این زنگ خطری را در تهران به صدا درمیآورد.
اینترپرتر به یک پروژه تحقیقاتی اخیر که برای بنیاد کارنگی انجام شده، اشاره کرد که در آن طیفی از چهرههای مخالف در سوریه، و همچنین دیپلماتها و تحلیلگران در پاکستان و افغانستان مورد مصاحبه قرار گرفتند. نظرات درباره اینکه آیا نفوذ ایران مفید یا مضر است متفاوت بود، اما هیچکس انکار نمیکرد که ایران از نفوذ مذهبی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی قابل توجهی بهره میبرد.
بر این اساس، در واقع ایران جسورانه به حمایت از نیروهای نیابتی از جمله حزبالله ادامه داده، روابط سیاسی با بیروت و دمشق را تقویت کرده و فعالانه به دنبال جذب دیگران در «محور مقاومت» خود بوده است. در نتیجه، نگرانیهای قدیمی در برخی محافل سیاسی وجود داشته که ممکن است با ظهور یک «هلال شیعی»، روابط منطقهای تثبیت شده مختل شود، اقداماتی علیه منافع غرب انجام شود و نفوذ ایران عنوان بازیکن ژئوپلیتیک برتر افزایش یابد.
به نوشته اینترپرتر، این با انتظارات موجود در هنگام امضای توافق هستهای سال ۲۰۱۵ در تضاد است؛ انتظاراتی که حاکی از آن بود که روابط ایران با غرب که همیشه دشوار بوده، نزدیکتر خواهد شد و خصومت سیاست خارجی کاهش خواهد یافت.
این مطلب ضمن بیان اینکه چنین امیدهایی زیادی خوشبینانه بوده، ادامه داده که این پرخاشگری سپاه پاسداران، و نه رویه معتدل حسن روحانی است که سیاست خارجی ایران را تعیین میکند. تهران بیش از آنکه برای معاملات تجاری شناخته شود، برای تصویر ضدغربی و حمایت از شبهنظامیان غیردولتی اشتهار یافته است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اینترپرتر ضمن تاکید بر اینکه هیچ دولتی که چهره همواره تهاجمی از خود به جامعه بینالملل ارایه دهد، نمیتواند انتظار مزایای درازمدت داشته باشد، آورده است: «دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا و مایک پمپئو وزیر امور خارجهاش همچنان موضع سرسختانه علیه ایران را دنبال میکنند. سال گذشته ترامپ سپاه پاسداران را در فهرست سازمان های تروریستی گذاشت و ماه ژانویه دستور حمله هوایی را صادر کرد که منجر به مرگ قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه شد. از سلیمانی، که گاهی به عنوان دومین فرد قدرتمند جمهوری اسلامی دیده میشد، به عنوان یک قهرمان ملی در ایران تجلیل شد. به نظر میرسد مرگ او محاسبات منطقهای را تغییر دادهاست.»
در ادامه این مطلب آمده است: «در ماه اوت، مصطفی الکاظمی نخست وزير عراق که به تازگی منصوب شده بود، ديداری بسیار صمیمانه در کاخ سفيد داشت. با این حال اخبار بهبود روابط آمریکا و عراق در ایران مورد استقبال قرار نگرفت. یک هفته بعد، تهران به خواستههای سازمان ملل متحد مبنی بر اجازه بازدید بازرسان سازمان بین المللی انرژی اتمی از دو سایت جواب مثبت داد. این بازدید برای اطمینان از پایبندی به توافق هستهای سال ۲۰۱۵ صورت میگرفت.»
این تحلیل سیاسی به اشاره به اینکه در همين حال حزبالله که مدتها به عنوان قویترين ابزار نیابتی ايران درنظرگرفته میشد، پس از انفجار ماه اوت که بيروت را تکان داد، به طور فزايندهای مورد انتقاد قرار گرفت، چنین یافتهاست: «با این که در ظاهر الکاظمی به دنبال رهایی عراق از چنگال ایران است، تنها کسی که به ایران به عنوان دوست مینگرد، بشار اسد در سوریه است. با این حال حتی در آنجا ایران باید نقش دوم بعد از روسیه را بازی کند.»
در پایان این مطلب آمده است: «با وجود موج دوباره همهگیری کووید-۱۹ در ایران و سقوط آزاد ارزش پول ملی این کشور، به نظر میرسد که تهران اکنون مسائلی فوری برای رسیدگی در داخل دارد. آیا این آغاز کاهش نفوذ ایران در منطقه خواهد بود؟»