پیشنهاد میانجی‌گری ژاپن؛ راه‌حلی برای واشنگتن و تهران

پیشنهاد ژاپن به تعبيری می‌تواند پيشنهادی برای بقای جمهوری اسلامی باشد

سفر چهار روزه دونالد ترامپ رييس جمهوری آمريكا به ژاپن، اهداف و حاشيه‌های زيادی داشته است. ترامپ به اميد «منصفانه كردن روابط تجاری با ژاپن» به توكيو رفت، اما خبرهای چهار روز سفر او نشان داد كه اين تنها تجارت نيست كه پای ترامپ را به توكيو كشيده است. در عرصه سياست خارجی، ترامپ همزمان با چند معضل پيچيده و مناقشه  بين‌المللی، بویژه کره شمالی، چین، و ایران نیز درگیر است.

 آقای ترامپ با چين جنگ اقتصادی راه انداخته است و هر از گاهی به تعداد تعرفه‌های گمرکی کالاهای چینی می‌افزاید. پکن نيز دست كم تاكنون، كوتاه نيامده است. دوام جنگ تجاری خود ساخته و خود پرداخته  ترامپ با چين، دورنمای ثبات اقتصاد جهانی را تهديد میكند. هرچند ترامپ هرگز به صدمه‌های اقتصادی اين جنگ به اقتصاد آمريكا اذعان نخواهد كرد، روشن است كه دوام اين رويارويی هزينه‌های هنگفتی خواهد داشت. هدف «عادلانه و منصفانه کردن روابط تجاری با ژاپن»، كه بر بنياد آن دولت ترامپ تعرفه‌های گمركی بر صادرات صنايع خودروسازی ژاپن وضع خواهد كرد، دقيقاً تلاشی برای جبران خسارت‌های احتمالی جنگ تجاری با چين است. 

با كره شمالی نيز، هنر معامله‌گری ترامپ كاری به پيش نبرده است. بهترين نتيجه دو نشست رو در رو با كيم جونگ اون در سنگاپور و هانوی، فراهم كردن فرصت تبليغ برای پيونگ يانگ بوده است. رژيم كره شمالی برای اين كه ثابت كند اعتنایی به خواست‌های ترامپ نمی‌کند، هفته پيش چند موشک قادر به حمل كلاهکهای هسته‌ای را آزمايش كرد.

كشورهای منطقه مانند ژاپن، از سرگيری آزمايش‌ها را تهديدی برای امنيت منطقه خواندند اما ترامپ در نشست خبری با شينزو آبه، نخست وزير ژاپن، گفت كه فكر نمی‌كند اين آزمايش‌ها نگران‌کننده باشد. مقام‌های ژاپنی و مشاوران امنيتی رئیس جمهوری آمريكا میدانند كه برخلاف آنچه ترامپ میگويد، از سرگيری آزمايش‌های موشكی قطعا نظام امنيتی منطقه‌ای آسيا - پاسیفيک را به خطر می‌اندازد. کم اهمیت جلوه دادن تهديدات امنيتی كره شمالی از سوی دونالد ترامپ، به اميد از سرگيری مذاكرات، نه تنها از اعتماد كشورهایی چون ژاپن و كره جنوبی به آمريكا، به عنوان تضمين كننده امنيت آن كشورها میكاهد، بلكه باعث می‌شود چين ابتكار عمل را در عرصه ديپلماسی منطقه‌ای به دست گيرد. با شكست گفت‌وگو های شش جانبه برای غير هسته‌ای کردن كره شمالی و ديپلماسی ناموفق دولت باراک اوباما در حل مناقشه تاريخی شبه جزيره كره، نقش چين در بيشتر از يک دهه گذشته به صورت بی سابقه‌ای افزايش يافته است. شكست كامل ابتكار ديپلماتيک دولت ترامپ برای حل بحران هسته‌ای كره شمالی، چين را کاملاً بر اوضاع مسلط خواهد ساخت. البته ملاقات اخير كيم جونگ اون با ولاديمير پوتين نيز می‌تواند در همين شرایط و زمينه قابل تحليل باشد. 

كاربردی‌ترين دستاورد سفر چهار روزه ترامپ به ژاپن اما پيشنهاد توكيو برای ميانجی‌گری ميان آمريكا و ايران است. ظاهراً، آنگونه كه از گفته‌های ترامپ در نشست خبری او با شينزو آبه بر می‌آيد، به‌رغم فشارهای فزاينده حلقه‌های جنگ‌طلب در واشنگتن، رئیس جمهور آمریکا هنوز جنگ با ايران را اجتناب پذير می‌داند و فكر می‌كند با رهبران فعلی ايران می‌تواند گفت‌وگو كند. او قصد دارد با ایران وارد معامله شده و  از وقوع يك جنگ تمام عيار در خاورميانه جلوگيری كند. در حالی كه اوضاع در خليج فارس پس از استقرار ناو هواپيمابر ابراهام لينکن و بمب افكن‌های بی- ٥٢ ارتش آمريكا ملتهب شده است، تأکید بر اينكه واشنگتن در پی تغيير رژيم در ايران نيست، میتواند نشانه‌ای از نيت شخص رئیس جمهوری آمريكا برای تنش زدايی و حل مسالمت آميز بحران كنونی باشد. نظرات بولتون و پمپئو قطعاً چيزی غير از ديدگاه رئیس جمهوری است، چون گذار از جنگ به ديپلماسی، وضعيت ايده‌آل آنها نيست. 

در صورتی که پيشنهاد توكيو برای میانجی‌گری در هفته‌های آينده جنبه عملی پيدا كند، واقع‌بينانه‌ترين سياست ممكن برای رهبران جمهوری اسلامی ايران این است كه دست از سیاست «نه جنگ، نه مذاكره» بر دارند و بن‌بست را بشکنند. ژاپن در سطح بين‌المللی وجهه و توان لازم برای میانجی‌گری مستقل ميان تهران و واشنگتن را دارد. از سوی دیگر هم، ناتوانی كشورهای اروپاپی در اجرایی کردن تعهدات مالی برجام بايد تهران را قانع كرده باشد كه کشورهای اروپایی امكان سياسی و مالی تقابل با آمريكا را ندارند. ترامپ به هیچ شکلی به برجام برنخواهد گشت و تصور اينكه يك دموكرات احتمالاً در انتخابات سال ٢٠٢٠ ترامپ را شكست بدهد و زمينه پیوستن مجدد ايالات متحده به برجام فراهم شود، منطق عملی و واقع‌گرايانه ندارد. تضمينی نيز وجود ندارد كه تداوم بحران كنونی در خاورميانه در اثر ماجراجویی عناصر تندروی رژيم در تهران، به ويژه سپاه پاسداران و شبه‌نظامیان وابسته به آن، به يک جنگ خونين و تمام عيار ميان آمريكا و متحدانش از يكسو و تهران و متحدانش از سوی ديگر نيانجامد. جنگ آمريكا با ايران، پايان آمريكا نيست، اما ترديدی وجود ندارد كه چنین جنگی پايان كار جمهوری اسلامی ايران است.

پيشنهاد ميانجی‌گری ژاپن، عملی‌ترين گزینه برای توسل به ديپلماسی است. آنگونه كه كينتز والتز، نظريه پرداز معروف آمريكایی یک بار در ٢٠١٢ نوشته بود، آخوندهای ايران برخلاف تصور حاکم، يك گروه ديوانه نيستند؛ آن ها نيز مثل همه رهبران سياسی جهان به بقای خودشان می‌انديشند.

پيشنهاد ژاپن برای میانجی‌گری و دیپلماسی به تعبيری می‌تواند پيشنهادی برای بقای جمهوری اسلامی باشد.