چهار سال پس از سقوط دولت جمهوری و به قدرت رسیدن دوباره طالبان، هزاران افغان که زمانی کنار نیروهای آمریکایی جنگیده بودند، اکنون در ایالات متحده با واقعیتی مواجهاند که در روایتهای رسمی کمتر دیده میشود. بررسیهای اخیر بهویژه پس از حمله مرگبار رحمانالله لکنوال، همکار پیشین نیروهای آمریکایی در قندهار، به دو سرباز گارد ملی در واشنگتن، نشان میدهد که جامعه مهاجر افغان با مجموعهای از مشکلات از جمله استرس پس از سانحه، انزوا، کمبود حمایت و ناکامی در سازگاری با زندگی تازه دستبهگریباناند.
مجله تایم در مطلبی که روز جمعه ۲۱ آذر، در این مورد منتشر کرد، به نقل از کارشناسان و کهنهسربازان افغان نوشت که جامعه مهاجر افغان به ویژه آنانی که طی ۲۰ سال حضور آمریکا در افغانستان، در چارچوب عملیات ضدتروریسم با طالبان جنگیدند، تحت فشارهای روانی فزاینده و در انزوای روزافزون گرفتارند و نمیتوانند واقعیتی را که پس از بازگشت طالبان در زندگی آنان رخ داد، بپذیرند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
پرونده رحمانالله لکنوال، شهروند ۲۹ ساله افغانستان که به اتهام حمله به دو سرباز گارد ملی بازداشت است، تنها یکی از نمودهای این بحران است. ایمیلهای یک فعال اجتماعی که سالها برای کمک به او و خانوادهاش تلاش کرده، نشان میدهد لکنوال مشکلات روانی شدید داشته و هفتهها خود را منزوی میکرده است. تایم به نقل از این فعال اجتماعی نوشت که لکنوال به اختلال استرس پس از سانحه مبتلا است که به باور او، نتیجه سالها جنگیدن کنار نیروهای آمریکایی علیه طالبان است.
اما لکنوال تنها مورد نیست. چند ماه قبل از این حادثه، جمال ولی، یک همکار پیشین نیروهای آمریکایی، پس از درگیری مسلحانه با پلیس در ویرجینیا کشته شد. او در ویدیویی که پلیس ضبط کرده است، با عصبانیت، از زندگی سخت در آمریکا سخن میگوید. جمال ولی در این ویدیو که در شبکههای اجتماعی نیز به صورت گسترده بازتاب یافت، میگوید: «شما دروغ گفتید. همهچیز را از دست دادم. هیچ چیزی ندارم. نمیتوانم برگردم افغانستان.»
جمال ولی که در این ویدیو اسلحه دارد، به پلیسی که او را متوقف کرده است، میگوید «کاش به جای همکاری با شما، با طالبان کار میکردم.» جمال پس از شلیک به این مامور، در تیراندازی یک افسر پلیس دیگر کشته شد.
مجله تایم این گروه افغانها را نسلی میداند که با از دست دادن هویتشان، وارد آمریکا شدند و مینویسد که بسیاری از آنان، از مترجمها گرفته تا اعضای نیروهای ویژه، که در ساختار نظامی افغانستان جایگاه و هویت مشخصی داشتند، در آمریکا، بدون خانواده، بدون روابط اجتماعی و اغلب بدون حمایت روانی موثر به حال خود رها شدند.
ندیم یوسفی، مترجم پیشین ارتش آمریکا، به تایم میگوید: «در افغانستان مردان یاد نمیگیرند که درباره مشکلاتشان صحبت کنند. بسیاری از افغانها نمیتوانند کمک بخواهند و نمیدانند چطور باید بخواهند.»
او میگوید فشارهای مالی، موانع زبانی، شوک فرهنگی و نگرانی مداوم بابت خانواده در افغانستان زندگی بسیاری را به سمت افسردگی و فروپاشی سوق داده است.
از خلبان بلکهاک تا راننده اوبر
شاهپور پژمان، خلبان پیشین نیروهای ویژه هوایی افغانستان، نمونه دیگری از شکاف میان گذشته و اکنون است. او که زمانی عملیاتهای حساس را در کنار نیروهای آمریکایی اجرا میکرد پس از انتقال به آمریکا ناگهان در نقش راننده اوبر قرار گرفت. او به تایم میگوید: «احساس شکست میکردم. خانوادهام افسرده شده بودند. نمیدانستیم آینده چه میشود.»
بسیاری از افغانها تجربه مشابه دارند. افرادی که زمانی در افغانستان دارای قدرت، احترام و جایگاه اجتماعی بودند، اکنون در آمریکا در موقعیتهای کمدرآمد و غیرتخصصی قرار گرفتهاند و این سقوط از جایگاه خود یکی از عوامل تشدیدکننده استرس و افسردگی است.
گرچه دولت آمریکا و شماری از سازمانهای غیرانتفاعی خدمات مشاوره ارائه میکنند، متخصصان میگویند این خدمات «برای مشکلات خاص سربازان و همکاران افغان» طراحی نشدهاند. بسیاری از افغانها نیز تنها، بدون خانواده و بدون شبکه حمایتی، در ایالتهای ناشناخته اسکان داده شدهاند.
استیسی بارنز، مدیر یک سازمان پشتیبانی مهاجران در مینهسوتا، گفت بسیاری از افغانهای سابقا نظامی با بحران هویت مواجهاند. از دست دادن زبان، غذای آشنا، خیابانهای آشنا و حتی رتبه و احترام سابق نوعی سوگ روانی طولانی ایجاد میکند. این سازمان دریافته است که مشارکت افغانها در برنامههای اجتماعی از جمله گردهماییهای فرهنگی و فعالیتهای مشترک میتواند تا ۴۵ درصد احساس انزوا و تا ۵۵ درصد میزان افسردگی را کاهش دهد.
با این حال، تایم با اشاره به فشارهای فزاینده بر مهاجران در آمریکا اشاره میکند که پرونده لکنوال بهانهای برای تشدید سیاستهای ضدمهاجرتی در آمریکا شده است. دولت ترامپ روند صدور ویزا و گرینکارت برای افغانها را متوقف و محدودیتهای تازهای بر مهاجران ۱۹ کشور، از جمله افغانستان، اعمال کرده است.
کارشناسان هشدار میدهند که تعمیم رفتار چند فرد بیمار به کل یک جامعه میتواند به سرکوب و حذف هزاران نفری منجر شود که در گذشته برای امنیت آمریکا جنگیدند.

