شرکت کنترل کیفیت هوای تهران اعلام کرده است که از ابتدای سال ۱۴۰۴ تا پایان ماه مهر، تنها شش روز هوای پاک در پایتخت ثبت شده است. در همین بازه، تهران ۱۱۵ روز هوای «قابل قبول»، ۸۵ روز هوای «ناسالم برای گروههای حساس» و هشت روز «ناسالم برای همه افراد جامعه» را پشت سر گذاشته است.
این آمار بار دیگر عمق بحران آلودگی هوای پایتخت و تاثیر آن بر سلامت میلیونها شهروند تهرانی را آشکار میکند؛ بحرانی که در آستانه فصل سرد سال احتمال تشدید آن وجود دارد، بهویژه در شرایطی که بارندگیهای پاییزی هنوز آغاز نشده و ذرات معلق در لایههای هوای ساکن شهر باقی ماندهاند.
بررسی دادههای شرکت کنترل کیفیت نشان میدهد شاخص روزهای پاک در مقایسه با سال گذشته کاهش یافته است. در سال ۱۴۰۳، شهروندان تهرانی به طور میانگین هر ۵۲ روز تنها از یک روز هوای پاک برخوردار بودهاند؛ آماری که در مقایسه با سال ۱۴۰۲ نیز افت داشته و روند کاهشی آن احتمالا در سال ۱۴۰۴ ادامه خواهد یافت.
به بیان دیگر، تهران در مسیری قرار گرفته که در آن «هوای پاک» به پدیدهای نادر بدل شده است و بیش از ۴۰ درصد روزهای سال در وضعیت ناسالم برای گروههای حساس قرار دارد. سهم عمده این روزها در نیمه دوم سال است، که همزمان با وارونگی دما و مصرف بیشتر سوختهای فسیلی، میزان آلایندهها در جو به شکل چشمگیری افزایش مییابد.
افزایش ارتفاع وارونگی و نقش خشکسالی
مطالعات ایستگاه سنجش آلودگی مهرآباد در پنج سال گذشته نشان میدهد میانگین ارتفاع وارونگی دما در پاییز ۴۱۹ متر، در زمستان ۴۰۴ متر، در بهار ۳۵۴ متر و در تابستان ۳۸۴ متر بوده است. میانگین مدت زمان وقوع وارونگی در تهران نیز به ۲۳۹ روز در سال رسیده است.
این دادهها بهروشنی بیانگر پایداری ساختاری آلودگی در لایههای پایین جو است؛ پدیدهای که مانع جابهجایی طبیعی هوا میشود و ذرات معلق را در سطح شهر نگه میدارد.
کارشناسان محیط زیست معتقدند تداوم خشکسالی در سالهای اخیر از عوامل تشدیدکننده آلودگی هوا بوده است. خشک شدن تالابها و رودخانههای اطراف تهران، ازجمله تالاب صالحیه، کانونهای جدیدی را برای شکلگیری ریزگردها ایجاد کرده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
رضا شهبازی، کارشناس سازمان زمینشناسی، پیشتر اعلام کرده بود منشا گرد و غبار تهران در سال جاری دوگانه است: «هم از کانونهای داخلی ناشی از کمآبی گسترده و هم از کشورهای همسایه غربی که منشا اغلب طوفانهای گرد و غباری منطقهاند.»
به این ترتیب، آلودگی هوای تهران تنها حاصل ترافیک و سوخت فسیلی نیست، بلکه با چرخههای اقلیمی و بحران منابع آبی نیز مرتبط است.
سوخت آلوده و فرسودگی خودروها؛ ترکیب مرگبار
جز عوامل طبیعی، بخشی از آلودگی هوای تهران به دست انسان ایجاد شده است. کارشناسان محیط زیست بر این باورند که کیفیت پایین سوخت مصرفی و تعداد بسیار خودروهای فرسوده، مهمترین عوامل تشدید آلودگی به شمار میآیند.
بر اساس دادههای رسمی، شمار خودروهای فرسوده فعال در تهران به ۲.۹ میلیون دستگاه رسیده است. این خودروها به دلیل احتراق ناقص و فقدان فیلترهای استاندارد، در تولید آلایندههایی چون کربن سیاه و ریزذرات معلق (PM2.5) سهم قابلتوجهی دارند.
از سوی دیگر، بنزین تولید داخل در بسیاری از پالایشگاهها هنوز مطابق استاندارد یورو۵ نیست. میزان گوگرد در این سوختها چندین برابر حد مجاز جهانیِ ۱۰ قسمت در میلیون (10ppm) است. سوختهای گوگرددار ضمن تخریب مبدل کاتالیستی (مبدل شیمیایی) خودروها، موجب انتشار ترکیبات آلی فرّار و اکسیدهای نیتروژن میشوند؛ موادی که در واکنش با نور خورشید ذرات معلق ثانویه تولید میکنند.
به گفته متخصصان، تنها با استانداردسازی بنزین مصرفی و ارتقای سطح نظارت بر مراکز معاینه فنی میتوان بخش بزرگی از آلودگی تهران را کنترل کرد.
با این حال، در نبود نظارت موثر و برنامه جدی برای نوسازی ناوگان حملونقل، آلودگی ناشی از خودروهای فرسوده و موتورسیکلتهای کاربراتوری همچنان روندی افزایشی دارد و سهم این وسایل نقلیه در آلودگی هوای تهران بیش از ۷۰ درصد برآورد میشود.
صنایع آلاینده و ناتوانی ساختاری دولت
در کنار وسایل نقلیه، فعالیت نیروگاهها، صنایع سیمان و سایر واحدهای صنعتی مستقر در حاشیه پایتخت همچنان ادامه دارد. این در حالی است که بر اساس قانون هوای پاک، صنایع آلاینده موظفاند به محدودههای بیرون از بافت شهری منتقل شوند.
سجاد بهرامی، کارشناس مدیریت شهری، در گفتگویی در شهریورماه گذشته هشدار داده بود: «صنایع آلاینده مانند کارخانههای سیمان، فولاد و نیروگاهها با انتشار گازهای گلخانهای و ذرات معلق، هم دید شهر را کاهش میدهند و هم به سلامت شهروندان آسیب میرسانند.» او تاکید کرده بود که انتقال این صنایع به خارج از شهرها، همراه با استفاده از فناوریهای پاک و مشوقهای مالی، ضروری است.
اما چنین طرحهایی سالهاست در مرحله مصوبه باقی ماندهاند و هیچکدام از دستگاههای مسئول در اجرای آنها پیشرفتی نداشتهاند. ضعف نظارت زیستمحیطی و نبود شفافیت در اعطای مجوزهای صنعتی، عملا باعث شده کارخانههای آلاینده بدون محدودیت در محدوده شهری فعالیت کنند.
پاسخگو نبودن دستگاههای اجرایی
بخش مهمی از ناکامی در مهار آلودگی هوا به ساختار چندلایه و فاقد مسئولیتپذیری نظام تصمیمگیری بازمیگردد. طبق مصوبه ستاد معاینه فنی کلانشهرها، ۲۱ دستگاه اجرایی در قبال وضعیت هوای تهران مسئولاند، اما هیچیک پاسخگو نیستند.
در تیرماه ۱۴۰۲، جلال بهرامی، معاون حملونقل شهرداری تهران، در نشستی رسمی تصریح کرد: «تعدد نهادهای مسئول در موضوع آلودگی هوا سبب شده عملا هیچ نهادی پاسخگو نباشد و اقدامات در حد شعار باقی بماند.»
این در حالی است که در سال ۱۴۰۱، علی القاصی مهر، رئیس کل دادگستری تهران، وعده داده بود قوه قضائیه موارد اهمال و ترک فعل دستگاهها در اجرای قانون هوای پاک را بررسی خواهد کرد؛ وعدهای که پس از گذشت سه سال هنوز نتیجه آن منتشر نشده است.
کارشناسان حقوق محیط زیست این وضعیت را ناشی از تعمد قانونگذار در تقسیم گسترده مسئولیتها میدانند؛ راهکاری که در ظاهر برای هماهنگی دستگاهها تدوین شده اما در عمل زمینه فرار نهادها از پاسخگویی را فراهم کرده است.
به دلیل همین خلاء پاسخگویی، مصوبات متعددی در حوزه هوای پاک تدوین شده که هیچکدام ضمانت اجرایی نیافتهاند. طرح جایگزینی خودروهای فرسوده، توسعه ناوگان حملونقل عمومی، کنترل سوخت نیروگاهها و ساماندهی صنایع آلاینده، همه در حد مصوبه باقی ماندهاند.
قربانیان خاموش پایتخت
پیامدهای این بحران در آمارهای مرگومیر و بیماریهای تنفسی و قلبی آشکار میشود. بر پایه گزارش رسمی وزارت بهداشت، در سال ۱۴۰۳ بیش از شش هزار نفر از شهروندان تهرانی مشخصا به دلیل آلودگی هوا جان باختهاند.
اما این عدد تنها بخشی از واقعیت است، زیرا مرگهای ناشی از تشدید بیماریهای زمینهای براثر آلودگی هوا در این آمار نیامده است. به گفته متخصصان، تماس طولانیمدت با ریزذرات معلق خطر ابتلا به سرطان ریه، سکته قلبی و دیابت را نیز افزایش میدهد.
در چنین شرایطی، تهران به شهری بدل شده است که «هوایی برای زیستن ندارد». هر سال با آغاز فصل سرما، شاخصهای آلودگی به مرز هشدار میرسد، مدارس تعطیل میشوند و مسئولان تنها وعده نخنماشده «برخورد با متخلفان» را تکرار میکنند؛ وعدهای که تاکنون هیچ ضمانت اجرایی نیافته است.
در نبود تصمیمهای قاطع و برنامههای ساختاری، بحران آلودگی هوا در پایتخت نهتنها مهار نشده، که به معضلی مزمن و تهدیدی جدی برای سلامت عمومی بدل شده است.
تهران امروز با ترکیبی از وارونگی دما، خشکسالی، سوخت غیراستاندارد، خودروهای فرسوده و صنایع آلاینده دستوپنجه نرم میکند. مسئولان بر زبان از «هوای پاک» سخن میگویند، اما در عمل فاقد سیاستهای کارآمد و هماهنگاند، و همین امر سبب شده است که تهران به نمونهای از ناتوانی مدیریتی در مواجهه با بحران زیستمحیطی بدل شود؛ بحرانی که قربانیانش، بیصدا و هر روز، در هوایی که باید مایه زندگی باشد نفس آخرشان را میکشند.

