غذای مردم قربانی «رسیدن به قله»؛ ۳۵ درصد مرگ‌ومیرهای ایران به دلیل سوءتغذیه است

این بحران نه‌تنها سلامت جامعه را تهدید می‌کند، بلکه تاثیر منفی عمیقی بر ضریب هوشی نسل‌های آینده، سرمایه انسانی و پایداری اجتماعی ایران خواهد داشت

تصویری گرافیکی از ظرف غذای خالی یک شهروند در مقابل تاسیسات هسته‌ای و نظامی-ایندیپندنت فارسی

بحران تغذیه در ایران به مرحله‌ای رسیده است که بر اساس آمار رسمی وزارت بهداشت، از هر سه مرگ در کشور، یک مورد به مشکلات مرتبط با سوءتغذیه بازمی‌گردد. این در حالی است که رهبر جمهوری اسلامی در سال‌های گذشته بارها تاکید کرده که نظام در حال رسیدن به قله پیشرفت و امنیت است. 

احمد اسماعیل‌زاده، مدیر دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت ایران، در همایش روز جهانی غذا اعلام کرد که سالانه حدود ۴۰۰ تا ۴۲۰ هزار نفر در ایران جان خود را از دست می‌دهند و ۳۵ درصد این مرگ‌ها به دلیل کمبود مواد غذایی و تغذیه نامناسب است؛ به عبارت دیگر، هر سال حدود ۱۲۰ هزار نفر در ایران به دلیل سوءتغذیه جان خود را از دست می‌دهند.

امروز ۲۸ مهرماه، همچنین خبرگزاری مهر در گزارشی به افزایش چندبرابری فروش اعضای بدن نیازمندان در ایرن پرداخت و نوشت: «پدیده فروش اعضای بدن را نمی‌توان با یک سرهم‌بندی جزئی به یک تصمیم شخصی از سر فشار مالی کوتاه‌مدت برچسب زد، چون بی‌شک این اتفاق در بستری شکل می‌گیرد که طی سال‌های اخیر، همراه با فشار هزینه‌های معیشت به مرز توان حداقلی خانوارها رسیده است. افزایش مداوم اجاره‌خانه، تورم مواد غذایی و حتی هزینه‌های درمانی، موجب شده است تا بسیاری از خانواده‌ها در برابر کوچک‌ترین بحران مالی، به نقطه فروپاشی برسند.»

طبق داده‌های رسمی، کاهش شدید مصرف لبنیات، گوشت، میوه و سبزیجات در ایران به علت گرانی‌های افسارگسیخته و کاهش چشم‌گیر توان معیشتی شهروندان، باعث شده میلیون‌ها نفر به کمبودهای حیاتی دچار شوند. وزارت بهداشت اعلام کرده است که سالانه حدود ۱۰ هزار نفر به دلیل کمبود اسیدهای چرب امگا-۳، ۱۰ هزار نفر به دلیل مصرف ناکافی میوه و سبزی و ۲۵ هزار نفر نیز به دلیل کمبود مصرف غلات کامل می‌میرند.

همچنین کمبود ویتامین دی در بین ۵۰ تا ۷۰ درصد جمعیت ایران گزارش شده و این مسئله تاثیر مستقیمی بر سیستم ایمنی و سلامت استخوان‌ها دارد. اکنون بسیاری از خانواده‌ها توان خرید این مواد غذایی را ندارند و حتی مکمل‌های ویتامینی هم به دلیل جهش قیمت، از سبد مصرفی اقشار وسیعی از مردم حذف شده است.

خطر کاهش ضریب هوشی نسل‌های بعد

این وضعیت در استان‌های کم‌برخودارتر مانند سیستان‌وبلوچستان، کرمان و هرمزگان بحرانی‌تر است و گروه‌های کم‌درآمد بیشترین فشار را تحمل می‌کنند. افزایش چاقی و اضافه‌وزن در میان کودکان به دلیل مصرف غذاهای غیر سالم و ارزان، کوتاهی قد در نسل جدید و رشد بیماری‌های مزمنی مانند فشار خون و دیابت، از پیامدهای مستقیم سوءتغذیه گسترده است.

طبق آمار رسمی، از هر پنج کودک و نوجوان ایرانی یک نفر دچار اضافه‌وزن و چاقی است و حدود ۳۰ درصد مادران باردار نیز وزن‌گیری مناسب ندارند. این بحران سلامت به مسئله‌ای اقتصادی نیز تبدیل شده است. خانواده‌ها برای تامین حداقل تغذیه سالم باید چند برابر گذشته هزینه کنند و در شرایط تورم و کاهش درآمد، توان خرید مردم به شدت پایین آمده است. در نتیجه، چرخه‌ای معیوب از فقر، بیماری و سوءتغذیه شکل گرفته که از یک نسل به نسل دیگر منتقل می‌شود.

مدیر دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت ایران، همچنین هشدار داده است که اگر کمبود ید در زنان باردار ادامه پیدا کند، ضریب هوشی نسل آینده پایین‌تر خواهد آمد و این مسئله می‌تواند تبعات سنگینی برای جامعه و اقتصاد ایران در سال‌های پیش رو داشته باشد. کارشناسان نیز تاکید می‌کنند که بحران تغذیه دیگر صرفا یک مسئله بهداشتی نیست، بلکه به سطح یک تهدید راهبردی علیه سلامت عمومی و امنیت اجتماعی رسیده است.

ریشه بحران

این بحران گسترده، ریشه‌ای عمیق در سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی دارد. سیاست‌های جنگ‌طلبانه و هسته‌ای علی خامنه‌ای و هزینه‌های سنگین پروژه‌های شبه‌نظامی جمهوری اسلامی در کشورهای دیگر، ایران را در معرض تحریم‌های بی‌سابقه غرب قرار داده و منابع مالی را از سفره مردم به سمت برنامه‌های نظامی سوق داده است. نتیجه این تصمیم‌ها چیزی جز فروپاشی معیشت و گرسنگی فراگیر برای میلیون‌ها ایرانی نبوده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

اول مهرماه امسال حمید حاج‌اسماعیلی، کارشناس حوزه کار و کارگری ساکن ایران، در گفتگویی هشدار داده بود که خط فقر در ایران به بالای ۵۵ میلیون تومان رسیده است، در حالی که متوسط حقوق کارگران باسابقه و کارمندان با مزایا تنها ۱۷ میلیون تومان براورد می‌شود. به گفته او، این شکاف عظیم سبب شده است بیش از ۷۰ درصد جمعیت ایران در فشار شدید اقتصادی قرار بگیرند و برای بقا، به کار دوم یا حتی سوم روی بیاورند.

همزمان تورم پی‌درپی، افزایش بهای مواد اولیه غذایی و افت قدرت خرید مردم، بسیاری از رستوران‌های ایران را با خطر تعطیلی روبه‌رو کرده است و صاحبان این کسب‌وکارها می‌گویند ادامه فعالیت با قیمت‌های فعلی و هزینه‌های روزافزون دیگر صرفه اقتصادی ندارد.

این درحالی است که بخش عمده‌ای از درآمدهای ماهانه شهروندان ایرانی صرف پرداخت اجاره مسکن می‌شود و سهم «هزینه مسکن» در سبد معیشت خانوارهای ایرانی، امسال برای سومین سال پیاپی رکورد زده است. داده‌های جدید مرکز آمار ایران می‌گوید مستاجرهای ایرانی اکنون به‌طور میانگین ۴۴ درصد هزینه زندگی‌شان را تنها برای یک قلم کالا که مسکن نام دارد، صرف می‌کنند و در نتیجه با توجه به سایز هزینه‌ها مانند حمل‌ونقل، پوشاک یا دیگر اقساط ماهانه و قبوض آب، برق، گاز و تلفن، سهمی ناچیز برای تغذیه باقی می‌ماند.

مرگ خاموش در سایه سیاست‌های کلان

همچنین در جدیدترین گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی آمده است که رشد اقتصادی ایران در نیمه نخست سال ۱۴۰۴ منفی بوده و میان اهداف برنامه هفتم توسعه و عملکرد واقعی اقتصاد ایران فاصله عمیقی شکل گرفته است. این داده‌ها نه‌تنها یک هشدار جدی برای آینده اقتصاد ایران‌اند، بلکه نشان می‌دهند مسیر کنونی حکومت چشم‌اندازی تاریک‌تر را برای مردم رقم خواهد زد.

۱۵ مهرماه نیز بانک جهانی در تازه‌ترین گزارش خود اعلام کرد که در سال ۲۰۲۶، اقتصاد تمامی کشورهای خاورمیانه، به غیر از جمهوری اسلامی ایران، رشد خواهد کرد.

از طرفی بحران بیکاری طی ۲ دهه اخیر به‌طور مهارناپذیری در جامعه ایران رشد کرده است؛‌ به‌طوری که آخرین گزارش‌های مرکز آمار ایران نشان می‌دهد که تحصیلات دانشگاهی دیگر با تضمین آینده شغلی ارتباط زیادی ندارد و در تابستان ۱۴۰۴ دست‌کم ۴۰.۳ درصد از بیکاران ایران را فارغ‌التحصیلان دانشگاهی تشکیل داده‌اند؛ به این معنا که از هر ۱۰ فرد بیکار و بدون درآمد، چهار نفر مدرک دانشگاهی دارند و دولت در ایجاد شغل مناسب برای آنان ناموفق بوده است.

بیشتر از اقتصاد