هفته ششم لیگ برتر فوتبال ایران نیز با تکرار تساویهای دلسردکننده مدعیان قهرمانی به پایان رسید و بار دیگر، افت قابلتوجه سطح فنی بازیکنان و ضعف تاکتیکی باشگاههای ایرانی را در مقایسه با استانداردهای آسیایی، نمایان کرد.
عقبماندگی باشگاههای ایرانی از رقبای آسیایی پیشتر بهروشنی آشکار شده بود؛ به طوری که در ۱۲ دیدار اخیر نمایندگان ایران در رقابتهای سطح اول و دوم قاره، هیچ پیروزی برای فوتبال ایران ثبت نشد. حتی تا پایان هفته دوم فصل جدید لیگ قهرمانان و لیگ نخبگان آسیا هم سه نماینده ایران هنوز طعم برد را نچشیدهاند و حاصل کارشان تنها سه شکست و دو تساوی بوده است.
اما اکنون در بیستوپنجمین دوره لیگ برتر ایران، تراکتور در حالی صدرنشین جدول است که از شش مسابقه تنها ۹ امتیاز کسب کرده و فاصلهاش با فولاد، تیم سیزدهم جدول، فقط سه امتیاز است؛ آماری که از رقابتی فشرده اما کمکیفیت در این فصل خبر میدهد. پرسپولیس، استقلال و سپاهان نیز که با صرف هزینههای چشمگیر و جذب بازیکنان متعدد در نقلوانتقالات تابستانی به فصل جدید پا گذاشتند، از شش دیدار خود به ترتیب تنها هشت، هفت و شش امتیاز به دست آوردهاند و با ارائه بازیهایی بیبرنامه، کمتحرک و دور از استانداردهای حرفهای، نهتنها هوادارانشان را ناامید کردهاند، بلکه از وضعیت فنی فوتبال باشگاهی ایران هم تصویری نگرانکننده ارائه دادهاند.
نکته جالب آنکه استقلال خوزستان، با وجود کسر سه امتیاز انضباطی در ابتدای فصل به دلیل نداشتن زیرساختهای حرفهای، اکنون با هشت امتیاز در رتبه پنجم جدول قرار دارد و در صورت بازگشت آن سه امتیاز، با وجود نداشتن حتی یک ستاره گرانقیمت در ترکیبش، میتوانست صدرنشین لیگ برتر باشد؛ آنچه بیش از هر چیز بر ضعف ساختاری و ناکارآمدی باشگاههای پرهزینه و مدعی قهرمانی تاکید میکند.
لیگ برتر ایران در حالی به هفته ششم رسیده که ضعفهای آشکار در کیفیت فنی و تاکتیکی تیمها کاملا محسوس است. از مجموع ۴۸ مسابقه برگزارشده تاکنون، ۲۴ دیدار با نتیجه تساوی به پایان رسیده و تنها ۸۱ گل زده شده است. این یعنی میانگین گل در هر بازی، ۱.۶۸ بوده است که حتی برای لیگ ایران هم بسیار پایین محسوب میشود. میانگین گل در لیگهای معتبر اروپایی بین ۲.۵ تا ۳ گل در هر بازی است و حتی در لیگهای دفاعیتر، این عدد معمولا کمتر از ۱.۸ نیست. چنین آماری در فوتبال ایران نشانه تاکتیکهای محتاطانه، ضعف در خط حمله، کیفیت پایین زیرساختهای ورزشی و البته برنامهریزی ناقص و محافظهکارانه مربیان است.
بررسی عملکرد مدعیان قهرمانی نیز همین واقعیت را نشان میدهد و تراکتور تنها شش گل، پرسپولیس چهار گل، استقلال هشت گل و سپاهان نیز چهار گل به ثمر رساندهاند. این آمار نهتنها بیانگر ضعف هجومی تیمها است، بلکه بازتابدهنده رکود فنی و بیانگیزگی عمومی در لیگ برتر است. از طرفی به نظر میرسد فوتبالیستهای ایرانی بیش از آنکه به دنبال ارتقای سطح بازی خود و پیشرفت فنی باشند، بر جنجالهای بیرون از زمین و امضای قراردادهای میلیاردی و تمرکز کردهاند؛ قراردادهایی هنگفت که در بسیاری از موارد، هیچ تناسبی با عملکرد واقعی بازیکنان در میدان ندارند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
چنین وضعیتی بهتدریج به بحران بیاعتمادی میان هواداران و لیگ برتر منجر شده، به طوری که در استادیومها، شور و اشتیاق گذشته از بین رفته است، صندلیهای خالی زیادی به چشم میآیند و اندک تماشاگران حاضر هم بیش از هر زمان دیگری، از سطح پایین مسابقات گلایه دارند.
در این میان، مربیان نیز به جای پاسخگویی درباره عملکرد تیمهایشان، تلاش میکنند نتایج ضعیف را با مقایسه با رقبا، توجیه کنند. در آخرین نمونه، خسرو حیدری، کمکمربی استقلال، پس از تساوی روز یکشنبه تیمش برابر چادرملو اردکان در تهران، در نشست خبری گفت: «فقط ما با چنین مشکلاتی روبرو نیستیم. تراکتور، سپاهان و پرسپولیس هم درگیر همین مسائلاند. نمیفهمم چرا فقط نتایج ما موردتوجه قرار میگیرد.» چنین اظهارنظرهایی بیش از هر چیز بیانگر نوعی عادت مزمن در فوتبال ایران به نام «توجیه» است که جایگزین تحلیل، نقد و اصلاح شده است.
در نتیجه هجوم بیش از اندازه مدیران سیاسیــامنیتی به باشگاهها و فدراسیون فوتبال ایران در یک دهه اخیر، حالا آنچه تا پایان هفته ششم از لیگ برتر ایران دیده میشود، نه رقابتهایی فشرده و هیجانانگیز، بلکه تساویهای پیاپی، گلهای اندک، تاکتیکهای تدافعی و بازیکنانی است که انگیزه و خلاقیتشان را از دست دادهاند. فوتبال ایران اگر به همین مسیر ادامه دهد، نهتنها از قافله فوتبال آسیا بیشازپیش عقب میماند، بلکه حتی در داخل مرزهای ایران نیز جذابیت و اعتبارش را از دست خواهد داد.