یکی از مدیران فدراسیون فوتبال ایران روز چهارشنبه ۱۹ شهریور در گفتگو با ایندیپندنت فارسی، از آغاز مذاکرات پنهانی مهدی تاج، رئیس این فدراسیون، با چند گزینه خارجی برای جانشینی امیر قلعهنویی خبر داد.
بنا بر گفتههای این منبع مطلع، پس از نمایشهای ضعیف و دورازانتظار تیم ملی فوتبال ایران در جام کافا برابر تیمهای درجه دوم و سوم آسیایی که با تساوی برابر تاجیکستان و باخت از ازبکستان همراه بود، حالا دیگر مهدی تاج، حامی اصلی قلعهنویی، نیز به منتقد عملکرد فنی این سرمربی تبدیل شده است.
لوچانو اسپالتی، سرمربی سابق رم ایتالیا و همچنین اوسمار ویرا، سرمربی برزیلی و سابق پرسپولیس که با این تیم به قهرمانی لیگ برتر ایران رسید، از جمله گزینههاییاند که به گفته این مدیر فدراسیون فوتبال، مهدی تاج در ۲۴ ساعت اخیر، دور از چشم قلعهنویی، با آنها مذاکره کرده است.
بسیاری از کارشناسان، خبرنگاران و هواداران فوتبال در ایران از ماهها پیش بر این باور بودند که حضور ایران در تورنمنت کافا به دلیل سطح فنی پایین رقابتها و نبود انگیزه کافی در میان تیمهای حاضر، به پیشرفت این تیم کمکی نخواهد کرد. با این حال، سرمربی تیم ملی اصرار داشت که غیبت در چنین رویدادی بدتر از حضور در آن است. اما وقتی در نهایت فینال برابر ازبکستان یا نیمهنهایی برابر تاجیکستان را با وجود بهره بردن از تمامی ستارگانش، با نتایجی ضعیف واگذار کرد، همان استدلالها علیه خودش عمل کرد.
ناکامی در برابر تیمهایی که طی چند سال اخیر بارها از ایران شکست خورده بودند، پس از کسب نتایج ضعیف ایران در چند مسابقه انتهایی مرحله انتخابی جام جهانی، بیاعتمادی عمومی به تواناییهای فنی قلعهنویی و دستیارانش را عمیقتر کرد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که تیم ملی حتی بدون تمرینهای جدی هم توان قهرمانی در کافا را داشت.
یکی از انتقادهای جدی به امیر قلعهنویی ضعف شدید تیم ایران در ساختار دفاعی و دریافتهای گلهای آسان و پرتعداد از تیمهای ضعیف آسیایی است، اما او بدون قبول این نقطه ضعف بزرگ، دائم درحال توجیه مشکلات موجود و فقدان تفکرات تاکتیکی مناسب در تیمش است.
از طرفی یکی از شعارهای همیشگی قلعهنویی در ماههای اخیر جوانگرایی بود؛ وعدهای که بارها به تعویق افتاد و در نهایت در کافا هم به چشم نیامد. منتقدان میگویند اگر او با تیمی جوانتر و متکی بر استعدادهای لیگ داخلی وارد مسابقات میشد، حتی در صورت ناکامی، احترام و حمایت بیشتری به دست میآورد. اما او ترجیح داد باز هم به ستارههای پابهسنگذاشته که برخی از آنان مدتها هیچ تیم باشگاهی نداشتهاند، تکیه کند و بازیکنان جوان و بااستعداد لیگ ایران را همچنان به روی نیمکت بنشاند.
جالب آنکه در یکی از مصاحبهها، قلعهنویی جوانگرایی را وظیفه باشگاهها دانست، اما منتقدان به کارنامه ۲۵ ساله او در باشگاههای مختلف اشاره میکنند و میپرسند اگر ساخت بازیکن جوان مسئولیت باشگاهها است، چرا تیمهای او طی این سالها هیچ خروجی قابلتوجهی برای تیم ملی نداشتهاند؟
فشار اجتماعی و گسترش مخالفتها
ناکامی در کافا درست در زمانی رخ داد که جامعه فوتبال ایران آغازی امیدوارکننده به سوی جامجهانی ۲۰۲۶ آمریکا را انتظار داشت. تحلیلگران بر این باورند که صعود ایران به جامجهانی ۴۸ تیمی کار دشواری نبود و نمیتوان آن را بهعنوان دستاوردی بزرگ برای فوتبال ایران مطرح کرد. از همین رو تورنمنت کافا تیر آخر به اعتماد به او تعبیر شد؛ تیری که با گل دقیقه ۱۲۰ بازیکن ازبکستان، بر پیکر نیمکت تیم ملی ایران نشست.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
فشارها در فضای مجازی نیز شدت یافته و کارزاری اینترنتی برای برکناری امیر قلعهنویی به راه افتاده است که ظرف تنها ۴۸ ساعت، بیش از ۵۰ هزار هوادار فوتبال آن را امضا کردهاند. این موج اجتماعی نشان میدهد نارضایتی تنها به سطح کارشناسان، رسانهها و تماشاگرانی که علیه قلعهنویی در آزادی شعار میدادند، محدود نیست و مخاطبان تلویزیونی بازیهای ایران نیز به لزوم تغییر فوری باور دارند.
نگاهی به رفتارهای سالیان اخیر فدراسیون فوتبال ایران هم نکاتی جالبتوجه با خود دارد. این فدراسیون به ریاست مهدی تاج سه سال پیش تصمیم گرفت دراگان اسکوچیچ را کنار بگذارد و مجددا کیروش را انتخاب کند. در حالی که اسکوچیچ سریعترین صعود ایران به جامجهانی ۳۲ تیمه را رقم زده بود. دلیل آن تصمیم، به گفته تاج، ترس از آبروریزی در جامجهانی بود، اما حالا همان سناریو این بار قلعهنویی را قربانی کرده است و به نظر میرسد بار دیگر «ترس از آبروریزی در جامجهانی» باعث شود قلعهنویی جایگاهش را روی نیمکت ایران به یک سرمربی خارجی واگذار کند.
تیم ملی فوتبال ایران کمتر از یک سال فرصت دارد تا برای جامجهانی ۲۰۲۶ آماده شود. در شرایطی که رقبای آسیایی بهسرعت در حال تغییر و تقویت ساختار فنیشاناند، ادامه وضعیت فعلی ایران میتواند به بهای از دست رفتن کامل اعتبار بینالمللی فوتبال ایران تمام شود. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که تیم ملی اکنون بیش از هر زمان دیگری به یک سرمربی با تجربه جهانی نیاز دارد؛ کسی که بتواند نهتنها تاکتیک و برنامه تازهای به میدان بیاورد، بلکه محبوبیت ازدسترفته این تیم میان هواداران فوتبال در ایران را هم احیا کند.