«شوک سامانه»؛ پروتکل محرمانه نیروی هوایی اسرائیل که پدافند هوایی ایران را از کار انداخت

دکترین شوک سامانه در فاصله جنگ جهانی اول و دوم شکل گرفت و به فروپاشی روانی و سازمانی دشمن پس از ضربه‌ای ناگهانی و دقیق به فرماندهی، کنترل، ارتباطات و روحیه اشاره دارد

در جریان عملیات «طلوع شیران» کد حمله «آلفا» بارها در مرکز فرماندهی زیرزمینی نیروی هوایی اسرائیل طنین‌انداز شد. اما در آن لحظات سکوتی سنگین برقرار بود. به گزارش اورشلیم پست، نیروی هوایی اسرائیل برای نخستین بار اهدافی را نه از صدها کیلومتر دورتر، بلکه در خود تهران هدف قرار داد و نابود کرد.

اورشلیم پست در ادامه می‌نویسد این حمله اوج توان عملیاتی ارتش اسرائیل بود و موفق شد طرحی فوق‌سری را اجرا کند که اکنون برای نخستین بار افشا می‌شود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

یک افسر ارشد نیروی هوایی گفت: «تنش به اوج رسیده بود، همه از غافلگیری‌های احتمالی ایران می‌ترسیدند. وقتی گزارش‌های آلفا با سرعتی سرسام‌آور پخش می‌شد و مهمات به اهداف می‌خورد، همه درگیر این بودند که چه کسی به قلب تهران نفوذ کرده و چه کسی حملات دقیق نقطه‌زن را انجام داده است. آن‌ها اکنون در نیروی هوایی اسطوره شده‌اند.»

او افزود در جریان عملیات، پهپادها با موشک‌های ایرانی سرنگون شدند، اما هیچ جنگنده‌ای از دست نرفت. عنصر حیاتی عملیات، طرح اطلاعاتی عملیاتی فناورانه‌ای به نام «ایستاده در تهران» (SIT) بود، طرح ابتکاری کاملا محرمانه‌ای که استفاده خلبانان از سلاح‌های پیشرفته در فواصل بسیار نزدیک را شامل می‌شد تا شبکه پدافندی متراکم جمهوری اسلامی را غافلگیر کند.

دکترین «شوک سامانه» بارام

مفهوم کلان ارتش اسرائیل برای این عملیات بر سه ستون این مثلث استوار بود: پدافند هوایی و جبهه داخلی اسرائیل؛ حمله غافلگیرانه‌ راهبردی در فاصله ۲۰۰۰ کیلومتری که به «عملیات نارنیـا» تبدیل شد و حذف ۱۴ متخصص هسته‌ای را شامل شد؛ و «عملیات عروسی سرخ» برای ترور مقام‌های ارشد امنیتی ایران. 

در کنار این‌ها، طرح «ایستاده در تهران» به ذهن امیر بارام، جانشین وقت رئیس ستاد و مدیرکل کنونی وزارت دفاع، خطور کرد.

به گفته منابع آگاه، بارام بر مفهوم «شوک سامانه» تاکید داشت، دکترینی که در فاصله جنگ جهانی اول و دوم شکل گرفت و به فروپاشی روانی و سازمانی دشمن پس از ضربه‌ای ناگهانی و دقیق به فرماندهی، کنترل، ارتباطات و روحیه اشاره دارد. این همان اثری بود که حمله نخست ارتش اسرائیل به ایران و حملات بعدی به سپاه پاسداران و مراکز نظامی بر جای گذاشت.

از ایده تا طرح عملیاتی

در سال منتهی به عملیات، ارتش اسرائیل گزینه‌های رویارویی با پروژه هسته‌ای جمهوری اسلامی را بررسی کرد. گزارش‌های اطلاعاتی نشان می‌داد رفتار جمهوری اسلامی تهاجمی‌تر و تندروتر شده است. بارام نتیجه گرفت ضربه نخست باید غافلگیرکننده و بی‌ثبات‌کننده باشد.

او در ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۴ کارگاهی با حضور ستاد کل، اطلاعات نظامی، موساد، نیروی هوایی، دفاع سایبری و وزارت دفاع برگزار کرد. بارام گفت هرچند حمله بر فراز تهران غیرواقعی به نظر می‌رسد، برای دستیابی به نتیجه‌ای تاریخی ضروری است. 

برخی افسران تردید داشتند، اما بارام اصرار داشت ایده عملی است و هر شاخه باید مزیت نسبی‌اش را برای عملیات به کار گیرد.

تا ۶ نوامبر ۲۰۲۴، ایده به گام‌های عملی تبدیل شد. ژنرال اومر تیشلر، رئیس ستاد نیروی هوایی، نقشی کلیدی در شناسایی ظرفیت‌های طرح داشت. اندکی بعد، طرح «ایستاده در تهران» به‌عنوان دکترین رسمی شکل گرفت. 

برخلاف مفهوم «شلیک از دور»، این طرح بر نفوذ عمیق به خاک دشمن استوار بود و نزدیک‌تر شدن جنگنده‌ها باعث تسریع و گسترش تخریب اهداف می‌شد.

در ۷ نوامبر، طرح «ایستاده در تهران» به‌طور رسمی تصویب و تمرین‌ها آغاز شد. چند روز بعد، یسرائیل کاتس، وزیر دفاع اسرائیل، به فرماندهان گفت: «ایران امروز بیش از هر زمان دیگری در برابر حمله به تاسیسات هسته‌ای‌اش آسیب‌پذیر است. فرصتی تاریخی برای حذف تهدید موجودیتی اسرائیل فراهم شده است.»

در ۲۰ نوامبر، بارام طرح را نهایی و ۲.۶ میلیارد شِکل (حدود ۷۷۲ میلیون دلار) از بودجه ارتش را به آن تخصیص داد. به گفته منابع آگاه، این کار به بهای توقف پروژه‌های دیگر تمام شد، اما فوریت آشکار بود و بعدتر مشخص شد که از لحاظ عملیاتی بسیار ارزشمند بوده است.

در بررسی‌های هفتگی اطمینان حاصل شد که روند طبق نقشه پیش می‌رود تا اینکه نیروی هوایی برای دریافت دستور نهایی اعلام آمادگی کرد.