هدفمند، یکی پس از دیگری: پشت‌پرده مقابله طولانی اسرائیل با معماران هسته‌ای جمهوری اسلامی

در سایه حملات به تاسیسات هسته‌ای، اسرائیل عملیاتی طولانی‌مدت برای نفوذ به حلقه داخلی «گروه تسلیحاتی» جمهوری اسلامی را هدایت کرده که به ترورهای سیستماتیک متخصصان ارشد منجر شده است. آسیب به برنامه هسته‌ای ایران شدیدتر از آن چیزی است که به نظر می‌رسد

متخصصان هسته‌ای کشته شده در جنگ ۱۲ روزه-تسنیم

یوسی ملمن در مقاله‌ای در هاآرتص درباره عملیات اسرائیل برای کشتن متخصصان هسته‌ای جمهوری اسلامی یکی پس از دیگری می‌نویسد که تاثیر این حذف‌ها باتوجه به دانشی که در اختیار این افراد در سیستم شخص‌محور جمهوری اسلامی بوده به مراتب بیشتر از برآوردی است که تا کنون در رسانه‌ها ارایه شده است. ملمن می‌نویسد: از زمان پایان جنگ ۱۲ روزه، گزارش‌های رسانه‌ای و بحث‌های کارشناسان بر حملات اسرائیل و آمریکا به تاسیسات اصلی هسته‌ای تهران متمرکز بوده است. دغدغه اصلی، میزان خسارت وارد شده به سه سایت مورد حمله است: تاسیسات بزرگ غنی‌سازی اورانیوم در نطنز، سایت کوچک‌تر اما مهم‌تر در فردو، و مجموعه تحقیق و تبدیل اورانیوم در اصفهان.

این سه سایت و تجهیزات گسترده آن‌ها – سانتریفیوژها، رایانه‌ها، اتاق‌های تولید و چندین تن اورانیوم غنی‌شده در سطوح مختلف – همگی خسارت‌های بسیار سنگینی متحمل شده‌اند. این موضوع غیرقابل‌انکار است. اما کارشناسان درباره اینکه ایران برای بازسازی این تاسیسات به چند ماه یا چند سال نیاز دارد، بحث دارند. من شخصا معتقدما بازسازی دو یا سه سال، شاید بیشتر، طول خواهد کشید. این ارزیابی سختگیرانه همچنین مبتنی بر خسارت‌های دیگری است که به پروژه هسته‌ای ایران وارد شده و رسانه‌ها به‌طور گسترده به آن نمی‌پردازند، یعنی ترور متخصصان هسته‌ای.

ملمن می‌نویسد، شخصی که به این موضوع توجه نشان داده، دیوید آلبرایت، رئیس موسسه علم و امنیت بین‌المللی در واشنگتن دی‌سی است. آلبرایت دهه‌ها در زمینه تسلیحات هسته‌ای، اشاعه و موشک‌ها مطالعه کرده و یکی از برجسته‌ترین محققان این حوزه محسوب می‌شود. او این هفته مقاله‌ای روشنگر درباره ترور متخصصان هسته‌ای منتشر کرد.

آلبرایت می‌نویسد: «وقتی درباره حمله به برنامه هسته‌ای ایران صحبت می‌شود، بسیاری عبارت «دانش را نمی‌توان نابود کرد» را مطرح می‌کنند. اما تاریخ نشان داده که دانش می‌تواند فراموش شود، گم شود یا سرکوب شود.»

این موضوع به‌ویژه در مورد برنامه‌های مخفی مانند برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی صادق است که برای مخفی نگه داشتن جزئیات حتی از افراد داخل حلقه داخلی پروژه تلاش زیادی کرده است. بنابراین، آلبرایت تخمین می‌زند که «به احتمال زیاد دانش کامل درباره حساس‌ترین و به‌روزترین پیشرفت‌های برنامه و نحوه عملکرد اجزای مختلف تنها در ذهن تعداد محدودی وجود داشته است.»

اسرائیل اسامی ۱۱ دانشمند هسته‌ای را که در جنگ کشته شدند، منتشر کرد که بیشتر آن‌ها در شب اول کشته شدند. آن‌ها پزشک، استاد و مدرس فیزیک، شیمی یا مهندسی در برخی از دانشگاه‌های برجسته ایران بودند. آن‌ها همچنین زندگی موازی داشتند و در «گروه تسلیحاتی» فعالیت می‌کردند.

«گروه تسلیحاتی» نامی است که به گروهی از دانشمندان داده شده که در مرحله نهایی و حیاتی ساخت سلاح هسته‌ای، جایی که مواد شکافت‌پذیر – در مورد ایران، اورانیوم غنی‌شده تا ۹۰ درصد – ادغام می‌شود، نقش داشته‌اند: نصب آن در نیم‌کره‌های بمب، زنجیره انفجار و لنزهای نوری، و قرار دادن آن به‌عنوان کلاهک روی موشک.

تاریخچه ترورها
بین سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳، اسرائیل پنج متخصص هسته‌ای ایرانی را در عملیاتی که به موساد نسبت داده شد، ترور کرد. این عملیات به ابتکار رئیس پیشین موساد، مئیر داگان، انجام شد و برای مدت کوتاهی تحت مدیریت جانشین او، تامیر پاردو، ادامه یافت. اما این‌ها عملیات‌ جداگانه‌ای با تاثیر تاکتیکی بودند؛ برنامه هسته‌ای را برای مدتی مختل کردند، اما اهمیت استراتژیک آن‌ها کم بود و مانع ادامه برنامه نشدند.

این موضوع حتی زمانی که اسرائیل ترور محسن فخری‌زاده را در نوامبر ۲۰۲۰ انجام داد، صادق بود. فخری‌زاده فرمانده سپاه پاسداران بود و سه دهه برنامه نظامی کشورش را که آن زمان «آماد» AMAD نامیده می‌شد، رهبری کرد. اطلاعات آمریکا تشخیص داد که پس از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ و ترس تهران از اینکه ایران ممکن است هدف بعدی باشد، این برنامه متوقف شد. با این حال، اطلاعات اسرائیل این ارزیابی را زیر سؤال برد و اورشلیم معتقد بود که تهران از طریق کانال‌های مخفی جایگزین به پرورش برنامه نظامی ادامه داد. این برنامه «سپند» SPND نام داشت، مخفف پارسی «سازمان نوآوری و تحقیقات دفاعی»، در تلاش برای پنهان کردن هدف واقعی آن: یک برنامه هسته‌ای نظامی.

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که بر برنامه هسته‌ای ایران نظارت می‌کند، بارها خواستار مصاحبه با فخری‌زاده شد، اما سازمان انرژی اتمی ایران اجازه این کار را نداد. به نوشته هاآرتص، تهران نگران بود که گفت‌وگو با این دانشمند ارشد ممکن است تناقض‌ها، دروغ‌ها و فریب‌هایی درباره ماهیت واقعی برنامه را آشکار کند.

این امتناع جمهوری اسلامی به افزایش سوءظن اسرائیل درباره اینکه فخری‌زاده در واقع رئیس گروه تسلیحاتی است، دامن زد. بر این اساس، او در صدر فهرست تحت تعقیب اسرائیل قرار گرفت – اما او از نیت‌های موساد آگاه بود و احتیاط می‌کرد. چندین طرح برای ترور او که توسط موساد تدوین شده بود، تا نوامبر ۲۰۲۰ به نتیجه نرسید، زمانی که فخری‌زاده در عملیاتی به فرماندهی رئیس وقت موساد، یوسی کوهن (که قبلا تحت مدیریت داگان مسئول «پروژه ایران» موساد بود)، ترور شد.

معاون کوهن و جانشین بعدی او، دیوید بارنیا، در تدوین طرح ترور نقش داشت. این اتفاق در یک آخر هفته رخ داد، زمانی که فخری‌زاده به سمت خانه ویلایی خود در خارج از تهران رانندگی می‌کرد. ماموران خارجی که توسط موساد استخدام شده بودند، یک مسلسل را روی کامیونی در مسیر فخری‌زاده نصب کردند که از راه دور و با هوش مصنوعی کنترل می‌شد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

نقطه عطف استراتژیک
با نگاهی به گذشته، مشخص شد که ترور فخری‌زاده نیز تاثیر بلندمدتی نداشت. با این حال، پنج سال بعد، اسرائیل موفق شد با ترور ۱۱ دانشمند کلیدی در ماه گذشته به نقطه عطف استراتژیک برسد. بیشتر دانشمندان ترور شده فارغ‌التحصیلان برنامه آماد AMAD بودند و در سپند SPND نیز مشارکت داشتند. سه نفر از آن‌ها در دانشگاه‌های روسیه تحصیل کرده بودند، در حالی که بقیه مدارک خود را در ایران کسب کردند، جایی که سطح تحقیقات و آموزش، به‌ویژه در علوم، بالاست. رسانه‌های ایرانی از ترور هشت متخصص هسته‌ای کمتر شناخته‌شده دیگر نیز خبر دادند.

فریدون عباسی‌داوانی برجسته‌ترین دانشمندی بود که ماه گذشته کشته شد، در تروری که حافظه طولانی موساد را به نمایش گذاشت. موساد در سال ۲۰۱۰ تلاش کرد این دانشمند را ترور کند، اما عباسی‌داوانی واکنش سریعی نشان داد: او متوجه دو موتورسوار شد و در ماشین خود را باز کرد. بمب منفجر شد؛ او زخمی شد اما زنده ماند.

پس از بهبودی، به‌عنوان رئیس سازمان انرژی اتمی رژیم منصوب شد. او در مصاحبه‌ها به خود می‌بالید که او و همکاران دانشمندش دانش و تجهیزات لازم برای ساخت سلاح هسته‌ای را دارند و آماده‌اند تا زمانی که رژیم دستور دهد، این کار را انجام دهند.

فریدون عباسی، علاوه بر کار مخفیانه‌اش، در دانشگاه امام حسین نیز تدریس می‌کرد. برخی از بخش‌های دانشگاه با سپاه پاسداران همکاری داشتند، زیرا برخی از محققان آن در مطالعاتی برای پیشبرد برنامه هسته‌ای نظامی مشارکت داشتند. به همین دلیل اسرائیل تصمیم گرفت در جنگ اخیر این موسسه دانشگاهی را هدف قرار دهد.

پازل کامل شد
هاآرتص می‌نویسد، ترور متخصصان هسته‌ای در جنگ ۱۲ روزه به کمک فرآیند کند و پرزحمت جمع‌آوری اطلاعات طی سال‌های طولانی ممکن شد. این کار مانند کنار هم گذاشتن قطعات پازل بود، اتصال یک قطعه به قطعه دیگر تا زمانی که تصویر بزرگ دیده شود. در مرحله اول، این جمع‌آوری اطلاعات به واحد آبی و سفید موساد – اسرائیلی‌هایی که مخفیانه کار می‌کردند و با نفوذ به ایران جان خود را به خطر می‌انداختند – سپرده شد.

حدود ۱۵ سال پیش، اسرائیل تصمیم گرفت روش‌های عملیات و نفوذ خود در ایران را تغییر دهد، زیرا متوجه شد که فناوری‌های نوآورانه در گذرگاه‌های مرزی – از جمله هوش مصنوعی، دوربین‌ها و نرم‌افزارهای بیومتریک که می‌توانند چهره‌ها و حتی راه رفتن را تشخیص دهند – ورود به هر کشوری، به‌ویژه کشورهای دشمن، را بسیار خطرناک کرده است. موساد تصمیم گرفت استفاده از ماموران اسرائیلی در کشورهایی مانند ایران را به حداقل برساند و به جای آن شروع به استخدام خارجی‌ها کرد.

اطلاعات جمع‌آوری‌شده درباره دانشمندان به اداره تحقیقات اطلاعات نظامی منتقل شد که پرونده‌های به‌روزی درباره هر دانشمند تهیه کرد. این پرونده‌ها به اطلاعات نیروی هوایی منتقل شد و به «بانک اهداف» آن اضافه شد. با استفاده از این پرونده‌های اطلاعاتی، خلبانان می‌توانستند آپارتمان و اتاق دقیق هر دانشمند را شناسایی کنند و آن‌ها را با بمب‌ها و موشک‌های هدایت‌شونده دقیق بکشند.

هاآرتص می‌نویسد، رسانه‌های جمهوری اسلامی به‌سرعت به ترورها واکنش نشان دادند و ادعا کردند که صدها دانشمند جایگزین کسانی خواهند شد که توسط اسرائیل کشته شده‌اند. اما یافتن و استخدام جایگزین‌ها کار ساده‌ای نخواهد بود. براساس این گزارش، اولا، میانگین سنی متخصصان کشته شده ۶۰ سال است که نشان‌دهنده تجربه و دانشی است که آن‌ها طی سال‌ها آزمون و خطا جمع‌آوری کرده‌اند. این موضوع اهمیت زیادی دارد.

از همه مهم‌تر، باید جنبه روانی این عملیات‌ حذف را در نظر گرفت. طبق گزارش‌های رسانه‌ای در طول جنگ، موساد عملیات‌ تاثیرگذاری را آغاز کرد که در آن پیام‌هایی به اهداف منتخب ارسال شد و به آن‌ها هشدار داد که مرگ در انتظار کسانی است که قصد پیوستن به برنامه هسته‌ای ایران را دارند. هاآرتص می‌نویسد: می‌توان با احتیاط حدس زد که چنین عملیاتی هنوز به پایان نرسیده است.

در نهایت، می‌توان فرض کرد که ترور متخصصان، همراه با حملات اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای بزرگ و کمتر شناخته‌شده، ضربه سنگینی به برنامه هسته‌ای ایران وارد کرده است – بسیار بدتر از آنچه رهبری تهران مایل به اعتراف است، و شاید حتی بدتر از آنچه رسانه‌های اسرائیلی و بین‌المللی تخمین زده‌اند. آلبرایت می‌گوید همه این عوامل «پایگاه ایران برای ساخت سلاح‌های هسته‌ای را تضعیف کرده‌اند.»