یوسی ملمن و دان راویو، دو نویسنده برجسته حوزه اطلاعات و امنیت اسرائیل، گزارش مفصلی منتشر کردهاند که به نقش دستگاه امنیتی اسرائیل در جذب شماری از مقامها و چهرههای ناراضی در ایران برای اجرای عملیات علیه جمهوری اسلامی میپردازد.
این گزارش برای نخستینبار برخی از جزئیات بهکارگیری این افراد از سوی موساد در جریان جنگ ۱۲ روزه اسرائیل با جمهوری اسلامی را افشا میکند؛ جزئیاتی که نشان میدهد در حالیکه جهان چشم به حملات اسرائیل به غزه و تبعات انسانی آن دوخته بود، موساد یک عملیات پیچیده و بیسابقه را در دل خاک ایران اجرا کرد که هدف اصلیاش نابودی زیرساختهای هستهای جمهوری اسلامی بود؛ عملیاتی که طی آن نیروهای نفوذی آموزشدیده، با پشتیبانی هوایی، یکی از جسورانهترین اقدامات اطلاعاتی و نظامی دستکم در دهههای اخیر را، رقم زدند.
براساس اطلاعات منتشرشده از منابع اطلاعاتی اسرائیل، این عملیات که با رمز «طلوع شیران» شناخته میشود، حاصل سالها برنامهریزی، جذب نیرو از داخل و خارج ایران، استفاده از فناوریهای پیشرفته و بهرهگیری از شبکههای قاچاق منطقهای بود.
آغاز ماجرا: حمله هماهنگ در بامداد ۲۳ خرداد
در نخستین ساعات روز ۱۳ ژوئن (۲۳ خرداد)، گروهی متشکل از۷۰ کماندو آموزشدیده موساد، ازجمله ایرانیهایی مانند «س.ت» (که فقط با حروف اختصاری معرفی شدهاند)، در نقاط مختلف ایران ازجمله اطراف تهران، اصفهان و سمنان مستقر شدند. هدف آنها نابودی سامانههای پدافند هوایی، پرتابگرهای موشکهای بالستیک و مراکز فرماندهی نظامی ایران بود.
حملهای که در ساعت ۳ بامداد آغاز شد با استفاده از پهپاد و موشکهای نقطهزن انجام شد، و عوامل نفوذی موساد نیز از داخل ایران با اطلاعات دقیق و تجهیزات پیشرفته به اهداف موردنظر حملهور شدند.
روز بعد، موج دوم حملات با مشارکت عوامل محلی و نیروهای تازهوارد از کشورهای همسایه اجرا شد. ظاهرا موساد بیش از یک سال برای این عملیات برنامهریزی کرده بود و حتی ساختار حملات نیز، از نظر تاکتیکی، مشابه حملات موساد به حزبالله در سال ۲۰۲۳ طراحی شده بود.
چه کسانی این حملات را اجرا کردند؟
در گزارش ۱۰ مقام اطلاعاتی سابق و فعلی اسرائیل، تاکید شده است که هسته اصلی نیروهای نفوذی را ایرانیها و برخی اتباع کشورهای همسایه تشکیل داده بودند. این افراد از میان شهروندان ایرانی عربزبان، کردزبان، بلوچ، آذریبان و دیگر گروههای قومی جذب شده بودند؛ افرادی که، به گفته نویسندگان این گزارش، به دلیل سرکوبهای گسترده جمهوری اسلامی انگیزه لازم برای همکاری با موساد را داشتند.
به گفته مقامهای موساد، روند جذب این افراد هم معمولا با یک درخواست ساده آغاز میشد: انجام دادن یک ماموریت بیخطر. اگر نتیجه مثبت بود، ماموریتهای حساستری به آنها واگذار میشد. در صورت امتناع، ابزارهای فشار ازجمله تهدید، فشار خانوادگی و حتی باجگیری به کار گرفته میشد. یکی از رایجترین روشهای جذب نیرو هم وعده درمان بستگان یا تحصیل در دانشگاههای غربی بود. موساد حتی گروهی از پزشکان را برای جراحی خانوادههای داوطلبان در کشورهای ثالث تشکیل داد و هزینهها را بیسروصدا پرداخت کرد.
فرماندهی عملیات: از تلآویو تا قلب ایران
فرماندهی حمله کاملا مخفیانه و از طریق شبکه ارتباطی امن و مستقر در مقر اصلی موساد در شمال تلآویو و برخی پایگاههای مرزی انجام شد. هر تیم نفوذی دستورالعملهای مشخص داشت و حتی نامرمزهایی برگرفته از نتهای موسیقی برای شناسایی تیمها و وظایفشان تعیین شده بود. برخی از این افراد از مدتها قبل در ایران زندگی میکردند و آماده عملیات بودند، برخی دیگر در آستانه حمله، از طریق ترکیه، آذربایجان یا ارمنستان وارد ایران شده بودند.
در این میان، اهمیت نقش عوامل شبکه زیرساخت یا پشتیبانی عملیات (Infrastructure Agents) موساد در ایران نیز برجسته بود؛ مامورانی که تجهیزات نظامی را برای مدت طولانی در «خانههای امن» نگهداری و پنهان کرده بودند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
فردو: هدفی که با بمبهای معمولی نابود نمیشد
مهمترین هدف این عملیات تاسیسات غنیسازی اورانیوم فردو بود که در دل کوه و در عمق ۹۰ متری زمین قرار دارد. پیشتر هیچ طرح عملیاتی برای نابودی این سایت وجود نداشت، چراکه تنها بمبافکن آمریکایی با قابلیت حمل «جیبییوـ۵۷» (GBU-57، بانکرباستر) میتوانست آن را منهدم کند. طرح اولیه برخی ژنرالهای اسرائیلی این بود که تیمی از کماندوها مخفیانه به فردو نفوذ کنند، سانتریفیوژها را منفجر، اورانیوم غنیشده را مصادره و سپس از ایران فرار کنند.
با این حال دیوید بارنئا، رئیس کنونی موساد، این طرح را بسیار پرمخاطره ارزیابی کرد؛ بهویژه در شرایطی که اسرائیل همچنان تحت تاثیر شوک روانی ناشی از گروگانگیری ۷ اکتبر به دست حماس قرار داشت. در عوض، اسرائیل به همکاری احتمالی با دولت ترامپ پس از پیروزی در انتخابات نوامبر ۲۰۲۴ امید بست. ترامپ بارها اعلام کرده بود که در دولت جدید اجازه نخواهد داد ایران به بمب هستهای برسد.
اسرائیل چگونه به هدف خود نزدیک شد؟
در ادامه این گزارش آمده است که پیش از حمله، اسرائیل عملیات شناسایی و نفوذ را با همکاری قاچاقچیان منطقهای گسترش داد. موساد از شبکههای گسترده قاچاق، ازجمله قاچاق سوخت، دارو، وسایل الکترونیکی و سلاح در هفت کشور همسایه ایران بهره برد. در کنار آن، تیمهایی از عوامل موساد در کشورهای هند، تایلند، ارمنستان و آذربایجان نیروهای نفوذی را تعلیم دادند و برخی حتی در داخل خاک اسرائیل و با ماکتهای شبیهسازیشده از اهداف ایرانی تمرین میکردند.
نیروی هوایی اسرائیل در روز حمله تمامی سامانههای پدافند هوایی شناختهشده را کاملا نابود کرد که اکثر آنها هم در اطراف تهران بودند. همچنین در همان ساعات اولیه، یک موشکانداز بالستیک ایران هدف گرفته شد و این اقدام باعث شد سپاه پاسداران نتواند بهسرعت واکنش نشان دهد، چراکه نگران آسیبپذیری پرتابگرهای دیگر بود.
در ادامه، نیروی هوایی اسرائیل با شلیک موشک به اتاقخواب ۱۱ دانشمند هستهای جمهوری اسلامی همه آنها را به قتل رساند. ماموران و جاسوسان موساد اطلاعات این حمله را نیز با دقت بسیار تهیه کرده بودند.
واکنش ایران و پیامدهای سیاسی
با تاخیری چند روزه، جمهوری اسلامی ایران با یک موج موشکی پاسخ داد و سامانههای دفاعی اسرائیل بیشتر موشکها را رهگیری کرد، اما برخی از موشکها اصابت کردند و خساراتی هم به جا گذاشتند. در این حملات ۳۰ غیرنظامی اسرائیلی کشته شدند و هزینه بازسازی مکانهای تخریبشده بیش از ۱۲ میلیارد دلار برآورد شد.
در نهایت ترامپ مدعی شد که حملات به فردو، نطنز و اصفهان، برنامه هستهای ایران را «کاملا ازبین برده» است، اما تحلیلگران اسرائیلی و آمریکایی محتاطانهتر سخن میگویند. ژنرال تمیر هایمان، رئیس سابق اطلاعات نظامی اسرائیل، میگوید: «ایران دیگر در وضعیت آستانه رسیدن به بمب هستهای نیست، اما اگر رهبر ایران تصمیم بگیرد برنامه را از سر بگیرد، در خوشبینانهترین حالت، میتواند ظرف یک تا دو سال به نقطه قبل بازگردد.»
او هشدار داد که این حمله ممکن است نتیجه معکوس بدهد؛ یعنی جمهوری اسلامی ایران را برای دستیابی به بمب هستهای مصممتر کند، نه برای حمله، بلکه برای بازدارندگی در برابر تکرار چنین حملاتی از سوی اسرائیل.