طبیعت بی‌دفاع، محیط‌بانان بی‌پناه؛ موج تازه حملات مرگبار علیه حافظان محیط‌زیست ایران

آمارهای رسمی نشان می‌دهند به‌طور میانگین هرسال چهار محیط‌بان در ایران بر اثر شلیک یا حمله شکارچیان غیرمجاز جانشان را از دست می‌دهند

تاج‌محمد باشقره و محمود شهمرادی، دو محیط‌بان کشته‌شده در پارک ملی گلستان-زمستان ۱۳۹۹-ایندیپندنت فارسی

بنا بر اعلام سازمان حفاظت از محیط زیست ایران، محمود شهمرادی، محیط‌بان پارک ملی گلستان، تازه‌ترین قربانی شکارچیان غیرمجاز است که روز چهارشنبه ۱۵ مرداد جان باخت.

این محیط‌بان باسابقه، که پیش از این نیز بارها برای حفاظت از حیات وحش با شکارچیان مسلح درگیر شده بود، حین تعقیب و بررسی، هدف گلوله مهاجمان قرار گرفت و جانش را از دست داد. در این پرونده دو شهروند به اتهام قتل دستگیر شده‌اند.

تنها طی سه ماه اخیر، سه محیط‌بان ایرانی با شلیک گلوله شکارچیان جان باخته‌اند. پیش از محمود شهمرادی، یاسر مصدق، دیگر محیط‌بان پارک ملی گلستان، و هدایت‌الله دیده‌بان دیده‌بان، محیط‌بان زاگرس و منطقه حفاظت‌شده خائیز در استان کهگیلویه‌وبویراحمد، نیز در درگیری با افراد مسلح کشته شدند تا طی چهار دهه گذشته تعداد محیط‌بانان جان‌باخته در حملات شکارچیان غیرمجاز به بیش از ۱۶۰ مورد و تعداد محیط‌بانان مجروح و نقص عضو هم به بیش از ۵۰۰ مورد برسد.

همچنین در خردادماه امسال، سازمان حفاظت از محیط زیست ایران اعلام کرده بود که خواهر هدایت‌الله دیده‌بان، محیط‌بان جان‌باخته در خائیز، نیز در داغ از دست دادن برادرش جان باخته است. هدایت‌الله دیده‌بان پیش از جان باختن، در گفتگویی از ناامنی جانی محیط‌بانان، مشکلات معیشتی این صنف، برخوردهای قضایی ناعادلانه و بازگشت آزادانه متخلفان به عرصه شکار انتقاد کرده بود.

محیط‌بانان و کنشگران محیط زیست و حیات‌وحش در ایران بارها هشدار داده‌اند که قوانین داخلی ایران از  محیط‌بانان حمایت نمی‌کند و فرمانده پیشین یگان محافظت محیط زیست ایران گفته بود سازمان حفاظت محیط زیست از استخدام محیط‌بانان به تعداد کافی خودداری می‌کند. این در حالی‌ است که زیستگاه‌های طبیعی و حیات وحش ایران در نبود نظارت و محافظت اصولی، در حال تخریب‌اند و خطر انقراض گونه‌های گیاهی و جانوری را تهدید می‌کند.

 به گفته جمشید محبت‌خانی، برای استانداردسازی زیستگاه‌های طبیعی ایران باید دست‌کم هفت هزار و ۸۰۰ محیط‌بان در سراسر ایران به کار گرفته شوند؛ حال‌آنکه در شرایط کنونی تنها سه هزار و ۷۰۰ محیط‌بان به کار مشغول‌اند. همچنین در حال حاضر ۶۴ پاسگاه محیط‌بانی در سراسر ایران وجود دارد و، به‌طور متوسط، تنها سه محیط‌بان در هر پاسگاه مسئولیت مراقبت و حفاظت از ۱۳ درصد کل مساحت ایران را برعهده دارند.

از طرفی وضعیت معیشتی محیط‌بانان چنان اسفبار است و میزان حقوقشان آن‌قدر ناچیز است که نه‌تنها انگیزه‌ای برای ادامه این شغل دشوار باقی نمی‌ماند، که آنان را در برابر خطراتی چون درگیری مسلحانه با شکارچیان غیرمجاز کاملا بی‌دفاع رها می‌کند. این شرایط به حدی بحرانی است که هر سال چندین مورد خودکشی محیط‌بانان، مانند خودکشی بهزاد شوکتی و اسماعیل ضرابی، به دلیل مشکلات معیشتی گزارش می‌شود.

در همین حال، صدور احکام قضایی سنگین مانند اعدام علیه محیط‌بانانی که برای حفاظت حیات وحش از اسلحه‌شان استفاده می‌کنند، موجب شده است تا شکارچیان غیرمجاز و متخلفان در سایه هراس محیط‌بانان از شلیک، با آزادی بیشتری به قتل‌عام حیوانات وحشی یا نابودی جنگل‌ها مشغول شوند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

همچنین رشد چشمگیر فقر و مشکلات معیشتی شهروندان در ایران، طی سالیان اخیر به افزایش افسارگسیخته تعداد شکارچیان غیرمجاز منجر شده و به همین دلیل تعداد درگیری‌های مسلحانه میان محیط‌بانان و شکارچیان به میزان قابل توجهی افزایش یافته است؛ تا جایی که در بسیاری از مناطق، محیط‌بانان به جای حفاظت از حیات وحش، ناچارند جانشان را بدهند تا از قانون دفاع کنند.

برای نمونه، دو ماه است که از قتل هدایت‌الله دیده‌بان می‌گذرد، اما هنوز مظنون اصلی قتل او دستگیر نشده است. برخی از خبرنگاران محیط زیست هم نوشته‌اند که حتی پرونده قتل او همچنان بدون وکیل است.

آمارهای رسمی نشان می‌دهند که به‌طور میانگین هرسال چهر محیط‌بان در ایران بر اثر شلیک یا حمله شکارچیان غیرمجاز جانشان را از دست می‌دهند؛ آماری که اگرچه ممکن است در نگاه اول ناچیز به نظر برسد، اما در مقایسه با کشورهای مشابه از نظر وسعت زیست‌بوم، یکی از بالاترین نرخ‌های مرگ‌ومیر برای فعالان محیط زیست به شمار می‌آید. این در حالی است که اغلب پرونده‌های قتل محیط‌بانان به دلایل متعدد، ازجمله نفوذ باندهای شکار غیرقانونی یا ضعف ساختار قضایی و نظارتی، به نتیجه نمی‌رسند و قاتلان بدون مجازات رها می‌شوند.

در چنین شرایطی، تداوم بی‌توجهی دولت‌های جمهوری اسلامی به وضعیت معیشتی، حقوقی و حفاظتی محیط‌بانان، به معنای گسترش تدریجی ناامنی در مناطق حفاظت‌شده ایران است. این مناطق حالا به جای اینکه نماد همزیستی انسان با طبیعت یاشند، به میدان جنگ نابرابر میان محیط‌بانان بی‌دفاع و شکارچیان مسلح و قانون‌گریز بدل شده‌اند. چنین تضاد فاجعه‌بار، نه‌تنها جان انسان‌ها را می‌گیرد، که نسل‌های آینده حیات وحش ایران و گونه‌های در خطر انقراض را نیز در معرض نابودی قرار می‌دهد.

کارشناسان و کنشگران محیط زیست می‌گویند تا زمانی که دولت جمهوری اسلامی ایران اراده‌ای برای اصلاح اساسی در سیاست‌های محیط زیستی، تخصیص بودجه کافی برای استخدام و تجهیز محیط‌بانان، و بازنگری در قوانین قضایی حمایتی نداشته باشد، قربانیان بعدی این بحران نه فقط محیط‌بانان، که کل زیست‌بوم ایران خواهد بود، زیست‌بومی که اکنون هم در وضعیت به شدت بحرانی است.