جنگ ۱۲ روزه اسرائیل با جمهوری اسلامی در ژوئن ۲۰۲۵ چندین درس نظامی کلیدی به همراه داشت که در آمادهسازی برای هرگونه درگیری آینده موثر خواهد بود. اسرائیل با حملهای پیشدستانه، جمهوری اسلامی را غافلگیر کرد و با انهدام تعداد زیادی از موشکاندازها، توانایی جمهوری اسلامی برای شلیک انبوه بهشدت تضعیف شد. اسرائیل همچنین با شمار زیادی پرواز نظامی به عمق خاک ایران و استفاده موثر از پهپادها، تهدید موشکی جمهوری اسلامی را مهار کرد.
ست فرانتزمن در مقالهای در اورشلیم پست مینویسد جمهوری اسلامی که پیشتر در آوریل و اکتبر ۲۰۲۴ اسرائیل را با پهپاد و موشک بالستیک هدف قرار داده بود، در این جنگ در حفظ حجم بالای آتش ناتوان ماند. برخلاف حملات برنامهریزیشده قبلی، این بار جمهوری اسلامی مجبور شد پرتابگرها را به مناطق مرکزی و شرقی کشور منتقل کند، زیرا برتری هوایی اسرائیل مانع استفاده از موقعیتهای سابق شده بود. به نظر میرسد تاکتیکهای مهار اسرائیل موثر واقع شده و توان جمهوری اسلامی برای وارد آوردن خسارت گسترده کاهش پیدا کرده است.
او در ادامه میافزاید نکته قابل توجه این است که اسرائیل به نرخ رهگیری حدود ۹۹ درصد پهپادهای ایرانی دست پیدا کرد، که این رقم در جنگها نادر است. نرخ رهگیری موشکهای بالستیک نیز حدود ۸۶ درصد بود و برخی موشکها با عبور از سامانههای پدافندی اسرائیل، خسارتهایی به بار آوردند. با این حال، سامانه پدافند هوایی اسرائیل که حاصل چند دهه سرمایهگذاری است، کاراییاش را نشان داد؛ بهویژه سامانه «کمان» عملکرد قابل توجهی داشت و همین امر موجب شد وزارت دفاع اسرائیل تصمیم بگیرد روند خرید موشکهای رهگیر بیشتر را تسریع کند.
قدمت سامانه پدافند هوایی اسرائیل به دهه ۱۹۸۰ بازمیگردد. جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱، زمانی که عراق موشکهای اسکاد به سوی اسرائیل پرتاب کرد، نشان داد سامانههای دفاعی موجود مانند پاتریوت آمریکا کارایی کافی ندارند. این جنگ ضرورت رهگیری موثرتر موشکها را روشن کرد و به سرمایهگذاری بلندمدت در سامانههایی مانند «کمان» منجر شد. گرچه درگیریهای داخلی مانند انتفاضه دوم تا مدتی تمرکز اسرائیل را منحرف کرد، جنگ ۲۰۰۶ لبنان بار دیگر نیاز به بهبود پدافند موشکی را یادآور شد که در نهایت به توسعه سامانه «گنبد آهنین» منجر شد. بعدها سامانههایی مانند «فلاخن داوود» و نسخههای پیشرفتهتر «کمان» نیز به مجموعه دفاعی اسرائیل اضافه شدند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در جنگ غزه که در اکتبر ۲۰۲۳ با حمله حماس آغاز شد و همچنین در جنگ ۱۲ روزه با جمهوری اسلامی، این سامانهها بهطور گسترده آزمایش شدند.
نیروی هوایی اسرائیل نیز در درگیری اخیر نقش محوری ایفا کرد. گزارشها حاکی از آن است که هواپیماهای اسرائیلی حملات موفقیتآمیزی، از جمله به تاسیسات هستهای ایران و اهدافی در تهران، انجام دادند.
پیش از جنگ ژوئن ۲۰۲۵، اسرائیل چندین ماموریت دوربرد انجام داده بودــ از جمله حملات به حوثیها در یمن و حملات تلافیجویانه به ایران در اکتبر ۲۰۲۴. این عملیاتها پروازهایی با مسافت بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر را شامل میشدند که در آنها از پهپادها، جنگندههای گوناگون و هواپیماهای سوخترسان استفاده شد. اسرائیل همچنین تواناییاش در قدرت موشکی حزبالله را با هدفگیری سایتهای پرتاب و مراکز فرماندهی به نمایش گذاشت. این تجربیات به آمادهسازی اسرائیل برای نبرد با جمهوری اسلامی کمک کرده و تواناییاش برای مقابله با تهدیدهای منطقهای را افزایش داده است.
فرانتزمن مینویسد یکی از نتایج مهم این جنگ، کاهش اهمیت راهبرد نظامی متعارف جمهوری اسلامی است. جمهوری اسلامی مدتها است که بر تجهیز نیروهای نیابتیاش با راکت، پهپاد و سایر سلاحها تمرکز دارد. این نیروهای نیابتی در گذشته تهدیدهای جدی ایجاد کردهاند. جمهوری اسلامی همچنین فناوری پهپادیاش، از جمله پهپاد شاهد ۱۳۶، را در اختیار روسیه قرار داده تا در جنگ اوکراین استفاده کند.
با این حال، هم اسرائیل و هم اوکراین نشان دادهاند که تهدیدهای پهپادی، هرچند جدی، را میتوان با سامانههای دفاعی مناسب مهار کرد. جمهوری اسلامی احتمالا همچنان تلاش خواهد کرد تا برد، دقت و ویژگیهای موشکهایش را بهبود ببخشد، و ادعاهایی درباره موشکهای فراصوت مطرح شده است. اما این ادعاها همچنان محل تردید است. هرچند بسیاری از موشکهای بالستیک به سرعت فراصوت میرسند، عامل کلیدی قابلیت مانور آنها است که موشکهای جمهوری اسلامی چنین قابلیتی ندارند. جمهوری اسلامی اغلب درباره دستاوردهای فناورانهاش تبلیغ میکند، اما سلاحهایش همچنان آسیبپذیر باقی ماندهاند.
تاریخ درسهای هشداردهندهای درباره محدودیتهای جنگافزارهای موشکی دارد. آلمان نازی در طول جنگ جهانی دوم نخستین موشک بالستیک تولید انبوه (V-2) و نوعی موشک کروز (V-1) را ساخت. این سلاحها بریتانیا را وحشتزده کرد اما نتوانست نتیجه جنگ را تغییر دهد. تجربه صدام حسین در استفاده از موشک اسکاد در جنگ خلیج فارس نیز به هدف راهبردی نرسید. اتکای جمهوری اسلامی به موشک و پهپاد بهعنوان سلاحهای تعیینکننده ممکن است اشتباهی راهبردی باشد.
فرانتزمن در پایان مینویسد با وجود این شکستها، به نظر نمیرسد جمهوری اسلامی درس گرفته باشد. محمولههای تسلیحاتی توقیفشده که به مقصد حوثیها در حرکت بودند، موتور پهپاد و انواع فناوریهای مرتبط با پهپاد و موشک را شامل میشد. چنین به نظر میرسد که جمهوری اسلامی همچنان بر جنگ موشکی و پهپادی متمرکز است، شاید به این دلیل که گزینههای دیگری برای سرمایهگذاری نظامی ندارد. جمهوری اسلامی ممکن است در پی تقویت راهبردهای نامتقارن از جمله طراحی توطئههایی در خارج از کشور باشد. در حالی که اسرائیل باید در مورد این تهدیدهای نامنظم هوشیار باقی بماند، نیروهای متعارف جمهوری اسلامی برای مقابله با توانمندیهای دفاعی و تهاجمی فزاینده اسرائیل، به بازنگری اساسی نیاز خواهند داشت.