در حالی که حزبالله لبنان برای بقای خود و حفظ سلاحهایش به هر توطئه و تلاشی دست میزند، مردم منطقه و جهان برای روشن شدن نتیجه طرح انحصار سلاح در دست دولت لبنان لحظهشماری میکنند. در نشست پنجم سپتامبر پارلمان لبنان، نمایندگان مجلس آنچه را پنجم اوت گذشته روی آن توافق شد، پیگیری کردند و ارتش هم طرحش را برای خلع سلاح حزبالله ارائه کرد.
پنج وزیر وابسته به حزبالله و جنبش امل (یعنی وزرای شیعه) حاضر در این نشست هنگام ورود فرمانده ارتش برای ارائه طرح خلع سلاح حزبالله، جلسه را ترک کردند. با این حال، نواف سلام، نخستوزیر لبنان، با اتخاذ موضع قاطع در این زمینه، اعلام کرد که «فرایند خلع سلاح حزبالله ادامه خواهد یافت». سپس دولت لبنان از طرح ارتش برای اجرای «انحصار سلاح» استقبال و بر حمایت از این روند تاکید کرد.
طرح ارتش لبنان برای پایان دادن به سلاحهای بیضابطه
طرح ارتش لبنان پنج مرحله دارد که مرحله اول آن سه ماه طول میکشد و با مهلتی که کابینه در جلسات پنجم و هفتم اوت گذشته تعیین کرد، مطابقت دارد. در گام نخست، ارتش درصدد تخلیه سلاحهای منطقه جنوب رودخانه لیتانی برخواهد آمد و سپس به مهار سلاح در مناطق دیگر لبنان خواهد پرداخت. به عبارت دیگر، در این مرحله، برای جلوگیری از حملونقل سلاح در سراسر لبنان، گامهایی عملی برداشته خواهد شد.
موضع آمریکا و فرانسه
فرانسه از تصمیم دولت لبنان برای پذیرش این طرح ابراز خرسندی کرد و آن را «آغاز مرحلهای مثبت و تازه در امتداد مصوبه پنجم اوت دولت لبنان» توصیف کرد. پاریس همچنین از همه طرفهای لبنانی خواست با پشتیبانی از اجرای سریع و مسالمتآمیز این طرح، راه را برای دستیابی به کشوری باثبات، مستقل و قابل بازسازی هموار کنند.
موضع ایالات متحده هم در دیدارهای مورگان اورتگاس، معاون فرستاده ویژه آمریکا در خاورمیانه، در لبنان نمایان شد. واشینگتن بارها تاکید کرده که اجرای سیاست «انحصار سلاح» در دست دولت با هدف برقراری ثبات و امنیت در نوار مرزی لبنان و اسرائیل از اهمیت و اولویت خاصی برخوردار است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با این حال، تا زمانی که گامهایی عملی در راستا اجرای «طرح انحصار سلاح در دست دولت» برداشته نشود، لبنان نمیتواند تنها با موضعگیری، کشور را از بحران نجات دهد. در واقع، صبر رهبران کشورهای اروپایی و آمریکا در قبال کشمکشهای لبنان به پایان رسیده است و آنها نمیخواهند بیش از این شاهد تعلل یا ترفندهای لبنان برای خرید زمان باشند یا راهحلهای ناقص را بپذیرند.
حزبالله دیگر پرچمدار مقاومت نیست، بلکه در حال سرکشی و عصیان است
با وجود تلاشهای مکرر جمهوری اسلامی برای القای این ادعا که سلاح حزبالله «سلاح مقاومت» استــ درست همانگونه که علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی در جریان سفر اخیرش به بیروت، حزبالله را نماد مقاومت معرفی کردــ ماهیت حزبالله و تسلیحات آن برای همه روشن شده است. از زمان ورود حزبالله به جنگ سوریه به دستور تهران، این حزب جایگاهش را از دست داد و اکنون اکثر مردم لبنان حزبالله را یک گروه شبهنظامی وابسته به رژیم جمهوری اسلامی میشناسند.
جنگ اخیر حزبالله با اسرائیل که به ویرانی گسترده لبنان و شکست این حزب انجامید، نشان داد که دیگر هیچ کسی در لبنان تاب تحمل سلاحهای حزبالله را ندارد. این حزب بهعنوان پرقدرتترین جریان لبنان همواره دولت را مجبور میکرد تا در بیانیههای رسمی خود بر لزوم ادامه «مقاومت» تاکید کند، اما این بار حزبالله با دولتی مواجه است که در بیانیه رسمی آن موضوع «انحصار سلاح در دست دولت» مطرح است. افزون بر این، رئیسجمهوری جدید لبنان هم در سخنرانی مراسم تحلیف، از ضرورت انحصار سلاح در دست دولت سخن گفت.
بنابراین اکنون حزبالله با یک حزب سیاسی یا گروهی از مردم لبنان که با کارنامه این حزب مخالفت داشته باشند، روبرو نیست، بلکه مخالفتش با تحویل سلاح به معنی سرکشی علیه قانون و دولت است.
با توجه به تحولات اخیر لبنان و منطقه، حزبالله دیگر نمیتواند با تهدید به «جنگ داخلی» اهرم فشار ایجاد کند، زیرا وقوع جنگ داخلی مستلزم وجود گروههای سیاسی مسلح با اهداف خاص یا بار طایفهای ویژه است، در حالی که امروز همه شهروندان لبنان کنار دولت ایستادهاند و از تصمیمهای آن حمایت میکنند. از این رو سرکشی حزبالله در برابر دولت سرآغاز برای فروپاشی کامل این حزب خواهد بود، بهویژه اینکه حزبالله در جنگ اخیر علیه اسرائیل شکست نظامی فاحشی متحمل شد.
حزبالله دیگر نمیتواند به رژیم جمهوری اسلامی که این حزب را در جنگ حمایت از غزه تنها گذاشت، اعتماد کند. همچنین نمیتواند منتظر فرا رسیدن زمان مناسب در تهران باشد تا شرایط برای تحویل سلاح بهگونهای فراهم شود که به وقوع درگیری با دولت لبنان منجر نشود.
در نتیجه، بهتر است حزبالله به هویت لبنانی خود بازگردد و آنچه را تحت نام مقاومت و دفاع از لبنان به دست آورده است، حفظ کند.
کلیه تحولات و رویدادهایی که پس از سال ۲۰۰۰ اتفاق افتاد، به دستور رژیم جمهوری اسلامی انجام شد و این حزب را به یک گروه شبهنظامی نیابتی تبدیل کرد که گاه در سوریه میجنگید و گاه در قالب یک گروه تروریستی ظاهر میشد و در کشورهای حوزه خلیج فارس، اروپا و آمریکا فعالیتهای تروریستی انجام میداد.
امروز جمهوری اسلامی به دنبال آن است تا حزبالله را از یک گروه مخالف موسوم به «مقاومت» به یک گروه سرکش و شورشی علیه دولت لبنان تبدیل کند؛ بنابراین دولت و ملت لبنان جز مقابله با این گروه سرکش، چارهای دیگری پیش رو نخواهند داشت.