اورشلیم پست در گزارشی درباره برنامهریزی و مذاکرات پنهان در نهادهای نظامی و سیاسی اسرائیل و دولت ترامپ که به جنگ با جمهوری اسلامی منجر شد، نوشت که فرازونشیبها، بحثها و تغییرات مختلفی وجود داشت و ابعاد حملات اسرائیل و آمریکا به تهران طی هفتهها و ماهها شکل گرفت و تکمیل شد.
در این گزارش به نقل از یسرائیل کاتز اشاره شده است که روز یازدهم نوامبر ۲۰۲۴، تنها چند روز پس از انتصاب او به جای یوآو گالانت بهعنوان وزیر دفاع، کاتز با فرماندهی عالی ارتش اسرائیل دیدار کرد تا در جریان عملیات علیه جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد.
در همان زمان، کاتز به ارتش اسرائیل دستور داد که از ماه آوریل ۲۰۲۵ برای حمله به جمهوری اسلامی آماده باشد.
بازه زمانی دیگری که برای حمله به جمهوری اسلامی مطرح شد، ماه اکتبر بود و در آن مقطع هنوز سخنی از ماه ژوئن به میان نیامده بود.
در آن مقطع، کاتز نگران بود که ایالات متحده در این حمله مشارکت نکند و از این رو میخواست ارتش اسرائیل برای چنین احتمالی نیز آماده باشد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
به نوشته اورشلیم پست، به نظر میرسد اگر ایالات متحده در این حمله مشارکت نمیکرد، ارتش اسرائیل یا اصلا به تاسیسات هستهای فردو که در اعماق زمین قرار دارد، حمله نمیکرد یا پیشاپیش آمادگی داشت که آسیب چندانی به آن وارد نخواهد شد.
کاتز گفت که از ۲۵ دسامبر ۲۰۲۴ به بعد، در هر جلسهای که با مقامهای ارشد ارتش اسرائیل داشت، بر ترور فهرستی متشکل از حدود ۱۳ دانشمند هستهای جمهوری اسلامی به طور جدیتری تمرکز شد.
با گذشت زمان، این فهرست دانشمندان هستهای به سه دسته قرمز، نارنجی و سبز تقسیم شد؛ قرمز به این معنی بود که هنوز هیچ برنامهای برای کشتن آنها وجود ندارد، رنگ نارنجی نشان میداد که بخشهایی از برنامه آماده است اما به پیشرفت بیشتری نیاز دارد و رنگ سبز به معنای این بود که طرح برای ترور کاملا آماده و قابلاجرا است.
بنا بر آنچه در این گزارش ادعا میشود، هم در طول این جلسه و هم در جلسات بعدی، کاتز در مورد کاهش تلفات غیرنظامیان، هم به عنوان یک موضوع اخلاقی و هم برای کاهش انگیزه تهران برای هدف قرار دادن غیرنظامیان اسرائیلی، پرسوجو کرد.
در عین حال اسرائیل تلاش کرد تا نقاطی را که از ایالات متحده خواسته میشد به آنها حمله کند، از فردو به سایر سایتهای هستهای جمهوری اسلامی گسترش دهد. به این منظور، کاتز و ارتش اسرائیل تلاش کردند ایالات متحده را ترغیب کنند علاوه بر فردو، به بخشهای عمیق و زیرزمینی تاسیسات هستهای اصفهان نیز حمله کند.
در آن گفتگوها نگرانیهایی وجود داشت مبنی بر اینکه حتی ایالات متحده هم نتواند این مناطق را نابود کند، اما دستکم امید میرفت بتواند خسارت سنگینی وارد کند.
۲۳ ژانویه، کاتز در جلسهای با فرماندهی عالی ارتش اسرائیل اعلام کرد که میخواهد برنامههای جنگ بهگونهای طراحی شوند که بخش قابلتوجهی از برنامه هستهای جمهوری اسلامی را برای مدت طولانی از کار بیندازند. بهحدی که تهران را وادار کند درباره اینکه آیا بازسازی این برنامه اصلا ارزش دارد یا نه، بازنگری کند.
سپس روز ۲۳ فوریه، وزیر دفاع اسرائیل در جلسهای حاضر شد که بر لزوم آسیب رساندن به برنامه موشکهای بالیستیک جمهوری اسلامی و همچنین تلاش برای پیشرفت بیشتر در جهت همراه کردن ایالات متحده با هرگونه حمله اسرائیل تمرکز داشت.
کاتز تا روز بیستوهفتم مارس، در حال بحث با مقامهای دفاعی اسرائیل در مورد مسائل دفاع داخلی و چگونگی آسیب رساندن به قابلیتهای ارتباطی فرماندهان ارشد جمهوری اسلامی بود.
از روز هفدهم آوریل، کاتز دستور داد که ارتش اسرائیل به سطح آمادگی پی+۱۴ (P+14) برسد. این سطح به این معنا بود که اگر دستور حمله صادر شود، ارتش اسرائیل ظرف دو هفتهــ یعنی تا اول ماه مهــ آماده حمله به جمهوری اسلامی باشد.
در این مقطع، هنوز درباره مشارکت ایالات متحده تردیدهای جدی وجود داشت و در بهترین حالت، واشنگتن صرفا در بخشهای حیاتی عملیات به اسرائیل کمک میکرد. در این مرحله، عملیات «نارنیا» برای کشتن یکباره مقامهای ارشد جمهوری اسلامی نیز هنوز بخشی از مرحله آغازین عملیات نبود و فقط بهعنوان پاسخی به یک واکنش از سوی جمهوری اسلامی در نظر گرفته میشد. در آن زمان بر تخریب تاسیسات تبدیل فلز اورانیوم که بخشی از مجموعه مرکز تکنولوژی هستهای اصفهان بود، هم تمرکز ویژهای وجود داشت و اسرائیل بر نابودی تاسیسات جدید نطنز که هنوز عملیاتی نشده است، چندان متمرکز نبود.
همزمان با این بررسیها، بسیاری از جمهوریخواهان کنگره آمریکا آشکارا از موضع اسرائیل مبنی بر اینکه در چارچوب هیچ توافق هستهای نباید به جمهوری اسلامی اجازه غنیسازی اورانیوم داده شود، حمایت کردند. اگرچه استیو ویتکاف، فرستاده دونالد ترامپ در امور خاورمیانه، در حال مذاکره با مقامهای جمهوری اسلامی بود و درباره مصالحه بر سر این موضوع بحثهایی وجود داشت.
در روز ۲۷ آوریل، ایال زمیر، رئیس ستاد ارتش اسرائیل، از ژنرال مایکل کوریلا، فرمانده سنتکام، پرسید که آیا ایالات متحده به حمله اسرائیل علیه جمهوری اسلامی خواهد پیوست یا خیر. در آن زمان کوریلا هنوز چراغ سبز نشان نداده بود.
کاتز و ارتش اسرائیل تا روز چهارم ماه مه، دوباره بر آمادگیهای داخلی متمرکز شدند. بیستم همان ماه، کاتز و بنیامین نتانیاهو سطح آمادگی ارتش را به پ+۷ (P+7) رساندند؛ به این معنا که نیروی هوایی باید ظرف یک هفته آماده حمله به جمهوری اسلامی میبود.
در آن روز، بحثها در مورد عملیات حمله به اماکن راهبردی در تهران به منظور افزایش فشار بر رژیم، جدیتر و مفصلتر شد. در حالی که قبل از آن زمان، بخشی قطعی از عملیات بهشمار نمیرفت.
روز ۲۲ مه، اسرائیل و ایالات متحده رزمایشهایی مشترک را برای شبیهسازی بدترین سناریوها و ورود به جنگ با جمهوری اسلامی برگزار کردند. در ۲۷ مه، مقامهای اطلاعاتی ارشد و نیروی هوایی ارتش اسرائیل به کاتز اطمینان قاطع دادند که واقعا برای آغاز عملیات بزرگ علیه تهران آمادهاند.
در ۲۹ مه عملیات برای حمله به اماکن راهبردی در تهران به منظور افزایش فشار بر رژیم در صورت لزوم، تصویب شد.
تا چهارم ژوئن، نتانیاهو و کاتز سطح جنگ با جمهوری اسلامی را به پی+۳ (P+3) رساندند.
روز پنجم ژوئن، کاتز و مقامهای ارتش اسرائیل به بخشهای مختلف مربوط به کمک دفاعی ایالات متحده در صورت جنگ با جمهوری اسلامی، پرداختند. در نهایت، نتانیاهو و کاتز در روز نهم ژوئن، دستور دادند که جنگ برای روزهای ۱۲ و ۱۳ ژوئن تنظیم شود. انتخاب این تاریخ تا حدی به این دلیل بود که با در نظر گرفتن تحرکات مقامهای ارشد ایرانی، صبح جمعه مناسبترین زمان برای حمله به شمار میآمد.
پس از آغاز و ادامه حملات اسرائیل علیه جمهوری اسلامی و واکنش تهران، روز ۲۲ ژوئن یعنی در دهمین روز این نبرد ۱۲ روزه، آمریکا با بمبافکنهای ب ۲ و موشک تاماهاک به تاسیسات فردو، نطنز و اصفهان حمله کرد.
سپس در روز ۲۳ ژوئن دونالد ترامپ اعلام کرد که ظرف چند ساعت آینده، آتشبس میان جمهوری اسلامی و اسرائیل آغاز خواهد شد و یک روز پس از آن دو طرف با آن موافقت کردند.
با این حال روز ۲۴ ژوئن، نتانیاهو و کاتز از ران درمر، وزیر امور استراتژیک آمریکا، خواستند با ترامپ تماس بگیرد، زیرا به گفته آنها هواپیماهای اسرائیلی در حال نزدیک شدن به ایران بودند تا نقض آتشبس جمهوری اسلامی را تلافی کنند.
در حالی که کاتز گزارشهایی دریافت میکرد مبنی بر اینکه هواپیماهای اسرائیلی تنها چهار دقیقه، سپس سه دقیقه و سپس دو دقیقه تا شلیک فاصله داشتند، ترامپ به اسرائیل دستور داد عقبنشینی کند. نتانیاهو نیز تصمیم گرفت به حمله نمادین به دو سکوی راداری کوچک اکتفا کند و بیشتر هواپیماها را بدون حمله، فراخواند.
در همین حال، نشریه یدیعوت آحارانوت نیز در گزارشی به جزئیات دیگری از این عملیات پرداخت.
بنا بر آنچه در این گزارش آمده است، اسرائیل در جریان هماهنگیهای داخلی برای حمله به جمهوری اسلامی، برای اولین بار یک «ستاد کل موازی و در سایه» تشکیل داد تا درصورت تلافی مرگبار و ترور فرماندهان اسرائيلی، مقامهای جایگزین بتوانند بلافاصله اداره امور را بر عهده بگیرند.
یدیعود آحارانوت نوشت که این نهاد بسیار مخفی در یک مرکز مستحکم و پنهانی واقع شده بود تا از آن در برابر حملات سایبری یا نفوذ فیزیکی محافظت شود. این ستاد در سایه علاوه بر رهبران نظامی ارشد، افسران عالیرتبه اسرائیلی را نیز دربرمیگرفت.
فعالسازی این ستاد مخفی روز ۲۳ خرداد (سیزدهم ژوئن» با آغاز حمله به جمهوری اسلامی، شروع شد و آنها که از قبل آموزش دیده و در مورد برنامههای کامل برای رویارویی با جمهوری اسلامی توجیه شده بودند، در مکانی جدا از رئیس ستاد عملیات و فرماندهان اسرائیلی دخیل در جنگ حضور پیدا کردند.
هرچند نیروهای عملیاتی توانستند به اهداف موردنظر خود برسند و به استفاده از مقامهای ستاد کل در سایه نیازی احساس نشد، چنین تصمیمی برای اولین بار نشاندهنده آمادگی ارتش اسرائیل و عزم جدی برای حملات هدفمند علیه جمهوری اسلامی بود.